مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی دقایقی پیش در حسینیه امام خمینی(ره) با حضور مقام معظم رهبری و شخصیتهای کشوری و لشکری آغاز شد. ادامه ی مطلب در
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی رأی ملت ایران را در انتخاب حجتالاسلام آقای دکتر حسن روحانی در یازدهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری تنفیذ کردند. ادامه ی مطلب در
مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری حجت الاسلام روحانی با حضور شخصیتهای لشکری و کشوری آغاز شد. ادامه ی مطاب در
مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی از شبکههای تلویزیونی یک و خبر پخش مستقیم میشود. ادامه ی مطلب در
سه شنبه شب منزل آیتا... هاشمی رفسنجانی چه خبر بود؟ شاید مهمترین جلسه روزهای اخیر، سهشنبه در منزل رئیس مجمع تشخیص مصلحت برگزار شد؛ جلسه ای که بزرگان به دور هم نشستند و برای آینده برنامه ریزی کردند البته احتمالاً برای آینده ای نزدیک که روز تحلیف یازدهمین رئیس جمهور نتایج آن مشخص خواهد شد. بزرگانی روز سهشنبه در منزل آیتا... بودند که شاید کمتر پیش آمده بود که اینچنین به دور هم بنشینند و گفت وگو کنند. ادامه ی مطلب
یک عضو حزب موتلفه اسلامی اظهار کرد: من از آقایان موسوی و کروبی استدعا دارم، یکپارچگی نظام را با عذرخواهی خود تقویت کنند. ادامه مطاب
لیست اعضای هیئت مؤسس دانشگاه ایرانیان بهدلیل حضور مشایی و بقایی در این هیئت به تأیید شورای عالی انقلاب فرهنگی نرسید. ادامه ی مطلب:
آقای روحانی در آذرماه سال 81 و از جایگاه دبیر شورای عالی امنیت ملی با ارسال نامهای خطاب به آقای خاتمی رئیس جمهور وقت به عملکرد بیژن زنگنه وزیر نفت کابینه :اصلاحات به شدت اعتراض کرده.ادامه ی مطلب
متن نامه رئیسجمهور به رئیس قوه قضائیه مبنی بر تغییرات پدید آمده در اموال خود به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیت الله صادق لاریجانی
رییس محترم قوه قضاییه
سلام علیکم
در اجرای اصل یکصد و چهل و دوم قانون اساسی و پیرو اعلام اموال اینجانب در سال 1384 به اطلاع می رساند که در این مدت تغییری که در اموال اینجانب پدید آمده است بازسازی و نوسازی منزل مسکونی قدیمی نارمک است که با کمک همسر و فرزندان و با استقراض از بانک و همچنین صندوق نهاد و برخی بستگان چهار واحد حدود یکصد متر مربعی احداث گردیده که با فرزندان در آن سکونت داریم.
مساحت زمین 175 متر مربع و زیربنای فرسوده قبلی حدود 130 متر مربع بوده است.
محمود احمدی نژاد
متن نامه رئیسجمهور به رئیس قوه قضائیه مبنی بر تغییرات پدید آمده در اموال خود به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیت الله صادق لاریجانی
رییس محترم قوه قضاییه
سلام علیکم
در اجرای اصل یکصد و چهل و دوم قانون اساسی و پیرو اعلام اموال اینجانب در سال 1384 به اطلاع می رساند که در این مدت تغییری که در اموال اینجانب پدید آمده است بازسازی و نوسازی منزل مسکونی قدیمی نارمک است که با کمک همسر و فرزندان و با استقراض از بانک و همچنین صندوق نهاد و برخی بستگان چهار واحد حدود یکصد متر مربعی احداث گردیده که با فرزندان در آن سکونت داریم.
مساحت زمین 175 متر مربع و زیربنای فرسوده قبلی حدود 130 متر مربع بوده است.
محمود احمدی نژاد
رئیس جمهور با بیان اینکه این دولت پاکترین دولت تاریخ کشور است، گفت: ما با هم میثاقی بستیم و بر روی چند محور تفاهم کردیم، اول قرار گذاشتیم که شان هر کسی که به دولت میآید فقط خدمتگذاری باشد ولاغیر.
به گزارش سرویس سیاسی قدرنیوز به نقل از انتخاب ، محمود احمدینژاد رئیس جمهور جمعه شب طی سخنانی در آخرین زنده تلویزیونی خود با مردم ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات برای مردم ایران و سلام دوباره به همه ملت ایران در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر اینکه چقدر به تعهداتی که در سال 84 و 88 به مردم دادهاید وفادار بودهاید، گفت: سوال بسیار خوبی را مطرح کردید. من یادم است که هم سال 84 و هم سال 88 تقریبا کمترین قولهای اجرایی را به مردم دادیم بعضیها میگفتند ما اینقدر پول میدهیم این کار را انجام میدهیم، آنها را میآوریم اینها را میبریم، اما قولهایی را من به مردم دادم که تعهداتی بین من و همکارانم در دولت اتفاق افتاد.
وی افزود: من قول دادم همه توانم و وجودم را وقف خدمت خواهم کرد و با همه تلاش پای منافع ملت خواهم ایستاد. از عزت ملت، از تمامیت کشور دفاع خواهم کرد.
رئیس جمهور با بیان اینکه من قول دادم که سرگرم مسائل شخصی و گروهی نخواهم شد، تصریح کرد: قول دادم که کشور میتواند به جاهای بالایی برسد؛ کشور توانمندیهای بالایی دارد و سعی خواهیم کرد که استعدادهای آن را شکوفا کنیم و این قولهایی بود که من دادم که مردم درباره آن قضاوت خواهند کرد.
احمدینژاد بخش دیگری از قولهای خود را بین خود و همکارانش در دولت عنوان کرد و افزود: ما با هم میثاقی بستیم و بر روی چند محور تفاهم کردیم، اول قرار گذاشتیم که شان هر کسی که به دولت میآید فقط خدمتگذاری باشد ولاغیر، قول و قرا رگذاشتیم که این دورهای که در دولت هستیم زندگیمان را وقف خدمتگذاری به مردم کنیم.
وی با بیان اینکه بنده شهادت میدهم که اکثر قریب همکارانم در دولت به این وعده خود وفا کردند، افزود: قول و قرار گذاشتیم که پاک و پاکدست باشیم و من اطمینان میدهم که این دولت پاکترین دولت تاریخ کشور است. وقتی کسی دنبال کارهای دیگر نباشد، معلوم است که مصونیت هم پیدا میکند. البته خیلیها تلاش کردند که وصلههایی را به دولت بچسبانند اما به لطف خدا این وصلهها نچسبید.
رئیس جمهور خاطرنشان کرد: قول و قرار گذاشتیم که هیچ کس در دوره ماموریت به دنبال کارهای اقتصادی شخصی نباشد و من اینجا شهادت میدهم که قریب به اتفاق همکارانم به این قولشان وفا کردند. قول دادیم که از مظلوم دفاع کنیم و در مقابل زیادهخواهان بایستیم و من فکر میکنم در این بخش نیز خوب عمل کردیم.
احمدینژاد با بیان اینکه من و همکارانم با همدیگر قول و قرار گذاشتیم که بر عدالت پافشاری کنیم و تحت تاثیر و فشارهای اطراف قضیه قرار نگیریم، اظهار داشت: در این بخش نیز قریب به اتفاق همه همکارانم نیز به این قولشان وفا کردند.
"قول دادیم به ارزشهای الهی و آرمانهای انقلاب وفادار بمانیم؛ من فکر میکنم امروز که روز پایانی دولت است، همکاران من از روز اول مومنتر و وفادارتر به ارزشهای الهی و آرمانهای انقلاب هستند."
به گفته وی ادبیات این دولت ادبیات ارزشی، انسانی و سرشار از آرمانهای الهی است.
وی با بیان اینکه قول دادیم کارها را به صورت کارشناسی و دقت اکثریتی پیش ببریم، افزود: ما در تمام کارها امور مردم را در نظر گرفتیم و مطلق تحت تاثیر فشارها، تقاضاها و تمایلاتی که بخواهد ما را از حقوق عمومیمان منحرف کند، قرار نگرفتیم و اینجا شهادت میدهم که قریب بالاتفاق همکاران من به این وعده خود وفا کردند.
رئیس جمهور با بیان این جمله که میخواهم خدمت ملت اعلام کنم که بنده به عنوان کوچک ملت و خادم ملت، هیچ سندی را که علیه منافع ملت باشد را امضاء نکردم، خاطرنشان کرد: هیچ کس نمیتواند سندی پیدا کند و بیاورد به من نشان دهد که آن را علیه منافع ملت امضاء کردم یا علیه تمامیت ملت و ارزشهای حاکم بر کشورمان امضاء کرده باشم.
احمدینژاد افزود: ما به عهدی که بستیم وفادار ماندیم. سوگند خوردیم این امانتی که ملت به ما سپرده است صیانت کنیم و نگهبان امین باشیم که آن را به منتخب بعدی ملت بسپاریم. ما با آرامش و اطمینان امانت را به فرد بعدی خواهیم سپرد و همه توانمان را بر صیانت از امانت ملت به کار گرفتیم. نمیگویم که همه جا موفق شدیم بالاخره همه کارها دست ما نبود اما همه توانمان را به کار گرفتیم که به این عهدمان وفا کنیم.
وی اضافه کرد: ما قول داده بودیم که هیچ تصمیمی را از روی احساسات نگیریم.
احمدینژاد افزود: ما به عهدی که بستیم وفادار ماندیم. سوگند خوردیم این امانتی که ملت به ما سپرده است صیانت کنیم و نگهبان امین باشیم که آن را به منتخب بعدی ملت بسپاریم. ما با آرامش و اطمینان امانت را به فرد بعدی خواهیم سپرد و همه توانمان را بر صیانت از امانت ملت به کار گرفتیم. نمیگویم که همه جا موفق شدیم بالاخره همه کارها دست ما نبود اما همه توانمان را به کار گرفتیم که به این عهدمان وفا کنیم.
وی اضافه کرد: ما قول داده بودیم که هیچ تصمیمی از روی احساسات تصمیمی نگیریم و به خاطر منافع گروهی، دستهای و حزبی تصمیمی نگیریم و میخواهم بگویم که واقعا همه دولت به این عهد وفادار ماند و هیچ وقت از روی احساسات تصمیم نگرفتیم. هر چند بعضیها گفتند ا ما ما به آن جواب ندادیم.
رئیس جمهور خاطرنشان کرد: ما عاطفی بودیم و وقتی که کودکی را که کنار خیابان میبینم دلم به تپش میافتد یا اگر یک انسان نیازمندی را ببینم عاطفی میشوم اما هیچ وقت از روی احساسات برای کشور تصمیم نگرفتیم تصمیمات عادلانه، کارشناسانه و با دقت به کار گرفتیم. دهها جلسه تشکیل میشد و به من گزارش میدادند. بنابراین سعی کردیم به آن تعهداتی که دادیم عمل کنیم و به عهدی که با مردم بستیم به آن وفادار بمانیم.
وی در پاسخ به این سوال که ریاست جمهوری بار سنگین اجرایی به همراه دارد که نیاز به همراهیهای خاص دارد آیا با شما همراهی شد یا خیر و در چه شرایطی کار کردید؟ گفت: این بحث ابعاد گوناگونی دارد؛ اینکه مسئولیتها و اختیارات باید متوازن باشد، ولی هر مسئولیتی معادلش اختیارات لازم دارد؛ اینکه در قانون چگونه بدان پرداخته شده یک بحث حقوقی است، ولی اینکه چه اتفاقی افتاده بحث دیگری است.
وی با خواندن این مصرع که ما زیاران چشم یاری داشتیم، افزود: بالاخره فشار روی دولت خیلی زیاد بود و وظیفه سنگینی بود؛ ما دو سال است که میگوییم فشار خارجی هست ولی خیلی حاضر نیستند به این هم اذعان کنند. وقتی فشار خارجی هست همه باید با هم باشیم و دست به دست هم دهیم و مشکلات را برطرف کنیم.
رئیس جمهور با بیان اینکه اهل گله نیستم و خیلی علیه دولت مطالبی گفته شد، اظهار داشت: روش ما سکوت بود، سکوتی آگاهانه و متعهدانه زیرا کشور در شرایطی نیست که همه به مناقشات بپردازند؛ ما شرایط منطقه و فشارهای دشمن و تحریمها را میدیدیم.
احمدینژاد با انتقاد از طرح مسائل فرعی و مانعتراشی تصریح کرد: ما در این شرایط مانند آن مادر اصلی برخورد کردیم، از این به بعد نیز همانگونه برخورد میکنیم. تبلیغات منفی علیه دولت خیلی زیاد بود احتمال هم میدهم که شاید در یک بازه زمانی کوتاه این تبلیغات شدید هم بشود؛ ولی روش من همان روش قبلی است؛ زیرا کشور نیاز به همبستگی دارد.
وی در پاسخ به این سوال که موضع شما درباره دولت جدید چیست و چه حسی در قبال کمک به آنها دارید، اظهار داشت: دولت متعلق به همه مردم است همه باید دست به دست هم دهند تا کشور را از شرایط مختلف عبور دهند. حتی اگر شرایط کشور عادی عادی بود نیازمند همدلی و همراهی برای افزایش سرعت پیشرفت بودیم.
رئیس جمهور ادامه داد: در این دولت برای اولین بار پس از انقلاب همه وزرا و معاونین رئیس جمهور با آقای روحانی ملاقات کردند و هر چه اطلاعات خواستند در اختیار وی قرار دادند. من نیز در دولت گفتم هر کسی هر کاری دارد باید پشتیبانی کنید. ضمن اینکه برای اولین بار بود که در فاصله سرکار بودن دولت قانونی برخی دوستان میآمدند و کارهایی میخواستند و یا ورود میکردند و ما حساسیت نشان نمیدادیم.
احمدینژاد در پاسخ به این سوال که آیا حاضر هستید لیست اموال و داراییهای خود را اعلام کنید، اظهار داشت: در سال 84 اموالم را اعلام کردم و اکنون نیز همان اموال را با تغییرات مختصری دارم. به عنوان مثال خانه نارمک که قدیمی و 175 متری بود در 4 واحد ساختهایم که با بچهها در کنار هم باشیم.
وی با تاکید بر اینکه ایرانیها میخواهند دور هم باشند و این وظیفه پدر و مادرهاست که فرزندانشان را زیر پر و بال خود بگیرند، تصریح کرد: برای ساخت این خانه از بانک و صندوق نهاد ریاست جمهوری و برخی آشنایان وام گرفتیم تا با بچهها در یک جا زندگی کنیم.
رئیس جمهور ادامه داد: پسر بزرگ من مهندس عمران است که در یک شرکت نیمهخصوصی نیمه دولتی کار عمرانی میکند. دخترم نیز مهندس برق و پسر کوچکم مهندس مکانیک است همسرم نیز مهندس است و فوقلیسانس تعلیم و تربیت دارد، همچنین دامادم پزشک عمومی است؛ بالاخره همه اینها دست به دست هم دادند و این 4 واحد را ساختیم تا در کنار هم زندگی کنیم.
احمدینژاد در پاسخ به اینکه آیا اموال دیگری خارج از این اموال ندارید، گفت: اموالم همانی است که قبلا اعلام کردم. یک ماشین هم داشتم که بلاهایی سرش آمد اما تغییری که اتفاق افتاده، همینی بود که گفتم. من نامهای نوشتم و فردا برای رئیس قوه قضائیه ارسال میکنم که در زندگیام این تغییرات اتفاق افتاده است.
وی در پاسخ به این سوال که فردا پس از مراسم تنفیذ چه خواهید کرد، اظهار داشت: نزدیک افطار است و به خانهمان در نارمک میرویم.
رئیس جمهور درباره اینکه آیا دیگر در خانه نهاد ریاست جمهوری نیستید، گفت: اما اثاثمان را به نارمک بردهایم و امشب شب آخرمان است و از فرداشب به نارمک میرویم.
احمدینژاد درباره اینکه به چه کاری مشغول میشوید، خاطرنشان کرد: ما که در خدمت کشوریم و هر زمان که مردم صلاح بدانند در هر جا و کاری خادم ملت هستیم. یکی از کارهای اصلی ما همان راهاندازی دانشگاه ایرانیان است. من همکاری کوچک خانواده بزرگ دانشگاه هستم و از آنجا به پاستور آمدهام و باید به کار اصلیام بازگردم.
وی با بیان اینکه از مدتها قبل فکر کردم که کسی که در این موقعیت قرار میگیرد و از دولت میرود چه کار کند که مفید باشد، اظهار داشت: البته رایزنیها و گمانهزنیها زیاد بود که حزب تاسیس میکنند و... حرف زیاد و هر کسی از ظن خود گمانهزنی کردند. منتهی ما دنبال آنجایی بودیم که بتوانیم بیشترین خدمت را به کشور بکنیم.
رئیس جمهور با تاکید بر اینکه باید کار علمی گسترش پیدا کند اشارهای نیز به جهش علمی کشور در دولتهای نهم و دهم داشت و افزود: فکر کردم در کنار همکاران عزیز در حد بضاعت خودم در دانشگاه باشم و به پیشرفت علم کمک کنیم قالب این دانشگاه بینالمللی است که مجوز آن گرفته شده و قرار است از داخل و خارج دانشجو بگیریم.
احمدینژاد جذب دانشجو در مقطع تحصیلات تکمیلی در علوم و فناوریهای نوین و پیشرفته که کشور را تکان میدهد و راه را باز میکند از وظایف این دانشگاه دانست و در پاسخ به اینکه هزینههای دانشگاه را از کجا خواهید آورد، گفت: با همکارانی که دانشگاه را تاسیس کردیم واقعا چیزی از خودمان نداریم.
وی ادامه داد: یک ساختمان را بطور موقت از دولت گرفتهایم، کمکهایی نیز بطور قانونی از برخی جاها گرفتهایم ولی تاسیس دانشگاه هزینه زیادی دارد و ما فکر کردیم که این دانشگاه را روی دوش مردم بیندازیم و این دانشگاه توسط مردم تاسیس شود. از خدا نیز خواستیم راهی باز کند که همه مردم در آن مشارکت کنند و دانشگاه برای هیچ فرد و گروهی نباشد.
به گفته وی، حساب موقتی باز شده که مردم هر چقدر بتوانند به آن کمک کنند و این دانشگاه 76 میلیون سهامدار داشته باشد که بطور متناوب گزارش کار آن به ملت داده شود.
رئیس جمهور با بیان اینکه خیلی قشنگ است که هر ایرانی و حتی مخالفین دولت یک حداقلی مثلا 2 هزار تومان در این دانشگاه مشارکت داشته باشند. گفت: ما در بانک ملت شعبه فلسطین شمالی شماره حساب 47016864.95 را ایجاد کردیم و در حال استقرار همکارانمان هستیم. فکر میکنم خیلی زیباست که این دانشگاه برای همه ملت باشد.
احمدینژاد در پاسخ به این سوال که شما اکنون رئیس جمهور ایران هستید چه حسی دارید که از فردا به رئیس جمهور سابق تبدیل میشوید، گفت: ما که همیشه سابق بودیم البته سابق دو معنا دارد یکی به معنای گذشته اما دیگری به معنای کسی که سبقت میگیرد.
وی افزود: من هیچ حس خاصی ندارم هیچ وقت نیز در ذهنم نیامده که جایگاه ریاست جمهوری از جایگاههای دیگر و مردم بالاتر است. احساس ما در این دوره احساس مسئولیت و بدهکاری برای ملت، کشور، انقلاب بوده است. از فرداشب هم باید برای انقلاب هر جا باشیم بدویم.
رئیس جمهور با تاکید بر اینکه شاید عنوانها عوض شود ولی مسئولیتها تغییری نمیکند اظهار داشت: البته شاید مسئولیتم مقدرای سبک شود و دیگر تعهد به 76 میلیون نفر نباشد. الان تعهدم عمومی و به ارزشهای انقلاب و وجدان خود انسان است. تعهدی به آرمانهای انقلاب، ایثارگران، شهدا و حضرت امام.
در پاسخ به این سوال که سختترین هشت سال ریاستجمهوری برای شما چه بود، اظهار داشت: روزهای سخت زیاد بود اما من به چند نمونه اشاره میکنم و شما بگویید که کدام یک از آنها سخت بوده است.
وی ادامه داد: زمانیکه میبینم فردی نیازی دارد و امکان برآورده شدن آن نیست یا جمعی از ملت و مردم در سختی هستند و ما نمیتوانیم آنگونه که دلمان میخواهد آن سختی را برطرف کنیم. مثلا زمانی زلزله شده بود و من مطلع شده بودم و می دانستم افرادی هستند و زیر آوارند و جان و سلامت آنها به ثانیه بسته است ،زمانی که آن ثانیهها به سرعت رد میشود خیلی برای ما سخت است.
"در حادثهای که اخیرا برای 3 تن از جوانان ما در کوه بوجود آمد با بنده تماس گرفته شد که این عزیزان با شرایط بسیار سختی روبرو هستند و باید مختصات آنها را پیدا کنیم و از کشورهای مختلف کمک بگیریم. لذا ما به سرعت فعال شدیم و حتی بنده ساعت یک و نیم بامداد به یکی از سفرا تلفن کردم و او در خواب بود او میگفت ساعت 2 شب است و من در پاسخ میگفتم انگار شرایط را نمیفهمی و برای یک انسان ثانیهها مهم است چرا خوابیدهای؟
رئیس جمهور تصریح کرد: انسان زمانی که میبیند سه تن از هموطنان خود یا 3 انسان در شرایطی هستند که باید به آنها کمک شود، اما هر چه میزند میبیند کار جلو نمیرود و دیگر امور دست ما نیست. حتی با مراکز بینالمللی که تماس گرفته میشود گفته میشود که مقررات آنها فرق میکند و یا مقررات محرمانه دارند، خیلی برای انسان سخت است که ببیند اتفاقی برای یک انسان بوقوع میپیوندد و نمیتواند کاری انجام دهد.
احمدینژاد خاطر نشان کرد: زمانیکه فشارهای اقتصادی دشمن آمد بخشی از مردم ما دچار مشکل شدند و ما همه تلاش خود را به کار بستیم اما نتوانستیم همه فشارها را برداریم و در اینجا واقعا برای ما وضعیت خیلی سخت میشود.
وی در پاسخ به این سوال که شیرینترین و لذتبخشترین روز سه هزار روز ریاستجمهوری شما چه روزی بود؟ تأکید کرد: هر روز که میدیدیم مردم خوشحال هستند یا انسان خوشحالی را میدیدیم، بهترین و زیباترین روز برای ما بود. البته ما روزهای پیروزی زیاد داشتیم مثلا روزی که ایران هستهای شد و این روز در تاریخ ماندگار شد و به نقطه اوجی تبدیل شد که همه ملت را خوشحال کرد و ما نیز به تبع مردم خوشحال بودیم . البته شاید صحنههایی هم بوده باشد که بنده وقتی دیدم خوشحال شدهام؛ یکی از زیباترین صحنههایی که مرا خوشحال میکرد، این بود که میدیدم خانوادهای دست بچهها را گرفتهاند و شاد هستند و با هم قدم میزنند و شاد هستند.
رئیسجمهور در پاسخ به این سوال که تلخترین تصمیمی که علیرغم میل باطنی خود گرفتید چه بود؟ اظهار داشت: البته من تصمیم نگرفتهام و به حساب من گذاشته شد و اینکه سود بانکی را بالا بردند برای من خیلی سخت بود و آن را به حساب من گذاشتند در حالی که من واقعا تصمیمگیر نبودم و در قانونی که نوشتند، تقریبا اختیارات را از رئیسجمهور گرفتند.
احمدینژاد در پاسخ به این سوال که جدا کردن کدام یک از همکارانتان از دولت برای شما سخت بود؟ تصریح کرد: همهاش سخت بود و نمیخواستم هیچ همکاری از دولت جدا شود و دوست داشتم که همه در دولت بمانند در حال حاضر نیز همه را دوست دارم و به آنها علاقهمندم و جزو دوستان خوب و دلسوز من هستند اما فردی که فکر میکنم جداییاش برای ملت نیز تلخ بود، آقای شیخالاسلام بود چرا که او انسانی مومن و باصفا بود و قربانی چیزهای دیگری شد و واقعا حق او نبود که اینگونه شود. اگر وارد این مباحث نشویم بهتر است.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که از کدامیک از همکارانتان راضی هستید نیز گفت: من تقریبا از همه راضی هستم اما نسبت علاقه متفاوت است و نمیتوانم بگویم این علاقه به همه یکسان است.
رئیس جمهور در پاسخ به این سوال که علاقه شما به افراد شخصی بود یا کاری گفت: من علاقه شخصی به این معنا ندارم و بیشتر به دلیل ویژگیهای افراد است دلسوزی، پیگیری، تعهد افراد به کار، تلاشهای آنها و نوع نگاهشان و اندیشه آنها من را شیفته میکرد و باید بگویم شیفته همه همکارانم هستم و به آنها علاقهمندم اما نمیتوانم انکار کنم که به بعضی خیلی علاقهمند هستم.
در ادامه این برنامه تلویزیونی مرتضی حیدری مجری این گفتوگو از رئیسجمهور درخواست کرد که در برابر هر کلمه جملهای کوتاه عنوان کند که واکنش رئیسجمهور به این کلمات اینگونه بود:
ایران: فرهنگ، عظمت و عشق است.
آمریکا: امیدوارم که اصلاح شود البته حاکمان آنها، چرا که مردمشان مردمان خوبی هستند. بالاخره ما به آن کشور رفتهایم و میدانیم که مانند مردمان همه جا خوب هستند اما فعلا قدرت در آنجا دست انسانهای صالح نیست.
اسرائیل: من این کلمه را به رسمیت نمیشناسم.
ملت ایران: ملت ایران ملت عظمت، شجاعت، هنر و زیبایی است و واقعا همه زیباییهای انسانی را میتوان در روح جمعی ملت ایران دید. ما این ویژگیها را میتوانیم در تصمیمات تاریخی ملت ایران و مسیر و خط سیر تاریخی ملت ایران ببینیم.
کار: جوهر انسان
ریاستجمهوری: نوکری و خادمی ملت
دانشگاه: آرامش
میز: میز را باید با "بان" آن نگاه کرد. میزبان یعنی یک عده مواظب میز هستند. میز ابزار کار است و چوب و صندلی و آهن است.
هلیکوپتر: هلیکوپتر خیلی خاطرات دارد و یعنی تمام چاربند بدن انسان را میلرزاند اما ابزار خوبی است و در جابجاییها خیلی به ما کمک کرد و جا دارد در اینجا از همکاران عزیزم در آشیانه جمهوری اسلامی ایران، هواپیمایی جمهوری اسلامی و هواپیمایی آسمان تشکر کنم چرا که واقعا فداکاری کردند و بچههای هلیکوپتری جان خود را گذاشتند. حتی در مقطعی بچههای هلیکوپتری سپاه و هلال احمر به کمک ما آمدند اما عمدتا بچههای ارتش و هوانیروز به ما کمک کردند و فداکاریهای زیادی انجام داده و ما را به همه جا بردند.
سفر: شنا کردن در اقیانوس و تنفس
رسانه: رسانه چند پهلو است و در حال حاضر مانند فضای تنفسی است که در جامعه باید باشد و انسان بدون رسانه نمی تواند زندگی کند.
سازمان ملل: سازمان ملل مرکز مدیریت جهانی است که امروز متاسفانه آنطوری که باید مدیریت نمیشود.
انرژی هستهای: انرژی هستهای به خودی خود انرژی است که توسط خداوند بنا نهاده شده اما برای ملت ما معنای دیگری دارد و به معنای عزت و استقلال است.
میدان پاستور: باور میکنید که تاکنون این میدان را به درستی ندیدهام. درست است که دفتر کار ما است اما ما به دیوار نگاه نمیکنیم، بلکه به کار نگاه میکنیم.
خانواده: خانواده همه چیز است.
فاطمه: فاطمه هم مادرمان و جدمان است.
فاطمه قادری: مادر عزیزمان است که عاشق او هستیم.
جوان ایرانی: جوان ایرانی سمبل پاکی، اراده، استعداد، هوشمندی و حرکت به جلو است.
زن ایرانی: مظهر پاکی و وفاداری و محبت و عشق.
محمود احمدینژاد: مساوی با نوکر ملت است.
در ادامه این گفتوگوی تلویزیونی، محمود احمدینژاد رئیسجمهور کشورمان در پاسخ به سوالی درباره آیا حرفها و تصمیمات شما به هیچ کس صدمه نزد و یا منافع هیچ کس را به ناحق از بین نبرد، گفت: پاسخ این سوال منفی است و هیچگاه ما چنین تصوری نداریم. بالاخره بین 500 تا 600 هزار نفر کارگزاران دولت حضور دارند و با توجه به قانونگذاریهای فعلی مسئولیتهای دولت بسیار گسترده، متنوع و پیچیده است.
وی افزود: ما باید تصمیم بگیریم اگر چه جهت ما عدالت بود اما در این ساختار عظیم آن چیزی که در ذهن ما بود محقق نمیشود و یا در خیلی از تصمیماتی که میگیریم فهم خود از عدالت را دنبال میکنیم اما عدالت مطلق که نیست و عدالت مطلق باید بیاید تا اعمال شود. البته در این بروکراسیها و چرخشها عدهای آسیب میبینند و خارج از اراده ما این اتفاق میافتد اما ما هیچگاه اراده نکردیم که به کسی آسیب برسانیم. تلاش کردیم که حقوق ملت را استیفا کنیم و ممکن است کسی به حقوق ملت دستاندازی کرده باشد و ما تلاش کنیم که حقوق مردم را استیفا کنیم اما این آسیبزدن نیست ولی اینکه تصمیم بگیریم و بدانیم که عدهای از مردم بر اثر آن آسیب میبینند، هرگز در دوره ما انجام نشد و ما چنین تصمیمی نگرفتیم.
رئیسجمهور تاکید کرد: در آنجاییکه قانع شدیم که تصمیم ما به حقوق ملت صدمهای نمیزند، عمل کردیم اگر چه به معنای این نیست که تصمیم ما به کسی آسیب نمیزند باید در این زمینه مثالی بزنم مثلا ما به سفر استانی میرویم در این سفرها صدها هزار نفر از مردم به خیابانها میآیند و استقبال میکنند و بسیاری از مردم میخواهند، سخن خود را به ما انتقال دهند و خواستههایی دارند حتی من در این سفرها سعی میکردم که همه اطراف را نگاه کنم ولی بالاخره عدهای از چشم میافتادند. نامهای به ما میدادند تا آن را پیگیری کنیم ولی به نتیجهای که آن فرد میخواست نمیرسید.
احمدینژاد در ادامه گفتوگوی تلویزیونی خود با بیان اینکه ما آرزو داشیم جانمان را در راه ملت و عظمت ملت فدا کنیم، گفت: فکر میکنیم در این شرایط است که بدهی ما تسویه خواهد شد، ما میخواستیم در راه عزت و پیشرفت ملت و آرمانهای انقلاب همه وجودمان را بدهیم و سعیمان را هم کردیم، امیدوارم خدای متعال پذیرفته باشد و از مردم میخواهیم که ما را حلال کنند.
وی با اشاره به موضوع تحریمها اظهار داشت: تحریمهای دشمن به بخشهایی از مردم فشار آورد ما همه تلاشمان را کردیم که این فشارها را برداریم و بخشی از آنها را برداشتیم، اما بخشی از آنها ماند بالاخره نشد که برداریم و از اختیارات ما خارج شد، یا به خاطر مناسبات داخلی و به خاطر ماهیت آن اتفاقی که افتاده بود نمیشد برداریم؛ نمی توانستیم همه جای دنیا برویم و تماس بگیریم من از همسر آقای وزیر نفت پرسیدم که ماهی چندبار وی را میبینید؟ گفت ماهی 4 - 5 روز، او دائم در سفر بود برای عبور از تحریم و دور زدن آنها.
رئیسجمهور با بیان اینکه ما همه تلاش کردیم که فشارها را به طور کامل خنثی کنیم و تا حدودی خنثی شد، اما مابقی آنها ماند و از عهده ما خارج بود اما خواهش میکنم از ملت ایران که بنده و همکارانم را حلال کنند، در پاسخ به این سوال که چه کسانی بیشتر شما راه همیاری کردند که بخواهید از آنها تشکر کنید، گفت: اول باید از خدای متعال تشکر کنیم واقعا همه آنها لطف خدا بود هیچ وقت بنبست ندیدیم، او راه را باز میکرد بالاخره بعضی وقتها در طول کارهای شبانه روز متوجه میشدیم که وقتی خدا عنایت کند، کار تمام است و هیچ وقت احساس شکست در دولت ندیدیم و اینها لطف خداست. ملت ایران خیلی برزگوارند حوصله کردند بزرگواری کرده و پشتیبانی و محبت کردند.
احمدینژاد اضافه کرد: از رهبری معظم انقلاب باید تشکر کنم هم به خاطر حمایتهایشان وهم به خاطر ارشادهایشان که دائم استفاده کردیم؛ باید از اقوام گوناگون تشکر کنیم بالاخره خدمت همه آنها رفتیم و عرض ارادت کردیم؛ من میخواهم نام ببرم تا در تاریخ ثبت شود. از آذریها، از کردها، از لرها از لکها از تاتارها از بختیاریها از عربهای عزیز خوزستان از قشقاویها، فارسها، بلوچستانیها، سیستانیها، ترکمنها، گیلکیها، اصفهانی، همدانیها و قزوینیها؛ از مذاهب گوناگون، از زرتشتیها، مسیحیها، آشوریها واقعا همه مثل خانواده بزرگی پشتیبانی و همیاری کردند و در سختترین شرایط به ما فشار نیاوردند و همیاری و کمک کردند.
" از اقشار مختلف، اقشار گوناگون که واقعا فداکارانه کار کردند، قدر دانی می کنم؛ این دوره، یک دوره خاص بود، با حال و هوای عجیبی دنبال کار و تلاش بودند، رانندگان و کسانی که در شبکه حمل و نقل هستند، چه هوایی و چه دریایی بخصوص جادهای، شهری، برون شهری که انسانهای خیلی بزرگی هستند و من شاید یک ساعت لازم باشد از عظمتهای قشرهای مختلف بگویم؛ دانه به دانههایشان برایم عزیز بودند."
وی افزود: اتفاق بزرگی افتاد یک دفعه هدفمندی اجر شد و در نوک تیز آن رانندگان برونشهری و درونشهری بودند، آنقدر بزرگی کردند که ماندم به چه شکلی آن را وصف کنم. کشاوزان عزیزمان تشکر میکنم که ما تقریبا 12 سال است در خشکسالی هستیم اما با این حال پیشرفت داشتیم؛ عزیزان تحمل کردن تولید کردند گوشت و مرغ و گندم و انواع محصولات و میوه را تولید کردند. از کارگران عزیز که تولید را سرپا نگه داشتند نیز تشکر میکنم. جامعه کارگری خیلی بزرگواری کردند، پزشکان پیراپزشکان و جامعه پرستاری هم به همین شکل همکاری خوبی با دولت داشتند.
رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه طرحهای زیادی برای افتتاح باقی مانده است، از کسبه، بازاریها، تجار تشکر و قدردانی کرد و ادامه داد: واقعا قریب به اتفاق همکاریهای بسیاری و صمیمی با دولت داشتند؛ دانشآموزان و فرهنگیان عزیز هم همینطور.
رئیس جمهور ضمن تشکر از زحمات کارمندان دولت، به انتقاد از برخی برخوردهای تند با کارمندان پرداخت و افزود:اینها مظلوم هستند هرکی کم میآورد دو تا مشت به آنها میزند؛ کارمندان ما زحمت زیادی کشیدند حالا مقررات طوری نوشته شده که برای یک کار کوچولو 30 نفر باید امضا کنند، کارمند چه گناهی کرده او که کار خود را انجام میدهد.
وی در بخش دیگری از سخنانش از رسانه ملی به دلیل همکاری با دولت تشکر و قدردانی کرد و افزود: رسانه ملی در تمام استانها و مراکز در این 8 سال ما را همکاری کردند، این را به این دلیل نمیگویم که برنامه تولیدی برا دولت ساختند، یا تند نشدند برای دولت، نه آن هم نمک کار است که باید بالاخره باشد؛ مهم نیست ولی قاطبه رسانه ملی واقعا همدوش دولت آمد و در حماسههای گوناگون همیاری کرد. از اصحاب رسانه ها و خبرنگاران که قبلا هم گفتم مهم نیست که رسانهای بر نفع یا علیه کسی است، مهم این است که راجب او مینویسد و میپردازد، همه پرداختند، هرکاری که انجام میدادیم خبر اول آن رسانه میشد این لطف رسانههاست و من مجددا تشکر میکنم.
رئیسجمهور در ادامه از هنرمندان و جامعه هنری کشور نیز تشکر کرد و اظهار داشت: دانشگاهیان و همکارانم در دانشگاه ها نیز زحمات زیادی کشیدند، شاید یکی از بهترین دوران دانشگاه را طی کردیم؛ البته در فضای دانشگاه اتفاقاتی افتاد و بارها گفتم که فضای دانشگاه چگونه باید باشد اما به لحاظ کار علمی در این دوره جهش بزرگی رخ داد؛ از ایثارگران جانبازان که نهایت لطف را به دولت داشتند، تشکر میکنم.
احمدینژاد افزود: نیروهای نظامی انتظامی و بسیج در تمام سفرهایی که میرفتیم از قبل آماده باش بودند و امنیت را برقرار میکردند؛ تقریبا آسیب مهمی را در این سفرها نداشتیم، با اینکه انبوه جمعیت حضور داشتند؛ در بعضی وقتها با دیواره انسانی برخورد میکردیم. در یک خیابان 20 متری، به اندازه 100 متر به طور فشرده مردم ایستاده بودند و بیش از صدبار این کلاج ماشین ما سوخته بود.
وی خاطرنشان کرد: عشایریها و روستانشینهای عزیز تشکر میکنم که همیشه از دولت پشتیبانی و یاری کردند،جامعه پیمانکار، صادرکننده و واردکنندهها؛ ایرانیان خارج از کشور برای اولین بار در طول تاریخ قاطبه ایرانیان خارج از کشور کنار دولت ایستادند و با برنامهها همکاری کردند. تشکرات خاصی از اورژانش دارم، اورژانش در جادهها کمک کرد راهداران و راهبرها در جادها کمک کرد هلال احمر اتفاقات خوبی را برای مردم رقم زد.
محمود احمدینژاد رئیسجمهور در ادامه در آخرین گفتوگوی زنده تلویزیونی با مردم که از شبکه اول سیما پخش شد، در سخنانی، گفت: بنده از کسانی که سالهای 84 و 88 لطف کردند و در طول هشت سال با نذر و نیاز از جیبب خودشان برای فرزند و خادم خودشان خرج و حمایت کردند، تشکر میکنم.
وی ادامه داد: از منتقدین و مخالفین دولت که موجب بیدارتر و هوشمندتر شدن ما و نیز شکوفایی صبر و حوصله و کمال ما شدند نیز، تشکر میکنم.
رئیس جمهور در ادامه ضمن تشکر از سایر کشورها در حمایت از مواضع دولت و جمهوری اسلامی گفت: از مسئولین کشورهایی که دولت را همراهی کردند نیز تشکر میکنم. ما دوست زیادی در دنیا داریم که خیلی ما را پشتیبانی کردند که از جمله آن موضوعات، مسئله هستهای و درموضوعات گوناگون دیگر است.
احمدینژاد در ادامه تأکید کرد: بنده یادم هست که در زمانی جنگ غزه با مرحوم آقای چاوز تماس گرفتم و گفتم که چه کاری باید بکنیم. به او گفتم صهیونیستها مردم را قطعه قطعه میکنند؛ او گفت، باشه و قطع کرد و پس از آن سفیر رژیم صهیونیستی را از ونزوئلا اخراج کرد.
وی تصریحکرد: از این کشورها در دنیا زیاد داریم که تا این اندازه با ما همکاری کردند. این کشورها درمسائل اقتصادی و تحریم واقعا همکاری کردند. ملتهای گوناگونی نظیر لبنان، ترکیه، عراق از ما پشتیبانیهای بسیاری کردند.
رئیس جمهور افزود: ما هرجا که میرفتیم مردم برای پشتیبانی از ما میآمدند که از همه آنها تشکر میکنم. البته از همکارانمان در دولت، کارکنان دولت، استانداران، مدیران، بخشداران و محافظان نیز تشکر میکنم.
احمدینژاد در همین زمینه ادامه داد: تیم محافظ ما جزو مظلومترین تیمهای حفاظتی است؛ زیرا هم از طرف مردم تحت فشار بودند و از طرف ما، به این دلیل که مردم میگفتند رئیس جمهور خودمان است و ما میخواهیم به او دسترسی داشته باشیم و بنده نیز از طرفی فشار سنگین به آنها وارد میکردم که مبادا ضربه و یا برخوردی با مردم اتفاق بیافتد.
وی با اشاره به اینکه محافظانش بعضی اوقات 4 ساعت بر روی رکاب اتومبیل میایستادند، اظهارداشت: محافظان در این مدت هم باید خودشان را نگه میداشتند وهم باید نامه مردم را دریافت میکردند و بنده هم میگفتم مراقب این و آن باش و نامه این و آن را بگیر. لباسهای آنها به دفعات پاره شده است. شاید چند صد دست لباس آنها پاره شده است، چون مردم آستین و کت آنها را میگرفتند و لباسهایشان پاره میشد.
رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش از تیم خبری که او را همراهی میکرده است، تشکر کرد و گفت: تیم خبری که با ما بود واقعا کارشان خیلی خیلی سخت بود. آنها چند صد سفر با ما بودند. در جلسهای که با خبرنگاران بودم، دیدم که آنها خسته پشت میز نشستهاند و حتی خوابشان برده است؛ بنده از همه آنها تشکر میکنم.
احمدینژاد در ادامه از پدر، مادر، همسر و فرزندانش نیز تشکر و تأکید کرد: بنده از پدر و مادر، همسران و فرزندانم تشکر میکنم. البته پدرم پر کشید که خداوند همه رفتگان ملت ایران را رحمت کند. مادرم دائم با دعا و با دلگرمی و پشتیبانی مرا یاری میکرد. همسر و فرزندانم از ما بیبهره شدند. خیلی فرصتهایی میتوانستند داشته باشند اما به دلیل ملاحظه فرصت مسئولیت از آن صرفنظر کردند و به همین دلیل از آنها تشکر میکنم. همچنین از خانوادههای اعضای دولت تشکر میکنم چرا که خانههای آنها تقریبا به دفتر ملاقات مردمی شبیه شده بود و مردم مراجعه میکردند و نامه میدادند و به دلیل بار مسئولیت سنگین آنها از همهشان تشکر میکنم.
احمدینژاد افزود: میخواهم تشکر ویژهای داشته باشم و آن تشکر از امام زمان (عج) است. معتقدم که تنها راه سعادت بشریت پیوستن به امام و حاکمیت امام در جهان است و این حرف اعتقادی ما و حرف پیامبران است و ما معتقدیم که همه امور عالم متعلق به امام زمان (عج) است؛ ما لطف امام زمان (عج) در تمام هشت سال را همراه خود داشتیم ما خیلی ضعیف هستیم و نقص داریم البته بنده خودم را میگویم اما مورد لطف بودیم و اینجا احساس آدم، احساس ویژهای میشود ما بحث هستهای، سهام عدالت، اجرای اصل 44 قانون اساسی، یارانهها و عزتآفرینیهای عرصه بینالمللی را از ایشان داریم.
وی ادامه داد: بعضی در اینجا هستند که تفسیرهای مختلفی میکنند اما برای من هیچ اهمیتی ندارد، ولی خیلی از آنها به این مجامع (بینالمللی) رفتهاند اما جرات نکردهاند که اصول اعتقادی ما را در آنجا بیان کنند. ما این اصول را محکم بیان کردیم و هیچگاه حس نمیکردم که در آنجا افرادی هستند و چنین و چنان میشود بلکه معتقد بودم باید حرف حساب را گفت و این حس لطف خداوند بود و امام عصر (عج) به ما یاری میرساند.
احمدینژاد خاطر نشان کرد: در بحث اقوام، مازندرانیها از قلم افتادند و در بخش اقشار نیز طلاب، روحانیون و ائمه جمعه قریب به اتفاق آنها به ما لطف داشتند و در سفرها بزرگواری زیادی انجام میدادند و ما را پشتیبانی میکردند که باید از همه آنها تشکر کنم.
رئیسجمهور با بیان اینکه در بخش آخر سخنان خود بحثی را درباره مظلومیت امام عصر (عج) دارم، اظهار داشت: به نظر من بحث مظلومیت امام زمان (عج) بحث بسیار مهمی است و مغفول واقع شده است. ما مظلومیت امیرالمومنین، حضرت زهرا (س)، امام حسن (ع)، امام حسین (ع) را حس میکنیم برای اینکه با تاریخ آشنا هستیم و بارها گفته شده است و حتی در بعضی اوقات با جزئیات حادثه کربلا به صورت کامل آشنا هستیم و حسی راجع به مظلومیت داریم اما راجع به امام زمان (عج) کسی تاکنون صحبتی نکرده است بالاخره امام، خلیفة الله است و راه نجات بشریت و نزول رحمت به شمار میروند. خدا ایشان را فرستاده و فرموده، ای بشر من تو را خلق کردم و راه سعادت تو اینجا است اما همین بشر کنار گذاشته است و هیچ یادی نمیکند.
وی در ادامه سخنانش گفت: حس امام با حس ما فرق میکند حتی شنیدهایم امیرالمومنین لب مرزی بوده است و دختری در آنجا بوده و زینتی به پای دختری آویزان بوده که آن را بردهاند. امام فرمودهاند که اگر مردی این ظلم را بشنود و از غصه آن دق نکند، باید او را ملامت کرد بالاخره امام چیزی میفهمد و ما چیز دیگری میفهمیم. بالاخره امروز این همه ظلم میشود و حق مردم خورده میشود و بار همه آنها به دوش امام است چرا که امام مدیر و مسئول عالم است. امام تجسم عشق الهی به انسانها است.
احمدینژاد گفت: خداوند برای اینکه فرعون را هدایت کند یکی از بهترین مخلوقات خود را انتخاب کرده و حضرت موسی (ع) را 15 تا 20 سال از کوره حوادث دور کرده و دل او را پر از محبت میکند و بعد به او میگوید که موسی حالا بیا و هدایت شو و این نشان میدهد خداوند فرعون را دوست دارد و میخواهد بندگانش را هدایت کند. تقریبا امام 1170 سال است که مدیریت اصلی عالم را برعهده دارد و ایشان باید دنیا را اداره کنند اگر میخواهیم ظلم نباشد و سعادت و پیشرفت در جهان باشد در سایه امام است و خداوند ایشان را فرستاده است اما کسی به فکر ایشان نیست.
رئیس جمهور خاطر نشان کرد: باید تلاش کنیم تا امام به راس مسئولیت دنیا بازگردد و اگر امام بازگشت همه مسائل حل خواهد شد. هر آرزوی خوب یا فطریای که داریم، تضمین تحقق آن با حاکمیت امام است که اثبات میشود. امیدوارم افرادی که سخن میگویند از این به بعد وقتی که در مظلومیت امیرالمومنین و یا در باب مظلومیت صحبت میکنند، در مظلومیت امام زمان (عج) نیز صحبت کنند.
وی با تاکید بر این که راه ادامه دارد، گفت: راهی جلوی بشریت باز شده و ما 8 سال در این راه حرکت کردیم. جهان به سرعت عوض می شود، باید به جایی برسیم که انسانها با انسانیت و فطرت خود نه با عناوین حضور پیدا کنند. ما هم در خدمت ملت هستیم، هدف هم جهانیست، انسان و عشق هم جهانیست.
احمدینژاد با عذرخواهی از اقشار مختلفی که احیانا از قلم افتاده اند، گفت: از 76 میلیون ایرانی با افتخار تشکر میکنم.
رئیس جمهور در پایان گفتوگوی خود با مردم، 2 بیت شعر را که سروده خودش بود را به امام زمان (عج) و مردم ایران تقدیم کرد:
عمری ز غم تو مُردم و زنده شدم
در هر چه که بی تو بود بازنده شدم
زان روز که مهر تو به جانم زده شد
با عشق تو من دولت پاینده شدم
اخبار رسیده به خبرنگار سیاسی پایگاه خبری انتخاب حکایت از آن دارد که هدایای خارجی رئسای جمهور و مقامات عالی کشور که در موزه هدایا و یادمان رؤسای جمهور (واقع در مجموعه سعدآباد) نگهداری می شود، به وسیله چند دستگاه کامیون، درحال تخلیه شدن است!
بنابراین گزارش، در دوره ی ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی تصویب شد که هدایای گرانقیمتی که به مقامات عالی کشور اهداء می شود، به موزه سعدآباد منتقل شود.
مرحوم حبیبی معاون اول وقت دولت آیت الله هاشمی، دستور داده بود که هدایایی که قیمت آن، بالای 100 دلار باشد، به این موزه منتقل شود.
با این حال، اخبار رسیده به خبرنگار پایگاه خبری «انتخاب»، حکایت از آن دارد که دو روز است که این هدایا در حال جمع آوری و انتقال به مکان نامعلومی است!
یک منبع مطلع در این مورد به «انتخاب» گفت که «مشخص نیست هدایای جمع آوری شده، مربوط به دوران دولت های احمدی نژاد است یا شامل دولت های قبل تر نیز می شود»!
با این حال، خبرنگار سیاسی «انتخاب» کسب اطلاع کرد که براساس، مصوبه دولت هاشمی، هدیه ی مذکور از اموال بین المال است و هیچ کس حق ندارد هدایا را از موزه خارج کند، مگر آنکه آقای احمدی نژاد، مصوبه ی دولت هاشمی را ملغی کرده باشد!
از هدایای مربوط به احمدی نژاد، چیزی باقی مانده؟
نکته ی جالب تر آنکه، حمید بقایی در تاریخ 2 بهمن 1389، در مقان «ریاست سازمان میراث فرهنگی» از «حراج هدایای متعلق به احمدی نژاد» خبر داده و گفته بود: همراه رییسجمهور از هدایایی که به شخص آقای احمدینژاد داده شده بود، دیدن کردیم. آقای احمدینژاد گفتند که میراث فرهنگی در این زمینه کارشناسی کند تا اشیایی که ارزش هنری و تاریخی دارند، نگهداری شوند و آنهایی که ارزش اقتصادی دارند، بهفروش برسند.
حجتالاسلام والمسلمین علی یونسی در راهپیمایی روز قدس در جمع خبرنگاران با اشاره به اینکه مذاکرات سازش تنها موجب مشغول کردن ملت فلسطین میشود، خاطرنشان کرد: باید بدانیم اسراییل هیچگاه تن به مذاکره و صلح نمیدهد.
وی همچنین اظهار کرد: روز قدس تنها برای نجات ملت فلسطین نیست بلکه بهانهای برای نجات همه مسلمانان است زیرا امروزه مسلمانان همگی درگیر استبداد و سلطه خارجی هستند و روز قدس میتواند مبدای برای رهایی همه مسلمانها از استبداد داخلی و سلطه خارجی شود.
یونسی به همزمانی روز قدس و جمعه آخر روز قدس اشاره کرد و افزود: این همزمانی این پیام را دارد که مردم به صورت یک ماه انفرادی خودسازی کردند و در این صورت به صورت اجتماعی برای بیداری جهان اسلام اقدام میکنند.
وی در مورد پیام روز قدس برای دولت یازدهم نیز گفت: مهمترین پیام این است که دولت آینده باید به وعدههای که مردم داده عمل کند و حمایت مردم از هر دولتی مشروط به این است که دولت در مسیر مردم حرکت کند.
وزیر پیشین اطلاعات در پایان درباره همکاری خود با دولت یازدهم نیز گفت: من در کنار دولت هستم و هر مشورت و کمکی دولت بخواهد دریغ نمیکنم و انتظار هم ندارم که جایگاه خاصی به من داده شود.
پرس تی وی از تحریف سخنان رئیس جمهور منتخب در روز قدس خبر داد. به گزارش سرویس سیاسی قدرنیوز به نقل از انتخاب، پرس تی وی نوشت: آژانس های خبری سخنان رئیس جمهور ایران در راهپیمایی روز قدس را تحریف کرده اند. پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور منتخب متن سخنان تحریف نشده روحانی را منتشر کرده است. براساس این گزارش، دکتر حسن روحانی در گفت و گو با خبرنگاران در حاشیه راهپیمایی روز جهانی قدس، این روز را یکی از یادگارهای حضرت امام (ره) خواند و افزود: در منطقه ما در سایه اشغال سرزمین فلسطین و قدس عزیز، زخمی بر بدن دنیای اسلام نشسته و این یادآور آن است که مردم مسلمان این حق تاریخی خود را فراموش نخواهند کرد و در برابر ظلم و تجاوز ایستادگی خواهند کرد. رئیس جمهور منتخب در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری که در خصوص ادامه شهرک سازی رژیم صهیونیستی در سرزمین های اشغالی پرسش کرد، گفت: در شرایطی که دنیای اسلام در منطقه دچار مشکل است صهیونیست ها فکر می کنند فرصت مناسبی است برای این که به ظاهر چهره صلح طلبی از خود نشان دهند و در واقع به تجاوزات و تعرضات خود به سرزمین فلسطین ادامه می دهند. پیش از این خبرگزاری ایسنا به نقل از رئیس جمهور منتخب نوشته بود: رژیم صهیونیستی زخمی است که سالها بر بدن دنیای اسلام نشسته است و این زخم باید از بین برود.
خاویر سولانا مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هیئت همراه بامداد امروز برای شرکت در مراسم تحلیف روحانی وارد تهران شدند.
سولانا مسئول سابق تیم مذاکره کننده گروه 1+5 قرار است امروز با علی لاریجانی مسئول پیشین تیم مذاکره کننده هسته ای ایران دیدار کند.
آنتونیو پاتریوتا وزیر امور خارجه برزیل و هیئت همراه هم بامداد امروز برای شرکت در مراسم تحلیف روحانی وارد فرودگاه امام خمینی (ره) شدند.
پاتریوتا نیز امروز با علی اکبر صالحی رایزنی خواهد کرد.
از کشور چین هم تسای وو وزیر فرهنگ این کشور به همراه یک هیئت بامداد امروز برای شرکت در مراسم تحلیف روحانی وارد تهران شد.
همچنین معاون روسای جمهور تانزانیا ، کومور ، کوبا و نیکاراگوئه به همراه هیئت هایشان بامداد امروز وارد تهران شدند.
معاون سازمان کنفرانس اسلامی هم برای شرکت در مراسم تحلیف روحانی وارد تهران شد.
وزیر امورخارجه گینه بیسائو و فرستاده ویژه رئیس جمهور نیجر هم دیروز برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس جمهور منتخب وارد تهران شده بودند.
قرار است مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری روحانی ساعت 17 امروز در حسینیه امام خمینی برگزار شود.
همچنین مراسم تحلیف روحانی رئیس جمهور منتخب بعدازظهر فردا در مجلس شورای اسلامی برگزار می شود.
محمدرضا عارف با ارزیابی مثبت از کابینه دولت روحانی گفت: در کابینه حضور ندارم اما به وی کمک خواهم کرد.
عارف در گفتگو با خبرنگار ایلنا، در جمع راهپیمایان روز قدس در پاسخ به وضعیت کابینه دولت تدبیر و امید با بیان اینکه این کابینه بسته شده است، اظهار کرد: آقای روحانی وزرای خود را انتخاب کرده است و کار از مرحله پیشنهاد گذشته است.
وی درباره کابینه آقای روحانی با بیان اینکه انتخاب وزرا از اختیارات رئیس جمهور است، اظهار کرد: رئیس جمهور باید کابینهای منسجم، هماهنگ و قوی را معرفی کند که قطعا همین گونه خواهد بود.
عارف در پاسخ به این پرسش که آیا در انتخاب این کابینه فشارهایی که از سوی برخی از جناحها وارد میشد؛ تاثیرگذار بوده است یا نه گفت: به صورت دقیق در جریان این مساله نیستم.
وی با بیان اینکه چندین مذاکره با آقای روحانی داشتهام، درباره نقش خود در دولت یازدهم گفت: انشاالله به وی کمک خواهم کرد در کابینه حضور ندارم.
عارف در پاسخ به سوالی پیرامون اظهارات گروهی که قبل از آغاز به کابینه دولت یازدهم، بعضی اعضای آن را متهم به مسائل مختلف میکنند، مانند اتهاماتی که به وزیر علوم پیشنهادی دولت آینده زده شده است، گفت: اینگونه رفتارها، بداخلاقیهایی است که مردم به آن جواب دادهاند.
به گفته وی، حضور مردم و پیامی که مشارکت 73 درصدی مردم در انتخابات داشت، پاسخ خوبی به اینگونه اتهامات گروههای انحصارطلب بوده است و باید امروز اجازه بدهیم تا دولت جدید براساس سیاستهای خود تشکیل شود و بتواند برنامههای خود را اجرا کند.
عارف همچنین در جمع خبرنگاران در پاسخ به این پرسش که آیا باید رییس جمهور با تمامی احزاب همکاری داشته باشد یا نه تصریح کرد: وی رئیس جمهور کل کشور است و ما باید درقالب همه گروهها و احزاب سیاسی در کنار یکدیگر رفاقتوار به کشور خدمت کنیم.
وی با مثبت تلقی کردن کابینه آقای روحانی تصریح کرد: باید نگاه مثبتی به آینده داشت تا دولت قوی داشته باشیم.
تسنیم نوشت: امروز جمعه 11 مردادماه سال 1392 آخرین روز قدس محمود احمدینژاد و کابینهاش در قامت هیات دولت دهم بود. در این روز دولتمردانی همچون محمود احمدینژاد، حجتالاسلام حیدر مصلحی، سردار وحید احمدی، علی نیکزاد، غلامحسین الهام، مصطفی محمدنجار، حجتالاسلام سید محمدرضا میرتاجالدینی و محمدجواد محمدیزاده در کنار مردم در راهپیمایی روز قدس شرکت کردند.
در این بین اما آنچه جای تعجب دارد غیبت اسفندیار رحیم مشایی رئیس دبیرخانه جنبش عدم تعهد برای چندمین سال متوالی، در راهپیمایی روز قدس است. مشایی امسال و در آخرین روز دولت دهم نیز همچون چند سال گذشته در راهپیمایی روز قدس شرکت نکرد و رسانهها هیچ تصویری از او به ثبت نرساندند.
اسفندیار رحیممشایی که روزگاری خود را "دوست مردم اسرائیل" معرفی کرد، طی سالهای گذشته همواره در راهپیماییهای روز قدس غایب بوده و هیچ تصویر و سخنی از وی در این راهپیماییها، حتی در پایگاههای اطلاعرسانی دولت و سایتهای نزدیک به وی به ثبت نرسیده است.
شاید یکی از توجیهها این باشد که مشایی در این راهپیماییهای ضدصهیونیستی شرکت میکند اما برای اینکه ریا نشود، از رسانهای کردن و ثبت تصاویر خود خودداری میکند؛ اما در این خصوص نیز باید تاکید شود که اتفاقاً در چنین اقدامات و راهپیماییهایی، اصل بر تظاهر و به رخکشیدن حضور خود در چنین راهپیماییهایی است و هیچگونه پنهانکاری در این خصوص، عاقلانه به نظر نمیرسد.
و اگر پاسخ این باشد که مشایی در این راهپیماییها شرکت میکند اما رسانههای جمعی خبری و تصویری از وی منتشر نمیکنند، نیز باید تاکید کرد که سایت رسمی ریاستجمهوری و ارگانهای رسانهای دولت همچون ایران و ایرنا و سایتهای متعدد دیگری در اختیار دولت و حامیان دولت قرار دارند که میتوان این اخبار و تصاویر را از طریق آنها منتشر کرد و در اختیار افکار عمومی قرار داد.
البته در سالهای گذشته نیز بعضاً برخی پایگاههای اطلاعرسانی خبر عدم حضور مشایی در راهپیماییهای روز قدس را منتشر کردند که نه تنها با تکذیب، بلکه با هیچگونه واکنش خاصی از سوی اسفندیار دولت مواجه نشد.
غیبت یار غار احمدینژاد در راهپیمایی روز قدس و اظهارات وی درباره دوستی با مردم اسرائیل در حالی مطرح میشود که شخص احمدینژاد همواره در این راهپیماییها شرکت کرده و مواضعی صریح علیه رژیم صهیونیستی اتخاذ کرده و امروز نیز علیرغم مشکلات جسمانی که منجر شد نمازجمعه را به صورت نشسته بخواند، در این راهپیمایی شرکت کرد و در سخنانی صهیونیستهای جنایتکار را پستتر از حیوان معرفی کرد.
به گزارش پایگاه خبری قدرنیوز پایگاه اطلاعرسانی صدا و سیما درباره نشسته نماز خواندن احمدینژاد نوشت؛ «نشسته نمازخواندن رئیسجمهوری به خاطر مشکل جسمانی است که برای او پیش آْمده است. او در این سالها تلاش بیوقفه و خستگیناپذیری را در کسوت ریاستجمهوری از خود نشان داد که اکنون پس از گذشت 8 سال آثار این تلاشهای بیوقفه در او نمایان میشود.»
...در زمانی که آقای خاتمی رای آورده و رئیس جمهور منتخب شده بودند- مثل همین ایام که آقای روحانی رئیس جمهور منتخب هستند- زلزلهای در اردبیل شد، دفتر آقای هاشمی از آقای خاتمی خواهش کردند که به عنوان رئیس جمهور منتخب به دیدار زلزله زدگان بروند.
قرار شد آقای خاتمی به صورت رسمی، قبل از ریاست جمهوری به این سفر بروند. به آقای احمدینژاد - استاندار وقت اردبیل - هم این موضوع ابلاغ شد که بروند و از آقای خاتمی استقبال کنند، اما ایشان در استانداری نشستند و به استقبال آقای خاتمی نرفتند، بعد هم اعلام کردند که آقای خاتمی الآن در مملکت کارهای نیستند و رئیس جمهور منتخب هستند.
---------------------------------
انسان با خواندن این مطالب متاثر می شود. مثلا اگر احمدی نژاد ، لا اقل نه به احترام رای بیست میلیونی مردم بلکه لااقل بخاطر رای بالایی که خاتمی در اردبیل آورده بود یا مثلا بخاطر حرمت سن و سابقه و سیادت خاتمی ! به استقبال وی می رفت چه اتفاقی می افتاد؟ بقول عوام!چه چیزی از او کم می شد؟
کاش جناب مرعشی می گفتند عکس العمل دفتر آقای هاشمی در برابر این نافرمانی رفتار احمدی نژاد چه بوده است .
متاسفانه باید گفت آنگونه که از شاهدان نزدیک شنیده ام این روحیه در احمدی نژاد با شدت بیشتری در دوره مسئولیت وی در شهرداری و در دو دوره ریاست جمهوری وی وجود داشت.
حقیقتی که بسیاری بر آن هستند و لابد پس از رفتن احمدی نژاد ! در بیان آن به سخن در خواهند آمد! این است که پس از اتمام دوره ریاست جمهوری خاتمی، که مثل الآن تقریبا وی بطور غیر رسمی ممنوع الخروج نبود!!
شنیده ام در این دو دوره دولت احمدی نژاد، گاه که آیت الله هاشمی به مشهد سفر می کرد، استانداران احمدی نژاد نظیر چنین رفتاری را با دست اندرکاران سفر وی داشته اند. به استقبال وی نرفتنشدر سفر اخیر آقای هاشمی به مشهد مقدس، که استاندار خراسان شمالی بدون ترس و واهمه از عتاب مرکز! به استقبال و بدرقه رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام به فرودگاه مشهد آمده بود ،یکی از مسولان هماهنگی امور سفر آیت الله با مسولین محلی، با تعجب به من می گفت: فلانی در این سالها برای اولین بار است که ستاد سفر حاج آقا در استانداری خراسان تشکیل می شود . وی می گفت در سفرهای قبل هیچگونه همکاری از سوی استانداری با مسولین تشریقات سفر ریاست مجمع تشخیص دیده نمی شد.
البته رفتار خاتمی و دستگاههای مختلف نظام مثل صدا و سیما با خود احمدی نژاد پس از اینکه وی رای آورد و منتخب مردم شد، اینگونه نبود .
درست به یاد دارم ایشان در دورانی که رییس جمهور منتخب بود ،جلسه ای با هنرمندان غالبا سینماگر داشت که مشروح این جلسه بیش از یک ساعته تماما از صدا و سیما پخش شد. اینکه احمدی نژاد در این جلسه به هنرمندان چه افاضاتی کردند، بماند.
ان که جای خود داشت!
احمد توکلی، نماینده اصولگرای مجلس که سابقه دو دوره رقابت انتخاباتی با روسای جمهوری در دوران سازندگی و اصلاحات را هم دارد، در گفتوگو با «اعتماد» میگوید که اصولگرایان وقتی مردم ناله میکردند، روی اشتباهات دولت احمدینژاد ماله میکشیدند و پاسخ خود را هم در انتخابات از مردم گرفتند.
اما درباره اینکه تفاوت کاندیدای اصلاحطلبان درسال 88 با کاندیدای مورد حمایت آنها در سال 92 چه بود که برای پیروز نشدن گزینه مورد حمایت اصلاحطلبان درسال 88 همه اصولگرایان بسیج شدند و چشم بر خطاهای احمدینژاد بستند، اما اینبار پیروزی گزینه مورد حمایت اصلاحطلبان را به مردم تبریک گفتند، نظرات متفاوتی دارد.
گفتوگوی ما با توکلی، بیش از آنکه به جزییات اتفاقات این روزها معطوف شود، به بازخوانی فضای انتخاباتهای سال 88 و 92 گرایید، اما درپایان این نماینده اصولگرا که برای برکنار شدن سعید مرتضوی از ریاست تامین اجتماعی، به دیوان عدالت اداری نیز شکایت کرد، حکم صادر شده برای متهم ردیف اول جنایات کهریزک را امیدوارکننده دانست.
ابتدا درباره این توضیح دهید که بالاخره نتیجه این انتخابات را میتوان شکست اصولگرایان دانست یا آن طور که برخی اصولگرایان میگویند، پیروزی آقای روحانی هم به معنای پیروزی اصولگرایی است؟
بالاخره هیچ یک از کاندیداهای اصولگرایان نتوانستند، رای اکثریت مردم را به دست بیاورند و از این حیث میتوان گفت که برنده این انتخابات نبودند. اما حوادثی که اتفاق افتاد معنای برد و باخت را تغییر داد و در نتیجه الان نمیتوان گفت که برنده نشدن اصولگرایان، به معنای برنده شدن رقیبانشان است.
به نظر من مردم و نظام برنده بودند. چون مردم توانستند اعتراض خود را به وضع موجود نشان دهند و حرف خود را به کرسی بنشانند و نظام هم توانست یک بار دیگر ثابت کند که از رای مردم حفاظت میکند و همانطور که زیر بار حرف غیرقانونی نمیرود، از حرف قانونی خوب دفاع میکند. نتایج سیاسی و اجتماعی انتخابات هم همه را امیدوار کرد و حتی تعداد زیادی از کسانی که پای انتخابات نیامده بودند هم با نتیجه این انتخابات امیدوار شدند، سرمایه اجتماعی را بالابرد. در شادی و نشاطی که روز شنبه بعد از انتخابات به وجود آمد، اکثر مردم شریک بودند و حتی بسیاری از کسانی که به کاندیداهای دیگر رای داده بودند هم از این نتیجه ابراز خشنودی میکردند.
شما میگویید که هیچ یک از کاندیداهای اصولگرا نتوانستند رای اکثریت را به دست آورند. اما نتایج نشان میدهد که رای همه رقبای آقای روحانی، به فرض اینکه همه آنها را هم نامزدهای اصولگرا بدانیم، باز هم به اندازه 50 درصد آرای رایدهندگان نمیشود. با این حساب به نظر میرسد که حتی اگر اصولگرایان به گزینه واحد میرسیدند هم شانسی برای پیروزی در انتخابات نداشتند. فکر نمیکنید اصولگرایی نیاز به یک آسیبشناسی و تجدیدنظر درونی دارد؟
اینکه اصولگرایی نیاز به آسیبشناسی دارد درست است و نه تنها الان بلکه حتی اگر در انتخابات پیروز هم میشدیم باید همواره خودمان را آسیبشناسی میکردیم و نواقص را بر طرف میکردیم. چون صرف برنده شدن در انتخابات نشانگر این نیست که یک جریان سیاسی درست رفتار میکند. اما اینکه جمع عددی آرا را حساب کنیم و بگوییم که اگر اصولگرایان ائتلاف میکردند هم رای نمیآوردند، غلط است. چون خود نفس ائتلاف کردن یک آثاری در جامعه خواهد داشت که تفرق عکس آن اثر را دارد.
اگر اصولگرایان نشان میدادند که گروهی عاقل هستند و برای صندلی قدرت روبهروی همدیگر نمیایستند، بخشی از همین مردمی که به اصولگرایان رای ندادند، به آنها رای میدادند. بنابراین نمیشود گفت که اگر اصولگرایان تفرقه را کنار میگذاشتند و به اتحاد میرسیدند باز هم کمتر از نصف آرا را به دست میآوردند. شما ببینید وقتی آقای عارف از انتخابات کنار رفت، نمیشود گفت که رای عارف کم بود و تاثیر نداشت. چون همین که از انتخابات کنار رفت یک رای جدید برای این دسته خلق شد و بخشی از مردم با دیدن این رفتار، گفتند که اینها انسانهای عاقلتری هستند و به آنها رای دادند.
در شبهای آخر قبل از انتخابات گفته میشد که شما برای اصولگرایان یک پیامک فرستادهاید و نوشتهاید که رقیب اصلی روحانی است و همه باید روی کاندیدای پیشرو یعنی قالیباف ائتلاف کنند. شما چنین پیامکی برای دوستانتان فرستاده بودید؟
خیر.
اما در عمل اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم و این انتخابات نشان دادند که اختلافات درونی شان بیش از آن است که بتوانند روی یک کاندیدا با هم اجماع کنند. بنابراین احتمالا تنها راه رسیدن به کاندیدای واحد، حمایت از رای آورترین گزینه بود. این مساله را قبول دارید یا فکر میکنید مکانیزم دیگری هم برای رسیدن به کاندیدای واحد در بین اصولگرایان وجود دارد؟
اختلافات که تعجبآور نیست. چون هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان به طیف تبدیل شدهاند. ما قبلا به اصلاحطلبان ایراد میگرفتیم که اشتراکات دو سر طیفشان خیلی کم شده است، اما حالا چنین حالتی در بین اصولگرایان هم دارد اتفاق میافتد. الان برخی از اصولگرایان هستند که مانند برخی از اصلاحطلبان، لیبرال سرمایه داری غرب را اگر نگوییم قبول دارند، لااقل میتوانیم بگوییم که اعتراضی نسبت به آن ندارند. چطور میتوان اینها را با سایر اصولگرایان که شدیدا مخالف لیبرالیسم و سرمایه داری هستند تنها به این دلیل که مثلا تفکر مذهبی و شخصی شان مثل هم است، با هم در یک گروه جمع کرد؟ این شباهت و نزدیکی تقیدات شخصی در امر حکومت کفایت نمیکند. لذا فکر میکنم همانطور که چپ و راست از یک زمانی به بعد دیگر کشش نداشت، الان هم در حال یک دگردیسی هستیم و شاید دیگر اصولگرایی و اصلاحطلبی نمیتوانند صحنه سیاسی ایران را تعریف کند.
اما در همین فضا هم اگر به فرض آقای احمدینژاد در این دوره هم میتوانست کاندیدا شود، این احتمال وجود داشت که به دلیل رای آوری او، باز هم مانند سال 88 اصولگرایان برای پیروز نشدن گزینه مورد حمایت رقیب، از او حمایت کنند؟
آقای احمدینژاد اعجوبه هزاره سوم است و دیگر تکرار نمیشود.
اما اگر فرض بگیریم که میتوانست در این انتخابات شرکت کند، آیا اصولگرایان دوباره برای پیروز شدنش بسیج نمیشدند؟
گروهی که خیلی هم جدی بودند، نظیر من و دوستانم، قطعا حمایت نمیکردیم.
پس چرا در سال 88 این کار را کردید؟
من در سال 88 از احمدینژاد حمایت نکردم. ولی همانطور که قبلا گفتم از روی اضطرار به او رای دادم.
اضطراری که گفته بودید، احساس خطر از جانب طرفداران کاندیدای رقیب بود. آیا این نگاه که طرفداران مطالبهگر یک کاندیدا، تهدید محسوب شود، به جمهوریت نظام آسیب نمیزند؟
نه قوت طرفداران یک نامزد قانونگرا و صادق خطرآفرین است نه مطالبهگری آنها. من که مطالبهگر همیشگیام! من علت اضطرار را بعدها در مطبوعات گفتم. همان موقع هم به جمع همراهان سیاسیام گفته بودم. احساس خطر من از تنش اجتماعی و قانونشکنی بود که بعد معلوم شد حق داشتم که نگران باشم. گفته بودم که ترکیب اجتماعی طرفداران آقای موسوی جوری است که قدرت ایجاد تحرک در برابر نظام را دارد ولو آنکه نخواهد ولی ترکیب حامیان آقای احمدینژاد جوری است که این قدرت را ندارد ولو آنکه بخواهد! متاسفم که خیلی زود اولی خواست و شد و دومی خواست ولی بحمدالله نشد.
با توجه به اینکه گروههای حامی آقای روحانی تقریبا همان ترکیب اجتماعی حامی کاندیداهای اصلاحطلب در سال 88 بودند، آیا این اضطرار در سال 92 وجود نداشت؟
نه. برای اینکه صحنه عوض شده و احتمال اینکه تندرویهای سال 88، امسال تکرار شود وجود نداشت.
در سال 88 کاندیدای اصلی اصلاحطلبان شرایطی نظیر آقای روحانی داشت، به این معنا که هر دو به لحاظ تشکیلاتی از اعضای گروههای اصلاحطلب نبودند ولی مورد حمایت همه گروههای اصلاحطلب قرار داشتند. مواضع هر دو نفر درباره اقتصاد و سیاست خارجی و مساله هستهیی هم به هم نزدیک است. چرا الان کار تا جایی پیش رفته که برخی از اصولگرایان، همین سیاستهای روحانی را اصولگرایانه میدانند و چهارسال قبل همین سیاستها را به شدت محکوم میکردند.
اگر آقای موسوی همان موسوی قبل که میشناختیم بوده، او یک شناسنامه اقتصادی و سیاسی داشت. آنچه ما میدانستیم موسوی تاکید بر تمرکز قدرت دولت در اقتصاد داشته. من نمیدانم ایشان در طول 20 سال سکوت خود، چقدر تغییر کرده بود چون نشانهیی برای آن ندارم. در سیاست خارجی هم آدمی انقلابی و استکبارستیز بود. در سیاست داخلی هم مقداری سختگیر بود و برخلاف آنچه اصلاحطلبان تصور میکنند، باز نبود و منتقدان خودش را زیاد تحمل نمیکرد. اما آقای روحانی بر اساس آنچه از او دیدهایم، در سیاستهای اقتصادی نگاه بازتری دارد. در سیاستهای خارجی کمی منعطفتر است، نه به این معنا که استکبار ستیز نیست، بلکه به دیپلماسی رسمی وزارت خارجهیی نزدیکتر است. در سیاست داخلی هم آقای روحانی را تجربه نکردهام، اما از منش او چنین برمیآید که بازتر عمل کند.
در مقطع انتخابات سال 88، مشخص بود که نقد کاندیداهای اصلاحطلب به چه مسائلی است و چه برنامههایی را هم پیشنهاد میدهند. این مسائل با آنچه در سال 92 از سوی آقای روحانی مطرح شد تفاوت داشت؟ آیا اصولگرایان واقعا موسوی را قبول نداشتند یا فقط به دلیل اینکه اصلاحطلبان پیروز نشوند، مقابل او ایستادند؟
اگر بخواهیم تقسیمبندی کنیم، آقای موسوی در قسمت اصلاحطلبان قرار میگیرد و آقای روحانی در قسمت اصولگرایان. چون آقای روحانی در سابقهاش، عضویت در جامعه روحانیت مبارز هست و به طور سنتی در مقابل اصلاحطلبان قرار میگرفت. اما همانطور که گفتم این الفاظ دیگر جواب نمیدهد و نمیتواند عرصه سیاسی ایران را توصیف و به درستی دستهبندی کند. چون الان میبینیم اشتراک نظرات و مواضع آقای روحانی رفته رفته با اصلاحطلبان بیشتر از جامعه روحانیت مبارز شده است. اما به هر حال در مبانی فکری، آقای موسوی به اصلاحطلبان نزدیکتر بود.
مثلا آن زمان که مساله فقه سنتی و فقه پویا مطرح بود و احتمالا سن شما اقتضا نمیکند که آن زمان را به یاد داشته باشید، آقای روحانی طرف فقه سنتی بود و آقای موسوی طرف فقه پویا. بنابراین فارغ از اصطلاحاتی که در هر دوره زمانی به دلیل فقدان احزاب، جعل میشود تا دستهبندیها را مشخص کند، آقای موسوی و آقای روحانی به لحاظ بنیادهای اندیشهیی متفاوت هستند. البته باز هم تاکید میکنم این الفاظی که الان برای گرایشهای سیاسی به کار برده میشود، برای نشان دادن دستهبندیها کافی نیست.
به همین دلیل است که من در مجلس به برخی از اعضای طیف اقلیت احساس نزدیکی بیشتری میکنم، تا کسانی که از اکثریت هستند. من قطعا از نظر عقلی، شرعی و دینی به برخی از اصلاحطلبان نزدیکتر هستم. وقتی کسی به راحتی دروغ میگوید و اهتمام به وضع فقرا و محرومین ندارد و در مقابل غرب وادادگی از خود نشان میدهد، حالا اسمش اصولگرا باشد، اما نسبتی با من ندارد. حالا در طرف مقابل اگر یک اصلاحطلب که در این سه شاخص به من نزدیکتر باشد، من خودم را نباید در یک پوسته تنگ محصور کنم و با آن اصلاحطلب حرف نزنم. البته این سه شاخص را به عنوان مثال بیان کردم، نه اینکه همین سه مورد معیار سنجش باشد. لذا آقای موسوی را در مجموع، به نسبت آقای روحانی خیلی بیشتر نزدیک به اصلاحطلبان میدانم.
آیا این نزدیکی آقای موسوی به اصلاحطلبان باعث شد که اصولگرایان، حتی اگر نقدهای ایشان به دولت نهم را وارد میدانستند، از آقای احمدینژاد حمایت کنند؟ چون در طول دولت دهم ما شاهد بودیم که همان نقدها، از طرف اصولگرایان بیان میشد و در همین انتخابات هم شاهد تکرار و تشدید آن انتقادات بودیم.
در سال 88 آقای احمدینژاد هنوز این طور نزد سیاستمداران آشکار نشده بود. شما به مشی آقای احمدینژاد در دو دوره که نگاه کنید، میبینید که فقط بحث شدت و ضعف نیست. بلکه دوره دوم آقای احمدینژاد با دوره اول ایشان، تفاوت ماهوی دارد. این ایرادات اگر هم در آن زمان وجود داشت، آشکار نشده بود.
یعنی میتوان گفت که اصلاحطلبان زودتر متوجه ایرادات سیاستهای احمدینژاد شدند؟
آنها مبنایشان فرق داشت. من اردیبهشت سال 88 در دانشگاه امام صادق یک سخنرانی داشتم و آنجا آقای موسوی و آقای احمدینژاد را با هم مقایسه کردم و نشان دادم که این دو در اکثر موارد مدیریت کشور، شبیه هم هستند.
آقای موسوی دهه 60 و آقای احمدینژاد 88 را؟
بله. چون ما افراد را با کارنامههایشان میشناسیم. موسوی در دوران بیست ساله سکوت که قابل ارزیابی نیست. بنابراین من درباره آن موسوی که میشناختم حرف میزنم و آن موسوی را با احمدینژاد مثل هم میدانم. با این تفاوت که احمدینژاد جنمش فرق میکند و ابعاد وجودی بد و خوبش بزرگتر میشود. بعد هم ثابت شد که همین طور است. یعنی آقای احمدینژاد ایرادش این است که به قانون احترام نمیگذارد و درستترین و مهمترین نقد آقای موسوی هم این بود که آقای احمدینژاد به قانون تمکین نمیکند. اما خودش در این آزمون سخت بهشدت شکست خورد و نخستین کسی بود که در انتخابات قانون شکنی کرد و مردود شد.
اجازه بدهید ابتدا درباره مقایسه انتخابات 88 و 92، تا شب قبل از انتخابات صحبت کنیم. در آنجا آمارهایی از طرف آقای احمدینژاد ارائه میشد و در مقابل، اصلاحطلبان هم آمارهایی میدادند که آمارهای دولت را نقض میکرد. در این بین رفتار اصولگرایان در راستای تایید احمدینژاد، یا در بهترین حالت تایید نکردن آمار رقیبانش، اثر حمایت از احمدینژاد را داشت.
می توانیم بگوییم رفتار اصولگرایان اثر حمایتی داشت. اما این با اینکه بگوییم همه اصولگرایان از احمدینژاد حمایت کردند تفاوت دارد. اما در این حد که با احمدینژاد مخالفت نکردند و این مخالفت نکردن اثر حمایتی داشت با شما موافقم. اما هرچه به روزهای آخر تبلیغات نزدیک میشدیم، موضعگیریهای مهندس موسوی نگرانکنندهتر میشد، تا اینکه در نهایت روز آخر انتخابات کار را خراب کردند.
البته فقط مخالفت نکردن با احمدینژاد نبود. بلکه احزاب، گروهها و تشکلهای منسوب به اصولگرایان برای جلب رای به نفع احمدینژاد بسیج شدند و حتی رای سازمانی برخی نهادهای منتسب به جریان فکری اصولگرا هم به سمت احمدینژاد هدایت شد.
درباره نهادها این حرف را قبول ندارم. مثلا میدانید که بسیج یک نهاد مردمی است که در آن امر و نهی سیاسی فرمانده تعیینکننده نیست. در نتیجه ممکن است خیلی از فرماندهان سپاه رایشان آقای احمدینژاد نبود ولی بدنه بسیج به دلیل ذائقه خود، تمایل داشت به آقای احمدینژاد رای دهد. بنابراین من این دعاوی که گفته میشود سپاه یا بسیج پشت قضیه بود را واقع بینانه نمیدانم. چون حتی در خود سپاه هم فرماندهی سیاسی وجود ندارد. ولی احزاب و گروههای اصولگرای زیادی از آقای احمدینژاد حمایت کردند و این را قبول دارم. انتخابات دو قطبی شده بود و اقتضا میکرد که نیروهای هر جناح روی گزینه اصلی متمرکز شوند.
فکر میکنید، اصولگرایان در مقابل این حمایتی که از احمدینژاد کردند، مسوولیتپذیر بودند و نسبت به ضعفهای دولت، به مردم پاسخگو بودند؟
خیر و به همین دلیل در انتخابات سال 92 پاسخشان را از مردم گرفتند. وقتی که مخصوصا در چهارسال دوم آقای احمدینژاد، هرچه مردم ناله کردند، این گروههای اصولگرا ماله کشیدند و پوشاندند، طبعا مردم از آنها دلخور میشوند. رفتار گروهی که قدرت را در اختیار دارند، هر روز بیش از روز قبل، تاثیر خود را در زندگی مردم نشان میدهد و اصولگرایان به قدری که وظیفه داشتند، جلوی این رفتارهای نادرست را نمیگرفتند. مردم هم که خاطرخواه یک جریان سیاسی نیستند که بگویند هر اتفاقی بیفتد ما با شما هستیم.
مردم میخواهند یک زندگی سالم حداقلی را داشته باشند و علایق دینی و سیاسی و اجتماعیشان را هم با درجات مختلف دارند. مردم عضو حزب نیستند که هر تصمیمی شورای مرکزی حزب گرفت تبعیت کنند. بلکه به رفتارها نگاه میکنند و بر اساس آن قضاوت و تصمیمگیری میکنند. همانطور که در سال 76، آقای خاتمی نماد تحول و تغییر تلقی شد و توانست در مقابل آقای ناطق که خیلی پر سر و صداتر بود پیروز شود. میخواهم از این حرف، این نتیجه را بگیرم که اصولگرایان به دلیل اینکه چهارسال نقد صحیح از رفتار دولت را کنار گذاشتند، از مردم پاسخ گرفتند که ما این تاییدها را قبول نداریم.
شما امسال یک نشست خبری برگزار کردید با این عنوان که چرا نمیتوان با لایحه بودجه 92 موافقت کرد. نمودارهایی که در آن نشست ارائه کردید، ادعاهای رقبای احمدینژاد درباره افزایش واردات، کاهش تولید، افزایش چشمگیر درآمدهای نفتی و به موازات آن افزایش تورم را در چهارسال اول کار احمدینژاد تایید میکرد. درباره آمار واقعی اشتغال هم که معلوم شد سخن اصلاحطلبان درباره آمارسازی دولت واقعیت داشته. اصولگرایانی که از احمدینژاد حمایت کردند، این آمارها را نمیدانستند و واقعا فکر میکردند آمارهای احمدینژاد درست است یا با علم به اینکه آمارهای او اشتباه است باز هم از او حمایت کردند؟
من نمیدانم تمام طیف اصولگرایانی که در صحنه بودند، دانسته حمایت کردند یا نادانسته. این موضوع را هم نمیشود به همه نسبت داد و نمیشود نیت و ذهن همه را خواند. اما باز هم میگویم ماهیت رفتار آقای احمدینژاد در دور دوم با دور اول تفاوت پیدا کرد. چهار سال اول وضع بد نبود. ولی در چهارسال دوم خراب میشود. از طرف دیگر، آقای موسوی و دوستانشان در تصویر کردن وضعیت اقتصادی سال 88، هیچ نقطه مثبتی را بیان نمیکردند و این حق نبود. چون یکی از کارهای مثبت آقای احمدینژاد در چهارسال اول این بود که مثل مویرگی که مواد غذایی را به دورترین نقاط بدن میرساند، مسیر تخصیص بودجه عمرانی را به نقاط دور دست کشور گشود. با این کار سرمایه اجتماعی خلق کرد وتودههای مردم را به دولت و نظام، علاقهمندتر و نسبت به رییسجمهور دلبسته کرد.
آقای خاتمی این کار را با نخبگان کرد و به آنها اکرام نشان داد و نخبگان را جذب حکومت کرد. حالا اینکه تزریق منابع توسط آقای احمدینژاد به مناطق دور دست، چه تاثیری در توسعه داشت بحث دیگری است. اینکه چقدر این کار به ایجاد اشتغال و توسعه پایدار کمک میکند قابل بحث است. اما اگر آقای موسوی میخواست انصاف به خرج دهد، انصافا باید از این کار تعریف میکرد. چون خود موسوی کسی بود که روی تودههای محروم حساس بود و به آنها توجه داشت و میتوانست از این توجه احمدینژاد به نیکی یاد کند. من خودم از این دو زاویه، سفرهای استانی را مثبت میدانم هرچند از زوایای دیگر قابل نقد است.
شما در این گفتوگو اشاره کردید که در انتخابات امسال صحنه عوض شده بود و امکان به وجود آمدن حوادث سال 88 وجود نداشت. با توجه به اینکه تقریبا به جز تیم آقای احمدینژاد، همه گروههای حاضر در انتخابات 88، در این انتخابات هم حاضر بودند، میتوان گفت که رفتارهای تیم آقای احمدینژاد عامل ایجاد فضای سال 88 شد؟ چنانکه دیدیم در دو سال گذشته رفتار آقای احمدینژاد و تیمش در مسائلی نظیر پخش فیلم در صحن مجلس و انتشار مطالبی درباره سوابق تحصیلی شما، با واکنش همراه شد. ولی اصولگرایان انتظار داشتند تا همه کسانی که در مناظرات مورد اهانت قرار گرفتند واکنش نشان ندهند.
در این دو مثالی که زدید واکنشها کاملا قانونی بود. حتی در مثال پخش فیلم در مجلس که بسیار زشتتر از برخوردهای مناظرات انتخاباتی بود، آسیب دیدگان به خاطر مصالح کشور از حقوق قانونی خود نیز استفاده نکردند. اینها کجا و لشکرکشی خیابانی و خیانت به امنیت ملی کجا؟ البته آن رفتارهای زشت مناظراتی را در زمینهسازی حوادث بیتاثیر نمیدانم ولی به نظر من عامل اصلی حوادث بعد از انتخابات اینها نبود. من معتقدم رفتار تحقیرآمیز و تخریب دیگران و افشاگری به معنای بدنام کردن افراد از همه بد است، از رییسجمهور یک کشور بدتر. چرا که ایشان چهارسال رییسجمهور بوده و اگر آن اسناد را داشت باید تعقیب متهم میکرد. اینکه یک رییسجمهور از راه قانونی کاری نکند و بیاید در مناظرات انتخاباتی این حرفها را بزند قطعا سوءاستفاده از قدرت و محکوم است.
من فکر میکنم که همان موقع ما باید حرف میزدیم. من یادم نیست که خودم آن موقع چه احساسی داشتم که حرف نزدم. ولی فکر میکنم «سر چشمه باید گرفتن به بیل؛ چو پر شد نشاید گذشتن به پیل». ولی علت موجده و فاکتور تاثیرگذار اصلی در فتنه بعد از انتخابات اینها نبود. علت این بود که آقای موسوی بر یک ادعای دروغ و بیاساس، بهشدت تاکید کرد و از مسیر قانون خارج شد. هرچه رهبری و بزرگان کشور تلاش کردند که ایشان به مسیر قانون برگردد، نشد.
یکی از ویژگیهای بارز رهبری این است که به رای مردم وفادار است و این وفاداری را اعمال میکند و رای همه مردم را میخواهد و حضور حداکثری مردم ایشان را نگران نمیکند. کما اینکه در دوران رهبری ایشان ما شاهد سه یا چهار انتخابات خیلی جدی بودهایم. ایشان همیشه اصرار دارد که همه مردم در انتخابات شرکت کنند و حتی اینبار اعلام کردند که هر کسی جمهوری اسلامی را هم قبول ندارد، به خاطر ایران در سرنوشت کشور دخالت کند. سال 88 هم رهبری از رای مردم دفاع کردند. در جلسهیی که فکر میکنم روز سه شنبه بعد از انتخابات با حضور نماینده نامزدها برگزار کردند، آقا فرمودند که شما هر خواسته قانونی داشته باشید، یا حتی خواستهیی داشته باشید که قانون درباره آن سکوت کرده باشد، من اجازه میدهم.
شما اگر نسبت به صندوق خاصی شکایت دارید، بگویید همان را بازشماری کنند. اگر فقط حدس میزنید تقلب شده، به صورت رندوم صندوقها برای بازشماری انتخاب شود و آنقدر این انتخاب رندوم را ادامه دهیم تا اطمینان حاصل شود. ولی ایشان گفتند ابطال انتخابات تودهنی زدن به مردم است و من این کار را نمیکنم. حتی خانم کروبی گفتند که ما خودمان هم دربازشماری حضور داشته باشیم و آقا گفتند حضور داشته باشید. در آنجا آقای دکتر عباس آخوندی که نماینده آقای موسوی بود، گفته بود که من شهادت میدهم که در انتخابات تقلب امکانپذیر نیست. آقای آخوندی خودش در زمان انتخابات خرداد 76 رییس ستاد کل انتخابات بود و میدانست تقلب ممکن نیست. البته ایشان تخلفاتی را ذکر کردند و آقا پاسخشان را دادند. روز قبل از این جلسه هم، آقا با آقای موسوی جلسه داشتند و به آقای موسوی گفته بودند که کار خیابانی را متوقف کن و از طریق قانونی وارد شو و من از تو حمایت میکنم تا مطمئن شوی که نتیجه درست بوده یا نه.
آقا گفته بودند که اگر کار به خیابان کشیده شود، تو میتوانی آن را شروع کنی ولی در ادامه از دستت خارج میشود و متاسفانه همین طور هم شد. منظورم این است که عوامل موثر متعدد هستند ولی سهم آنها مهم است. اگر آقای موسوی این ادعا را نمیکرد و از طریق قانون وارد میشد، طرفداران هم این رفتار را به عنوان کرامت و بزرگواری ایشان تلقی میکردند و میگفتند با اینکه ایشان خودش را محق میداند اما به قانون تمکین میکند. این عدم تمکین به قانون مهمترین و درستترین نقد آقای موسوی به آقای احمدینژاد بود ولی خودش در این آزمون موفق نشد.
این امکان وجود نداشت که مردم تلقی دیگری داشته باشند؟
من برای شما یک مثال از انتخابات ریاستجمهوری امریکا میزنم. زمان رقابت الگور و جرج بوش اتفاقی افتاد که برای همه ما میتواند درس خوبی باشد. در امریکا نتیجه انتخابات را کارتهای الکترال تعیین میکند. به این ترتیب که هر ایالتی به طور سنتی تعداد مشخصی کارت الکترال دارد و در هر ایالتی، هرکس بیشتر رای بیاورد، آرای الکترال آن ایالت برای آن کاندیدا محسوب میشود. بنابراین ممکن است یک نفر در کل رایش بیشتر باشد، ولی در ایالتهایی رای بیاورد که کارت الکترال کمتری دارند و به این ترتیب رییسجمهور نشود.
در آن انتخابات، ایالت تعیینکننده فلوریدا بود که جب بوش، برادر جرج بوش فرماندارش بود. در فلوریدا الگور رایش بیشتر بود، اما فرماندار 70 هزار رای را باطل کرد و بعد از ابطال این آرا، جرج بوش 537 رای بیشتر از الگور آورد و آرای الکترال فلوریدا را به دست آورد و با یک کارت الکترال بیشتر از الگور، رییسجمهور شد. الگور به دیوانعالی کشورشکایت کرد. دیوانعالی در آنجا شأن شورای نگهبان ما را دارد، با این تفاوت که اعضای دیوانعالی امریکا به صورت مادامالعمر انتخاب میشوند و مثل آقای جنتی برای آنها جک هم نمیسازند! در تاریخ امریکا فقط یکی دو بار اتفاق افتاده که رییسجمهور یکی از اعضای دیوانعالی کشور را عوض کرده باشد.
اینها بعد از شکایت الگور، جلسه تشکیل دادند و به نفع جرج بوش رای دادند. با وجود اینکه پذیرش این نتیجه خیلی سخت بود، الگور به سیانان آمد و یک نطق خیلی مهم کرد. من هر وقت آن نطق را میخوانم مو به تنم سیخ میشود. چون نهایت فهم، ادب و قانونگرایی که مغز دموکراسی است را در خود دارد. الگور مانند یک دموکرات واقعی برخورد کرد و نطق خود را با بیان عبارات مذهبی به پایان برد. او در آخر نطق خود چند بار دعا کرد که خدایا به رییسجمهور ما و به امریکا برکت بده. حرف الگور در این نطق این بود که من نتیجه انتخابات را قبول ندارم اما ما باید به اعتلای امریکا فکر کنیم و بزرگی امریکا بدون قانون حفظ نمیشود. الگور گفت چون نهادهای قانونی نتیجه انتخابات را تایید کردهاند، من هم به جرج بوش تبریک میگویم. کینههای انتخابات تمام شده و من هم خیلی دلم برای هوادارانم سوخت، اما از این به بعد باید به دولت کمک کنیم.
این نطق خیلی آموزنده است و من ازشما خواهش میکنم اگر امکان دارد آن را در اعتماد منتشر کنید تا مخاطبانتان بخوانند. واقعا آموزنده است ونشان میدهد یک انسان آزادی خواه چطور رفتار میکند. من معتقدم حتی اگر به دروغ و برای ریا هم این حرفها را زده باشد، باید از او تشکر کرد. چون به مردم امریکا میآموزد که شما بدون قانون نمیتوانید زندگی کنید.ای کاش آقای موسوی هم همین کار را میکرد. کما اینکه آقای هاشمی بعد از رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان، رفتاری شبیه الگور داشت و اعلام کرد که نظر شورای نگهبان را قبول ندارم ولی تمکین میکنم که قانون را رعایت کرده باشم. من از قبل برای آقای هاشمی احترام قائل بودم ولی بعد از این رفتار احترام بیشتری برای ایشان قائل هستم.
شما علت اصلی حوادث بعد از انتخابات را موضعگیری کاندیدای اصلاحطلبان میدانید. فکر میکنید مثلا اگر امسال آقای روحانی به عنوان برنده انتخابات معرفی نمیشد و میگفت در انتخابات تقلب شده، کسی آن را میپذیرفت؟
به نظر من این زمینه اصلا وجود نداشت.
بی طرف نبودن برخی اعضای شورای نگهبان و اختلالات مخابراتی روز انتخابات وبرخی اقدامات صدا و سیما این زمینه را تقویت کرده بود.
همه این اتفاقات هم اگر افتاده باشد، میتوان نتیجه گرفت که یازده میلیون رای جابهجا شده است؟ اگر آقای موسوی نصیحت خیرخواهان ستاد خودش را قبول میکرد و این دروغ بزرگ را القا نمیکرد که «تقلب شده» آن حوادث اتفاق نمیافتاد. همانطور که بعدها خودشان این ادعا را پس گرفتند و روی تخلفات تاکید کردند و چیزهایی شبیه همین مواردی که شما میگویید را بیان کردند. من علت موجده را اینها نمیدانم و در عین حال که تاکید میکنم آن حوادث یک علت نداشت، ولی به هر حال اصلیترین علتش که تعیینکننده هم بود، ادعای تقلب بزرگ بود.
اگر آقای موسوی میگفت در این انتخابات تخلف شده و من نتیجه آن را واقعی نمیدانم، ولی از راه قانونی قضیه را دنبال میکنم و اگر به نتیجه نرسیدم هم تمکین میکنم، این اتفاقات نمیافتاد. در یک مسابقه فوتبال وقتی قبول کردیم طبق قوانین فیفا و با حضور داور پذیرفتیم که بازی کنیم، وسط کار نمیتوانیم قاعده بازی را عوض کنیم. حتی اگر داور منصفانه قضاوت نکرد ما حق نداریم طرفداران را به وسط زمین بیاوریم. متاسفانه آقای موسوی خیرخواهی دوستان خودش را هم نپذیرفت. برخی از هنرمندانی که با ایشان کار میکردند با من هم دوستی داشتند. یکی از آنها پیش من آمد و گله کرد. البته اتفاقات ناگواری افتاده بود و همه رنجیده بودیم. او گفت که ما قبول داریم تقلب نشده و به مهندس هم گفتیم اما قبول نکرده است.
ایشان گفت بعضی از مسوولان ستادهای آقای موسوی از تبریز و آبادان هم تماس گرفتند و گفتند که نتیجه درست اعلام شده اما مهندس باز هم قبول نکرده است. البته این دوست ما هم میگفت تخلف شده و مثالهایی نظیر اصلاح حکم استخدام یک شبه یک میلیون نفر در آموزش و پرورش و توزیع سهام عدالت را بیان کرد و گفت این کارها با هدف جلب رای در انتخابات انجام شده است. من هم به ایشان گفتم که آقای احمدینژاد چهار سال است که دارد برای انتخابات کار میکند و خیلی کارهای دیگر هم کرده. اما در قانون نیتخوانی نداریم و ما نمیتوانیم بگوییم تو این کار خوب را با نیت انتخابات کردی یا نیت خیر داشتی. اینها جزو اخلاق سیاسی است که رعایت نکردنشان کار خوبی نیست، ولی غیرقانونی هم نیست. اصلا میتواند بگوید برای رای آوردن این کار را کردم، درست است که اخلاقی نیست ولی خلاف قانون هم نیست. بعد ایشان به من گفت که بیا و با موسوی صحبت کن. من گفتم حرفی ندارم ولی آقای موسوی به من خوشبین نیست.
این در شرایطی بود که هنوز اوضاع خیلی حاد نشده بود. بعد با یکی دیگر از دوستان آمد و حرفهایی رد و بدل شد و گفتند با موسوی صحبت کن و من قبول کردم. چون من امثال آقای موسوی را جزو سرمایههای نظام و انقلاب میدانستم و هنوز هم این نوع نگاه را درست میدانم. متاسفانه بعد از مدتی آمدند و گفتند که خودش پذیرفت ولی منصرفش کردند. بعد از این ماجرا یکی از بزرگان اهل هنر را که با آقای موسوی کار میکرد، دیدم. ایشان هم متاثر بود که چرا این طور شد و میگفت که آقای موسوی ابتدا خوب شروع کرد ولی به تدریج از خط اصلی فاصله گرفت. من خودم وقتی بیانیه اول آقای موسوی منتشر شد به دوستان گفتم اگر به این بیانیه بیست ندهم، نوزده یا حداقل هجده خواهم داد. چون نشان از همان موسوی دهه 60 داشت که مدرن و به روز شده بود. یک سیاستمدار در طراز انقلاب اسلامی آن بیانیه را داده بود.
منظور از بیانیه اول، همان بیانیهیی است که بعد از اعلام نتایج انتخابات منتشر شد؟
نخیر. بیانیه اولی که بعد از اعلام کاندیداتوری منتشر شد. آنجا همان موسوی بود که در دوره اصلاحطلبان گفت «توطئه توهم نیست» و روزنامههای زنجیرهیی اصلاحطلب به او حمله کردند و ایشان دیگر تا آخر دوره اصلاحات سکوت کرد. منظور من این است که خلاصه سهم عوامل فرعی را بزرگتر از آنچه بود نشان ندهید. چون اگر آقای موسوی میخواست، حتی اگر همه مردم عصبانی بودند، میتوانست مانع آن فتنهها شود. البته باعث عصبانیت مردم هم خود اینها بودند. چون به مردمی که بعد از دو هفته پر نشاط، آن انتخابات پرشور را برگزار کرده بودند، گفتند که حقتان خورده شده و مردم را عصبانی کردند.
اما بعد از انتخابات این تصور وجود داشت و حتی روز 25 خرداد، مردم بودند که به نتیجه اعلام شده اعتراض داشتند.
این فضا نبود و اینها فضا را به وجود آوردند. وقتی آقای موسوی به خیابان میآید و در میان جمعیت حاضر میشود و آنها را تحریک میکند، مردم عصبانیتر میشوند. آقای موسوی میتوانست به مردم بگوید به خانه هایتان بروید و من از راه قانونی شکایت خود را پیگیری میکنم. این وظیفه یک سیاستمدار وطن دوست و یک مسلمان متشرع مانند آقای موسوی بود، اما او این کار را نکرد و باعث شد که اتفاقات بدی بیفتد و از همه مهمتر اینکه محیط را امنیتی کرد.
برخورد های امنیتی با فعالان انتخاباتی اصلاح طلب قبل از تجمعات و حتی قبل از پایان انتخابات آغاز شده بود . آیا اینها امنیتی کردن فضا محسوب نمی شد؟
اینها را میگویند ولی من اخبار غیرموثق را مبنای قضاوت خود قرار نمیدهم. الان من این حرف شما را تکذیب نمیکنم اما چون به اصل آن اطمینان ندارم، مبنای قضاوت قرار نمیدهم. قبل از انتخابات فضا امنیتی نبود و نسبتا اخلاقی هم بود. اما شب بعد از انتخابات، دستگاههای امنیتی بر اساس وظیفه شان بازداشتها را انجام دادند. آقای موسوی شرایط را به سمت حل مسائل از طریق قشون کشی برد و این مهمترین خطای ایشان بود. این خیانتی بود به خود آقای موسوی که به رقیبش میگفت قانون را قبول نداری. اگر آقای موسوی این کار را نمیکرد، به طور طبیعی، رییس یک حزب 13 میلیونی ثبت نشده، بود.
من خودم در سیاست ایران آدم باسابقهیی هستم اما بخش اعظم نفوذ خود را مدیون دو انتخاباتی هستم که رقیب اصلی آقای هاشمی و آقای خاتمی بودم. نفر دوم شدن من که چهار و نیم میلیون رای داشتم باعث نفوذ کلامم شد و معلوم است که آقای موسوی با سیزده میلیون رای جایگاه بالاتری داشت. آقای موسوی میتوانست رییس یک حزب با بدنه اجتماعی قوی باشد و در تعدیل دولت احمدینژاد هم نقش داشته باشد. اگر این کار را میکرد قطعا الان به جای آقای روحانی، آقای موسوی رییسجمهوری ایران بود. کاری که آقای موسوی و آقای کروبی کردند هم با شخصیت خودشان تناقض داشت و هم باعث شد حوادث تلخ فتنه پیش بیاید و عده زیادی آسیب ببینند و فضا هم امنیتی شود. فضای امنیتی به نفع کسانی است که روحیه استبدادی دارند و این افراد هم در چهارسال گذشته استفاده خود را از این فضا کردند.
و در این چهارسال مجلس چه کار میکرد؟
ببینید در مجلس هشتم من به دوستان اصلاحطلب میگفتم که چرا اینقدر سکوت میکنید؟ میگفتم سکوت شما باعث میشود تا ما هم که منتقد دولت هستیم تحت فشار قرار بگیریم چون نه دوستان اصولگرایمان با ما همراهی میکنند و نه شما. آنها میگفتند شرایط بسته است و ما امکان حرکت و موضعگیری نداریم. من میگفتم اگر میخواهید فضا برایتان باز شود، موضع خود را مشخص کنید. بیایید و بگویید مثلا از ده کاری که آقای موسوی کرد ما سه تای آن را قبول نداریم و درست نمیدانیم اما در هفت مورد به آقای موسوی ظلم شد. این طور میتوانید خط خود را از فتنهگری سوا کنید و بعد حرف بزنید. شرایطی که آقای موسوی و آقای کروبی ایجاد کردند باعث شد که در چهارسال دوم آقای احمدینژاد، نقد کردن سخت شود و همه هزینه دادیم.
حالا باتوجه به این توصیهیی که به اصلاحطلبان میکردید، فکر نمیکنید در بین اصولگرایان هم خیلی از افراد باید موضع خودشان را روشن کنند؟ به هر حال در بین اصولگرایان کسانی هستند که به قول آقای باهنر، معتقد بودند هرکس به موسوی رای داده باید اعدام شود. فکر نمیکنید شکافهای موجود در بدنه اصولگرایی بیش از اختلاف نظر است و باید اصولگرایانی که میخواهند مورد اعتماد مردم واقع شوند، حساب خود را از تندروهای این طیف جدا کنند؟
البته من اینها را اختلافنظر میدانم ولی این اختلاف برسر مسائل مهمی است. یک روحیهیی در بین برخی از متدینین هست که در قرآن هم به آن اشاره شده. این روحیه طوری است که صاحبان آن فقط خود را مسلمان میدانند و دیگران را مسلمان نمیدانند. قرآن میگوید مسیحیها گفتند یهودیها هیچ بهرهیی از حق ندارند و یهودیان نیز گفتند که مسیحیان هیچ بهرهیی از حق ندارند. قرآن هر دو دسته را تخطئه میکند و میگوید شما هر دو ابراهیمی هستید، چطور نقطه اشتراکی به این بزرگی را نمیبینید. این روحیه شبیه روحیه خوارج است که میگفتند فقط ما مسلمانیم و غیر از ما حتی علی هم مسلمان نیست چه رسد به معاویه. متاسفانه این نوع برداشت در بین برخی از نیروهای مذهبی وجود دارد. ممکن است حتی انگیزه خیر هم داشته باشند ولی یک نوع تصلب و تحجری هست که نمیگذارد ببینند که دیگران هم از حق بهره دارند. نه تنها اصلاحطلبان را بد میدانند بلکه اصولگرایان را هم دستهبندی میکنند و خیلیها را قبول ندارند.
چرا این عده که به نظر میرسد تعدادشان کمتر از بقیه اصولگراهاست، اثر و نفوذشان در پارهیی اوقات بر دیگر اصولگرایان غلبه پیدا میکند؟
چون انگیزههای قوی دارند. یعنی حاضرند برای انگیزههای خودشان مایه بگذارند و حتی هزینه بدهند. همیشه گروههای متعصب تاثیرشان بیش از تعدادشان است. به لحاظ عدد کم هستند ولی اثرشان زیاد است. این یک اختلاف جدی در بین اصولگرایان است. چون اینها خودشان را ملاک حق و باطل میدانند و دستهبندی سیاسیشان تابع این است که چه کسی مثل من است. ولی همانطور که در انتهای طیف اصلاحطلبان برخی افراد بیدین هم قرار دارند، در این سر طیف اصولگرایان هم این افراد هستند و احتمالا از اصولگرایی جدا خواهند شد.
البته اگر در اصلاحات آدمهای بیدین هم وجود داشته باشند، تا به حال نگفتهاند که هرکس مانند ما بیدین نباشد از حقوق اجتماعی باید محروم شود.
سابقه امر نشان میدهد که متاسفانه وقتی اصلاحطلبان مسلط شدند، در طرد مخالفان خودشان قویتر از اصولگرایان عمل کردند. وقتی که همین مهندس موسوی از طرف روزنامههای اصلاحطلب تحمل نشد و او را له کردند، بقیه حساب کار خودشان را کردند. متاسفانه خیلی از رفتارهای بدی که از اصولگرایان امروز میبینید، توسط اصلاحطلبان پایهگذاری شده است. مثلا شعار «مرگ بر مسوولان کشور» را نخستین بار اصلاحطلبان در حضور آقای خاتمی دادند.
فکر میکنم نخستین سالگرد دوم خرداد بود که وقتی ایشان برای سخنرانی به دانشگاه تهران رفته بود و آقای ابطحی هم آنجا حضور داشت، شعار «مرگ بر یزدی» سر دادند و آقای خاتمی فقط گفت «من از شعار مرگ خوشم نمیآید.» در حالی که باید میایستاد و میگفت ایشان مسوول رسمی کشور است و آن زمان که شما به دنیا نیامده بودید برای استقلال و آزادی این کشور مبارزه کرده و شما بیخود میکنید که اینطور دربارهاش شعار بدهید. اما این کار را نکرد و حالا اگر میبینید این طرف گاهی درمقابل برخی مسائل سکوت میکنند، ریشههای اینچنینی دارد. یک بار هم آقای ناطق برای سخنرانی به دانشگاه تهران رفت، ولی در مسجد را بستند و ایشان را به مسجد راه ندادند. مرا انجمن اسلامی دانشگاه شهید چمران اهواز دعوت کرد، به سالن مراجعه کردیم توی راه گفتند به دستور رییس اصلاحطلب دانشگاه در سالن را بستهاند. من در همان محوطه بدون تجهیزات صوتی سخنرانی کردم. پس آنها هم بد رفتاری کردند و از این حیث سابقه اصلاحطلبان بهتر از اصولگرایان نیست. اتفاقا اگر این انتخابات اخیر نتیجهاش این باشد که هر دو طرف این رفتارهای خودشان را تقبیح کنند و ما به هم نزدیک شویم، این خودش یکی از مهمترین برکات انتخابات خواهد بود.
حالا با توجه به انتظاراتی که از دولت جدید وجود دارد، شما به عنوان کسی که بر مسائل اقتصادی کشور هم اشراف دارید، فکر میکنید رسیدن وضعیت اقتصادی کشور به شرایط باثبات چه مقدار زمان نیاز دارد؟
من فکر میکنم حداقل باید دو سال صبوری کنیم تا بشود جریان اقتصادی را مهار کرد و در مسیر صحیح قرار داد.
آیا مجلس به اندازهیی که با دولت آقای احمدینژاد مدارا کرد با این دولت هم تعامل خواهد داشت یا چون رییسجمهور جدید با رای اردوگاه رقیب به پیروزی رسیده، بخشی از اصولگرایان منتظر فرصتی برای به چالش کشیدن دولت هستند؟
اینکه مجلس چه میکند، مقدار زیادی به این بستگی دارد که آقای روحانی چگونه عمل خواهد کرد. کابینه نخستین آزمایش ایشان است که الحمدلله ایشان اعلام کرده که در روز تحلیف، کابینه خود را اعلام خواهد کرد. این کار بسیار زیبایی است و معنایش این است که ایشان از روز اول اهتمام به انجام کار دارد. چون این یک ماه خیلی روزهای تعیینکنندهیی است. برداشت من هم این است که گروهی در مجلس وجود ندارد که عزم مخالفت با آقای روحانی را داشته باشد.
حتی همان اقلیتی که حامیان اصلی آقای احمدینژاد هستند و جزو همان کسانی هستند که به گفته شما خودشان را معیار حق میدانند؟
آنها که تعدادشان خیلی اندک است.
ولی همانطور که شما هم گفتید گاهی اوقات با وجود تعداد کم، تاثیرگذاری زیادی دارند. در جریان همین انتخابات هم وقتی علیه آقای هاشمی امضا جمع کردند یا قبلتر وقتی در مقابل سوال از رییسجمهور موضع مخالف گرفتند، تعداد زیادی را با خود همراه کردند.
اینها نمایندههای محترمی هستند و عقیدهشان هم محترم است. اما موارد و موضوعات مختلف با هم تفاوت دارد و افراد همیشه یک جور برخورد نمیکنند. خود این انتخابات و شخصیت آقای روحانی برای مجلس هم پیام داشت. مردم به همه پیام دادند که اگر شما رفتار «الف» را انجام دهید انتظار نداشته باشید نتیجه «ب» حاصل شود. این پیام روی مجلس هم تاثیر دارد. ضمن اینکه مجلسی که از قانونشکنی و دهنکجی و بیاعتنایی به قانون خسته شده، حتما از کسی که در این زمینهها رفتار مطلوب داشته باشد، رضایت خاطر پیدا خواهد کرد. آقای روحانی هم علیالاصول به همین دسته مربوط است و ریشه تاریخی و شخصیت او را برخاسته از اصولگرایان نشان میدهد. اما حالا در این انتخابات مورد حمایت اصلاحطلبان قرار گرفته چون آنها فکر کردهاند که او میتواند تغییرات مورد نظرشان را ایجاد کند. ولی این دلیلی برای مخالفت اصولگرایان با آقای روحانی نیست.
در مجموع من فکر نمیکنم که مجلس بد برخورد کند و البته به شرایط خود دولت هم بستگی دارد. من خودم آرزو میکنم که ایشان موفق شود و در این راه هر کمکی هم بتوانم انجام میدهم. بعد از انتخابات هم به دیدن ایشان رفتم و مسائلی را که به نظرم میرسید لازم است، بیان کردم. اما در عین حال به عنوان نماینده مردم موضع استقلال خودم را حفظ میکنم و به دلیل اینکه میخواهم آقای روحانی موفق شود، ممکن است با او مخالفت هم بکنم. چون پیامبر اکرم فرمودند یاور برادرت باش، چه وقتی که مظلوم است و چه وقتی که ظالم است. سوال کردند که وقت مظلومیت میدانیم چگونه یاورش باشیم اما وقتی ظالم است چطور باید او را یاری دهیم؟ پیامبر فرمودند جلوی ظلمش را بگیرید.
بنابراین ما این را برادری میدانیم که اگر آقای روحانی تصمیم اشتباهی گرفت، زبان به نقد باز کنیم. ولی به قول آقا نقد دلسوزانه و طبیبانه. البته هم ما و هم خود آقای روحانی میدانیم که نمیشود انتظار داشت همه طبیب باشند. بالاخره برخیها هم ممکن است زخم زبان بزنند و این هم از هزینههای آزادی است. وقتی رییسجمهور میگوید من از آزادی دفاع میکنم، همه آزادی این نیست که از آدم تعریف کنند. بلکه برخیها هم در فضای آزاد، آدم را تکذیب میکنند و بعضی از این تکذیبها منصفانه هم نیست اما باید همدیگر را تحمل کنیم. شما رسانهیی هستید و من هم رسانهیی هستم و هر دو در عالم سیاست کار میکنیم. الان فرصتی فراهم شده که کشور نفسی بکشد و امیدوارم نتایج کار در مسیر خوب باشد و ما خوب حکومت کنیم.
یک سوال هم خارج از موضوع این گفتوگو دارم. شما گفتید به عنوان نماینده مردم استقلال خود را حفظ میکنید. میخواستم بدانم به عنوان کسی که پیگیر برکناری آقای مرتضوی از ریاست تامین اجتماعی بودید و در این مسیر بارها بر تخلف و ظلمی که در کهریزک نسبت به مردم و نظام شد سخن گفتید، آیا از جایگاه نماینده مردم تهران که طبیعتا نماینده خانوادههای آسیب دیده هم محسوب میشوید، رای صادر شده برای ایشان و معاونانش را منصفانه میدانید؟
محکوم شدن دادستان قدرتمند تهران به بیصلاحیتی مادامالعمر از قضاوت کم مجازاتی نیست. به این قاضی پایتخت کشور که گاهی یکهتازی هم میکرد و تا مقام معاونت رییسجمهور هم رفته، بگویند یک کارپرداز هم نمیتوانی باشی کم چیزی است؟ میماند اتهام معاونت در قتل که این اتهام میتواند اگر اثبات شود متهم را بالای دار ببرد و اگر قاضی دلایل را کافی نداند آزاد میشود و میرود خانهاش. باید به قاضی اعتماد کرد و از راه قانونی تخطی نکرد.
در سال 1354 پس از یک دوره دشوار جنگ و گریز با ساواک با مشورت شهید بهشتی و آیتا...هاشمی رفسنجانی به خارج از کشور عزیمت و در کشورهای سوریه و لبنان اقامت گزید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در آغاز سال 1359 به عنوان مدیر صدا و سیمای جمهوری اسلامی مرکز اهواز منصوب شد و شاهد آغاز جنگ تحمیلی و روزهای تلخ و اندوهبار آن خطه بود. معاونت امور بینالملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سفیر ایران در کویت و معاونت سیاسی وزارت کشور از دیگر مسئولیتهای وی در سالهای گذشته است.
او فرزند یکی از با سابقهترین و ارشدترین مسئولان جمهوری اسلامی است. به محض اینکه شنیدیم فرزند آیتا... جنتی گزینه قطعی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیدر دولت تدبیر و امید است برای گفتوگو با وی قرار ملاقات گذاشتیم و به مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام رفتیم. ماحصل گفتوگوی «قانون» با علی جنتی را در ادامه میخوانیم.
زمانی که آقای روحانی وزارت ارشاد را به شما پیشنهاد کردند تردید نکردید؟
قطعا تردید داشتم. مشکلاتی را که در پیش میدیدم و میبینم، پذیرش این مسئولیت را بسیار دشوار میسازد. لذا با آقای دکتر روحانی بحثهای زیادی کردیم. درنهایت احساس کردم که در این زمینه گزینه دیگری برایشان باقی نمانده است و باید به وی کمک کنم. به همین دلیل پذیرفتم تا بتوانم در این حوزه به دکتر روحانی کمک کنم.
با پدر مشورت نکردید؟
خیر مشورت نکردم. اطلاع دادم.
نظر آقای جنتی -پدر - چه بود؟
ایشان هم نظرشان این بود که وزارت ارشاد مشکلات فراوانی دارد و اگر به وزارتخانه دیگری میرفتم، بهتر بود.
در مورد اصل حضورتان در دولت آقای روحانی مشکلی نداشتند؟
نه؛ اصلا.
پس با توجه به اینکه با پدر مشورت نکردید، بعید نیست که در خطبههای نماز جمعه لب به انتقاد از شما و وزارتخانه مطبوع شما باز کنند؟
بله؛ به هر حال ایشان اگر تشخیص بدهند که جایی مشکلی وجود دارد، چه وزارت ارشاد و چه جای دیگر، بسیار صریح بیان میکنند. ممکن است قبل از تذکر علنی به خودم خصوصی بگویند؛ اما اگر احساس کنند که تذکر خصوصی مؤثر نبوده، علنی هم میگویند.
شما فرزند آیتا... جنتی هستید؛ اما از نیروهای نزدیک به آیتا...هاشمی به شمار میآیید. از این بابت چالشی در روابط خانوادگی شما به وجود نیامده است؟
خیر. به هر حال هر کسی نظرات و تفکرات مستقلی دارد. آشنایی من با آقای هاشمی به 10 سالگی من بازمیگردد و این ارتباط تا به امروز ادامه دارد. در صحنههای مختلفی از قبل از انقلاب با ایشان ارتباط داشتم و بهره بردم. حتی در دوران مبارزاتی که ما از خارج کشور علیه رژیم پهلوی داشتیم، ایشان کمکهای مالی و معنوی و فکری میکردند. بعد از انقلاب هم همین بوده است. علاقه و ارادت من به آقای هاشمی شخصی نیست، بلکه فکری است. من آقای هاشمی را شخصیتی میدانم که در جناحها و گروهها نمیگنجند. از افراط و تفریط به دور هستند. مصلحت نظام را از همه چیز بالاتر میدانند. در برخورد با افراد و جریانها و مشکلات و ناملایمات سعه صدر دارند. مجموعه خصوصیات و ویژگیهایی که در ایشان دیدم من را به آقای هاشمی نزدیک کرد.
در ماجرای رد صلاحیت ایشان چانهزنی نکردید؟
خیر. بنده نمیتوانستم نقشی در این ماجرا داشته باشم.
برآورد شما از وضعیت فعلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیچیست؟ تا چه حد با وضعیت فعلی وزارت ارشادی که میخواهید تحویل بگیرید آشنا هستید؟
در چند سال اخیر ارتباط نزدیک با وزارت ارشاد نداشتم؛ اما آنچه که دورادور از طریق اصحاب فرهنگ و هنر شنیدم و از طریق تماسهایی که داشتم متوجه شدم، این است که مجموعه کسانی که به نوعی با این وزارتخانه سر و کار دارند دچار مشکلات عدیدهای هستند. در تمامی حوزهها مشکلات هست. اهالی سینما، کتاب، موسیقی، مطبوعات و ... با چالشهای فراوانی دست و پنجه نرم میکنند. بنده تصورم این است که با توجه به رویکرد دولت تدبیر و امید باید تغییرات اساسی در وضعیت موجود به وجود آورد. چه از نظر سیاستها و چه از نظر نیروی انسانی که در این مجموعه مشغول به فعالیت هستند.
شما اشاره کردید مدت زیادی است از نزدیک در این حوزه فعالیت نکردهاید و با توجه به این نکته که انتخاب شما از سوی رئیسجمهور منتخب به یکباره اتفاق افتاد، تصور نمیکنید در مواجهه با مشکلات این حوزه کار دشواری پیش رو داشته باشید؟
اگر فرض را بر این بگذاریم که کسی از بدنه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم بخواهد وزیر ارشاد شود با همین چالشها روبهرو خواهد بود. مهم نحوه برخورد با مشکلات و موانع است. بنده با این مقوله بیگانه هم نیستم. شاید اولین سمت اجرایی من در آغاز سال 59 حوزه صدا و سیما بود. زمینه تحصیلی من هم نزدیک به همین حوزه بوده است. به هر حال تحصیلات در حوزه فقه و فلسفه و ... و مطالعات پیرامونی هم کمک شایانی به بنده کرده است. در نتیجه با این مجموعه بیگانه نبودهام. در ضمن 6 سال در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت کردهام. در تمام این دوره 6 ساله حضور مستمر در شورای معاونان وزارت ارشاد داشتم. به هر حال کمابیش با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ساختار آن آشنایی دارم. در همین مدت کوتاهی هم که وزارت، پیشنهاد شد با کارشناسان گفتوگو و مشورت کردهام. میتوان گفت تا اندازه زیادی تصویری جامع از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارم.
پس الان میتوانید بگویید وزارتخانهای که تحویل خواهید گرفت در چه حال و روزی به سر میبرد؟
مانند بقیه وزارتخانهها! از نوع سیاستهایی که در چند سال گذشته اعمال شده میتوان فهمید که چه بر سر این وزارتخانه آمده است. مشابه همین مشکلات را در وزارتخانههای دیگر هم میتوان دید. در بعضی جاها این مشکلات قویتر و هولناکتر هم هست. به عنوان مثال وزارت خارجه. شما نگاه کنید چه بلایی بر سر وزارت خارجه آمده است. نوع روابط بینالمللی ما را ببینید که نحوه ارتباط ما با دنیا به کجا رسیده است. فشارهای بینالمللی را که امروز بر ما وارد شده است، ببینید. طبیعتا اینها معلول نوع سیاستهایی است که در این سالها اعمال شده است. در حوزههای اقتصادی هم همین است. مغز برنامهریزی کشور که همان سازمان مدیریت بود متلاشی شده است. این مشت نمونه خروار است و از همین نکات میتوان فهمید که اصولا در این دولت چه اتفاقی در کشور افتاده است. طبیعتا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم از این قاعده مستثنی نیست و از مشکلات زیادی رنج میبرد.
آقای خاتمی را بیش از اینکه یک شخصیت سیاسی بدانیم به عنوان چهرهای فرهنگی که مورد وثوق اهالی فرهنگ و هنر هم هستند میشناسیم. از ایشان کمک خواهید گرفت؟
بنده از تمامیکسانی که در این حوزه صاحبنظر باشند کمک و مشورت خواهم گرفت. آقای خاتمیحدود 12 سال در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حضور داشتند و قطعا نظرات راهگشایی خواهند داشت.
پس شما ایشان را مانند بسیاری خط قرمز نمیدانید؟
به هیچوجه.
برای فعالان رسانهای، وزارت ارشاد بسیار مهم است. ما با پوست و گوشت خود با این حوزه درگیریم و از مشکلات رنج میبریم. آنچه مسلم است در هشت سال گذشته حال و روز خوبی نداشتیم. بعد از دورهای در دولت اصلاحات که به بهار مطبوعات شهره بود، ما شاهد مشکلات عدیدهای بودیم. شما برای جامعه مطبوعاتی کشور چه برنامهای دارید؟
مطبوعات، قانون مدونی دارد. چیزی که مهم است این است که قانون مطبوعات اجرا شود. برای من هم دغدغههای اهل علم و قلم و مطبوعات مهم است. نکته مهمیکه میتوان به آن اشاره کرد این است که باید سلیقه شخصی خود را اعمال نکنیم. بسیاری از مشکلات ناشی از برخی اعمال سلیقههای شخصی است. من فکر میکنم اگر با رویکردی باز به مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی که میتوانند سلامت اداری کشور را تضمین کنند نگاه شود این خود کمک به شفافیت عملکرد دولت است. با این نوع نگاه، دیگر اگر یک نشریهای انتقادی هم مطرح کند که مطابق میل ما نبود فورا شمشیر حذف را برنداریم که آن را حذف کنیم؛ بلکه خودمان را اصلاح کنیم. به قولی ما وقتی عیب خود را در آینه میبینیم، آینه را نباید بشکنیم؛ بلکه خودمان را بشکنیم. بنابراین من معتقدم قانون مطبوعات، قانون خوبی است اگر نارساییهایی دارد باید اصلاح شود؛ اما عمده مطلب این است که سیاستهای شخصی و سیاسی که گاهی اعمال میشود در این حوزه خسران وارد کرده است.
ما یک تجربهای داریم که هرگاه دولت فضای مطبوعات را باز میگذارد و به رسانهها آزادی عمل داده میشود، قوه قضاییه سردمدار برخورد با مطبوعات میشود؛ مانند دوره اصلاحات و شاهکارهایی که آقای مرتضوی از خود به یادگار گذاشتند و در این دوره هم که ارشاد با مطبوعات برخورد میکرد. چه اقدامیمیتوان انجام داد که دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم؟
آن چیزی که به بنده و ارشاد مربوط میشود این است که باید سیاستهای جاری را اصلاح کرد. آنچه که به دستگاههای دیگر مانند دستگاه قضا مربوط است به هر حال جزو سیاستهای دولت آقای روحانی است که هماهنگیهایی با سایر قوا انجام شود که مشکلات به حداقل برسد. این یکی از برنامههای اصلی دولت تدبیر و امید است. شاید بخشی از مشکلاتی که در گذشته بود این است که علاوه بر اینکه وزارت ارشاد برنامههایی را بر اساس نگاه شخصی و سیاسی اجرا میکرده، در بسیاری موارد فقدان هماهنگی بین دولت و قوه قضاییه مشکلات فراوانی به وجود آورده است. میشود برخی از محدودیتهایی را هم که قوه قضاییه به وجود آورده با هماهنگی مرتفع کرد.
داستان خانه سینما در حال حاضر یکی از بزرگترین نگرانیهای اهالی فرهنگ و هنر است. اول تعطیلی خانه سینما و اکنون بحث بازگشایی آن و جنجالهایی که به وجود آمده است. به نظر میرسد که قفل این خانه با کلید تدبیر و امید باز خواهد شد. چه نویدی برای اهالی سینما دارید؟
بنده هنوز به طور کامل وارد این مقوله نشدم. نه استدلالهای وزارت ارشاد برای تعطیلی خانه سینما را استماع کردهام و نه دلایل و برهانهای طرفین دعوا را شنیدهام. برخورد من با این ماجرا تا به حال برخورد رسانهای بوده است. در واقع، مسائلی را شنیدهام که در رسانهها منعکس شده است؛ اما آنچه اکنون میتوانم بگویم این است که اصولا بستن خانه سینما به عنوان یک انجمن صنفی که محل گردهمایی اهالی سینما و محل تبادل نظرات و تضارب آرا بوده، بسیار خسارتبار بوده است. این مشکل باید در اسرع وقت حل شود. یکی از مهمترین اولویتهای من بازگشایی خانه سینما است و قطعا در اولین روزهای کاری به آن خواهم پرداخت. اصولا چیزی که باید به آن توجه داشت تشکلهای مدنی و صنفی است که اصحاب سینما و مطبوعات و هنر باید از آن بهرهمند شوند. اگر ما تمامی فعالیتهای این گروهها را زیر نظر دولت بیاوریم و فکر کنیم پادگانی درست کردهایم که همه باید مطیع ما باشند، بسیار عمل نادرستی است.
رابطه مخدوش شده اهالی فرهنگ و هنر با دولت در سالهای اخیر را چطور بازسازی خواهید کرد؟ به هر حال، باید شما اعتمادسازی کنید تا آنها هم به شما اعتماد کنند.
مرحله اول این است که ما سیاستها و دیدگاههای خود را بیان کنیم تا اهالی فرهنگ و هنر بدانند که وزارت فرهنگ و ارشاد، رویکرد جدیدی خواهد داشت. دوم، اجرای این سیاستهاست؛ به عمل کار برآید، به سخندانی نیست. آنچه موجب جلب اعتماد میشود این است که ما به کلام خود عمل کنیم. البته حجم مشکلاتی که در این چند سال به وجود آمده به حدی است که یک شبه نمیتوان همه چیز را به حد مطلوب رساند؛ اما باید به تدریج ناملایمات را برطرف کرد. باید ارادهای برای این کار وجود داشته باشد. من مطمئنم اگر اهالی فرهنگ و هنر ببینند که ما در عمل تمام توان و نیروی خود را برای حل مسائل و مشکلات آنها هزینه میکنیم به ما اعتماد خواهند کرد.
معاونهای خود را انتخاب کردید؟
خیر.
برای معاونت مطبوعاتی به گزینه خاصی نرسیدید؟
خیر. هنوز زود است. در مرحله اول تمام وقت خود را برای تدوین برنامهای جامع و کارآمد صرف میکنم که مجلس محترم هم رای بدهد و سرمایه کار خودم باشد. اگر خداوند کمک کرد تا از این مرحله عبور کرده و متصدی این کار شدم برای انتخاب معاونان دست به کار خواهم شد.
ما شاهد باز شدن انجمن صنفی روزنامهنگاران خواهیم بود؟
در چارچوب همان سیاستهایی که اشاره کردم قاعدتا انجمن صنفی روزنامهنگاران هم باز خواهد شد. اکنون وارد جزئیات نمیشوم.
اگر بخواهید بهترین دوره وزارت ارشاد پس از انقلاب را نام ببرید به چه وزیر و چه دورهای اشاره میکنید؟
به نظرم یکسالی که آقای لاریجانی در وزارت ارشاد بودند، تحولات مثبت و خوبی به وجود آوردند. ایشان هم انسان متفکر و اندیشمندی است و هم از نیروهای خوبی در کنار خود بهره میبرد. اگر یک دوره چند ساله در ارشاد میبودند، نتیجه بسیار مثبتی را شاهد میبودیم.
سازمان تبلیغات اسلامی، سازمانی مستقل از وزارت ارشاد است که در بعضی موارد موازیکاریهایی با ارشاد دارد. در سالهای اخیر هم چالشهایی بین این دو دستگاه وجود داشته است. این موازیکاریها را چگونه حل خواهید کرد؟
اگر ما مبنا را بر این بگذاریم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وظیفه سیاستگذاری و حمایت و نظارت دارد و نه تصدیگری، طبیعتا بسیاری از مسائل و مشکلات اهالی فرهنگ و هنر رفع خواهد شد. بخشی از مشکلات ناشی از تصدیگری وزارت ارشاد است و دیگران هم همین تصدیگری را دارند. در واقع، وزارت ارشاد تبدیل به رقیب دیگر نهادها و بخش خصوصی شده است. این رقابت و تصدیگری باید برچیده شود.
چشمانداز وزارت ارشاد و به طور عامتر دولت تدبیر و امید را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حوزه فرهنگ و هنر من بسیار امیدوارم. در حوزههای اقتصاد و پرونده هستهای و بخشهای دیگر مشکلات بسیار وسیع و گسترده است. به خصوص بخش اقتصاد که به پرونده هستهای ما گره خورده و تا بحث هستهای حل نشود، مسائل اقتصادی هم حل نخواهد شد. زمان زیادی برای آن مسائل مورد نیاز است؛ اما در حوزه فرهنگ با تغییر برخی سیاستها میتوان مشکلات فراوانی را رفع کرد.
اگر در وزارت ارشاد تحت تصدی شما به فیلمی مجوز اکران داده شود و در حین اکران عدهای با چوب و چماق مقابل سینما بیایند و خواهان پایین آوردن فیلم شوند چه میکنید؟
سؤال مشکلی است. باید دید قوه قضاییه تا چه حد همکاری خواهد کرد. اگر سایر قوا همکاری کنند بسیاری از مشکلات حل میشود. ضابط قضایی که در اختیار ارشاد نیست. بسیج در اختیار ارشاد نیست. ما که نمیتوانیم افرادی را که با زور میخواهند اغتشاش ایجاد کنند و عملی غیر قانونی انجام دهند دستگیر کنیم.
وزارت ارشاد فعلی پس از چند روز اعتراض، فیلمی را که خودش مجوز اکران داده بود از پرده پایین کشید. شما هم عقبنشینی میکنید؟
کسی که مجوز میدهد باید پای آن بایستد. عقبنشینی به این معناست که مجوزی که صادر کرده اشتباه بوده است. اگر مجوزی با مطالعه صادر شده باید پای آن هم ایستاد.
در این سالها فیلمهایی داشتیم که به محاق توقیف رفتند. حتی فیلمهای کارگردانانی مانند تبریزی و حاتمیکیا. در دوره وزارت شما امیدی به اکران این فیلمها هست؟
امید که قطعا هست. نه تنها در بخش فیلم، در بخش کتاب هم همین مسائل وجود دارد. ممیزیهایی که در نشر مشکلاتی ایجاد کرده است. به هر حال باید بررسی شود اگر اصلاحاتی لازم است انجام و منتشر شود.
اصولا به ممیزی قبل از نشر معتقدید؟
در حوزه کتاب باید به سمتی برویم که برخی از تشکلهای حوزه نشر مسئولیتهایی داشته باشند که آنها نظارت کنند، نه ما.
اگر این اتفاق بیفتد، مانند مطبوعات میشود که قبل از چاپ نظارتی بر آنها نیست. سیاستها اعلام میشود و همه ناشران در چارچوب آن سیاستها عمل خواهند کرد. این ایده اولیه بنده است و باید ببینیم در عمل چطور میتوان پیش رفت. نمیتوانیم از الان قولی بدهیم و بعد ببینیم موانع قانونی وجود دارد. ما نباید از قبل کتاب را ممیزی کنیم. باید موارد را اعلام کنیم و از ناشران بخواهیم که بر اساس آن اقدام به چاپ و نشر کنند.
در سالهای اخیر شاهد سیاستزدگی در حوزه فرهنگ بودیم. ظاهرا عملکرد وزارت ارشاد در این سالها بسته به فضای سیاسی کشور بود. در وزارتخانه شما هم شاهد همین اتفاق خواهیم بود؟
مقوله فرهنگ را باید از مسائل سیاسی و امنیتی جدا کرد. متأسفانه در این سالها از نگاه سیاسی و امنیتی به حوزه فرهنگ هنر زیانهای بسیاری دیدیم. نگاه به فرهنگ به هیچ عنوان نباید سیاسی و امنیتی باشد. ما باید این حوزهها را از هم تفکیک کنیم. نباید فضای فرهنگی را سیاسی و امنیتی کنیم.
بزرگترین خدمت مجلس شورای اسلامی به ملت و رئیس جمهور منتخب، آن است که فهرست اعضای پیشنهادی کابینه را به نفع مردم و در جهت خواست و رغبت واقعی دکتر روحانی تغییر داده و اصلاح کند. این دقیقا همان انتظاری است که دکتر روحانی از نمایندگان مردم دارد ولی به دلیل پارهای از ملاحظات و رودربایستیها نمیتواند این خواسته قلبی خود را با صراحت و به طور علنی ابراز کند.
اکنون نوبت مجلس شورای اسلامی و نمایندگان مردم است که به وظیفه قانونی و تکلیف اسلامی، انقلابی و مردمی خود عمل کنند و کابینه دولت جدید را از حضور اصحاب وطنفروش فتنه 88 پاکسازی کرده و از این طریق علاوه بر کمک به رئیس جمهور منتخب و خدمت به مردم شریف این مرز و بوم، دستهای آلوده مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس را که در پوشش اصحاب فتنه به سوی کابینه جدید دراز شده است با قاطعیت قطع کنند.
به جرأت و بدون کمترین تردیدی میتوان گفت که اگر خدای نخواسته نمایندگان مجلس با رأی اعتماد خود به اصحاب وطنفروش و نانجیب فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 اجازه حضور در کابینه را بدهند، نه فقط اقدامی در حد و اندازه غفلت، بلکه مرتکب خیانت به مردم و نظام شدهاند. آیا غیر از این است؟! از برخی نمایندگان اقلیت مدعی اصلاحات مجلس انتظار چندانی نیست چرا که آنها- تاکید میشود که فقط برخی از آنها- نشان دادهاند به حزب و گروه خود بیشتر از نظام و مردم شریف ایران اسلامی وابسته هستند. ولی از اکثریت نزدیک به اتفاق نمایندگان مجلس- چه اصولگرا و چه اصلاحطلب- انتظار نمیرود که با اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 همراهی داشته باشند. همین جا گفتنی است که در رأی اعتماد یا عدم اعتماد به وزرای پیشنهادی پای اسلام و انقلاب و نظام در میان است و این وظیفه خطیر نباید تحتالشعاع برخی از خطکشیها و دستهبندیهای موجود در میان نمایندگان اصولگرای مجلس قرار گیرد.
رأی عدم اعتماد مجلس به برخی از وزرای پیشنهادی نه فقط خدمت به مردم و نظام بلکه خدمت شایستهای به آقای دکتر روحانی نیز هست و نمایندگان محترم مجلس باید یقین داشته باشند که رئیس جمهور منتخب از رأی عدم اعتماد به تعدادی از اعضای معرفی شده خشنود خواهد شد و اگرچه بعید نیست به ظاهر و بنا به مصالحی نسبت به عدم حضور آنها در کابینه خویش ابراز ناخرسندی کند ولی از آنجا که شواهد نشان میدهد اصحاب فتنه را تحت فشار و رودربایستی با برخی از سران و عوامل فتنه در فهرست گزینههای خود جای داده است، رأی عدم اعتماد به آنها را هدیهای گرهگشا از سوی مجلس شورای اسلامی تلقی میکند که راه را برای خدمت بیشتر ایشان هموارتر خواهد کرد.
پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای در آستانه تنفیذ حکم ریاست جمهوری یازدهم - که روز شنبه 12 مرداد برگزار میشود - برخی از این معیارها را که در سخنرانیهای مختلف رهبر انقلاب مطرح شده، منتشر کرده است.
حضرت آیتالله خامنهای در تاریخ هشتم خرداد 1373 در بیان اهمیت معیارهای انتصاب مسئولان در نظام اسلامی تاکید کردند: «نکتهای که برای ما، مسئولین و کارگزاران نظام اسلامی در ایران، اهمیت دارد، این است که وقتی در رأس نظام اسلامیِ نبوی - یعنی نظام اسلامیِ ساخته دست مقدّس پیغمبر در صدر اوّل - انسانی مثل امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام گذاشته میشود، معنایش این است که در همه تاریخ، در همه مسئولیتهای اساسی در نظام اسلامی، باید معیارها رعایت شود. رعایت معیارها هم مخصوص ریاست جامعه اسلامی نیست؛ بلکه اهمیت دادن به ارزشها، معیارها و ملاکهای اسلامی، یک امرِ ساری و جاری در کلِ جامعه اسلامی است و این است که برکات را متوجّه مسلمین میکند.»
ایشان در سخنرانی دیگری در هشتم آبان 1384 در دیدار کارگزاران نظام، بر لزوم خدمت مداوم به مردم تاکید کردند و ضمن اینکه "غفلت از مردم و خدمت به آنها" را از جمله سرفصلهای مهم مورد توجه مسئولان دانستند، افزودند: «اگر غفلتی در این مورد داشتهایم، باید به خدا پناه ببریم و توبه کنیم. نگذاریم دل ما از مردم غافل شود؛ بخصوص شما مسئولانی که مردم با شعار «خدمت به مردم»، «مبارزه با فساد»، «عدالت اجتماعی» - چه در مجلس، چه در دولت - شما را انتخاب کردهاند. یک لحظه باید از خدمت به مردم غافل نشویم. به برکت گفتمان عدالت و خدمت و مبارزه با مفاسد، امروز این مجلس و این دولت شکل گرفته. علاقه مردم به این مفاهیم بوده؛ نمیشود این مفاهیم را مجرد و انتزاعی بدانیم؛ اینها مفاهیم واقعی است؛ در میدان زندگی است.»
رهبر انقلاب در همان دیدار خطاب به مسئولان با تاکید بر اینکه "عدالت را باید در برنامههای گوناگون معنا کنید"، تصریح کردند: «آنچه مربوط به عدالت و خدمت به امور اقتصادی و مادی مردم است، در سیاستهای برنامهی چهارم وجود دارد؛ که از جمله آنها «تقویت پول ملی»، «مهار تورم و گرانی»، «کم کردن شکاف و فاصله بین دهکهای بالا و پایین جامعه» و از این قبیل است. این سیاستها باید به برنامه تبدیل شود؛ و الّا خود عنوان «عدالت» یک هدف آرمانی است. سیاستهایی که میتواند ما را به عدالت برساند و برنامههایی که میتواند این سیاستها را محقق کند، باید مورد توجه قرار بگیرد. البته در برنامه چهارم در این زمینه مشکلاتی وجود دارد؛ این مشکلات هم باید برطرف شود؛ برنامه واقعاً طبق سیاستها تحقق پیدا کند تا بتوان امیدوار بود که با این برنامه به آن سیاستها خواهیم رسید.»
مقام معظم رهبری در دیدار دیگری با کارگزاران نظام که در تاریخ سوم مرداد 1391 انجام شد نیز با اشاره به ترکیب آرمانخواهی و آرمانگرایی با واقعبینی، یادآور شدند: «یک حرفی را سر زبانها انداختند، دربارهاش نوشتند و گفتند؛ الان هم انسان در گوشه و کنار میشنود که ملاحظهی واقعیتهای جامعه و جهان، با آرمانگرائی نمیسازد. آرمانگرائی را اشتباه کردند با رؤیاگرائی. آنچه که ما میخواهیم دنبال کنیم و اصرار بر آن داریم، این است که واقعبینی، مشاهدهی واقعیات جامعه و جهان، با آرمانگرائی و تعقیب آرمانها و آرزوهای بزرگ ملت ایران هیچگونه تنافی و تعارضی ندارد. اگر ما توانستیم آرمانگرائی را با واقعبینی و واقعگرائی همراه کنیم، ترجمهی عملیاتیاش میشود اینکه ما تدبیر را با مجاهدت ترکیب کنیم؛ هم مجاهدت کنیم و مجاهدانه حرکت کنیم، هم این حرکت مجاهدانه در یک چهارچوب تدبیرشدهای قرار بگیرد؛ که این، آگاهی عمومی، آگاهی دستاندرکاران، همراهی دلها و زبانها در همه عرصهها را میطلبد.»
متن کامل 18 سخنرانی مقام معظم رهبری که از سال 1370 تا سال 1391 انجام شده و در آنها به معیارهای انتصاب مسئولان در نظام اسلامی اشاره شده است، در پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR با عنوان «نصاب کارگزاران نظام اسلامی» منتشر شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، یادداشت مدیر مسئول کیهان در مقدمه کتاب "بی پرده با هاشمی رفسنجانی" بدین شرح است:
درباره او، هم دوستان –حتی آن عده که عملکرد او را خالی از خطا نمیدانند –و هم دشمنان که در دشمنی با او کم نمیگذارند، باور مشترکی دارند، هردوطیف، هاشمی را یکی از استوانههای انقلاب میدانند.
او، از نخستین روزی که جرقه انقلاب اسلامی زده شد تا هنگام پیروزی و از آن پس، طی 25 سال گذشته، همواره در اولین حلقه یاران امام (ره) و در شمار تعداد کمشمار مسئولان عالیرتبه نظام بوده است. شخصیت مطرح و مؤثر در مبارزات منجر به پیروزی نهضت امام خمینی (ره)، عضویت در شورای انقلاب، ریاست مجلس شورای اسلامی، فرماندهی جنگ در سالهای پرتبوتاب، ریاست ریاست جمهوری و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام ازجمله مسئولیتهای ثبت شده در کارنامه آیتالله هاشمی رفسنجانی است... و البته، باید مسئولیت اثرگذار، امّا تعریفنشده دیگری نیز به این فهرست افزوده شود... با این حساب، هاشمی بهترین گزینهای بود که برای گفتوگو در آستانه 25 سالگی انقلاب جستجو میکردیم. او تاریخ انقلاب اسلامی را با بسیاری از جزئیات آن در سینه داشت و علاوه بر سرفصلها، سایهروشنهای راه طی شده را نیز میشناخت.
آیتالله هاشمی رفسنجانی تاکنون مصاحبهها، سخنرانیها و نوشتههای فراوانی داشته و خاطرات روزانه خود را نیز ثبت و به تدریج آن را تدوین و منتشر میکند، بنابراین در نگاه اول به نظر میرسید که نباید از او انتظار شنیدن نکتههای ناگفته چندانی را داشته باشیم ولی به قول سقراط، گفتوگوکننده باید در نقش «ماما» ظاهر شود و با پرسشهای چندوجهی و حسابشده خود طرف گفتوگو را به زایمان پاسخی بکشاند که در پی آن است... و ما در این اندیشه بودیم.
هاشمی، اگرچه از قدرت تحلیل و هوش سرشاری برخوردار است و کمتر اتفاق میافتد که در استدلال و احتجاج کم بیآورد، امّا تاکنون در بسیاری از مصاحبهها و سخنرانیها در جادهای تقریباً یکطرفه رانده بود و ما در پی آن بودیم که با او به یک چالش جدی بنشینیم و برای پارهای از ابهامات چه درباره گامهای پیموده نظام و چه پیرامون برخی از مواضع ایشان، پاسخی منطقی جستجو کنیم.
با هاشمی از هر دری سخن گفتیم، درباره زندگی شخصی او که به مرفه بودن معروف است، پیرامون تشکیل حزب کارگزاران که سابقه خوشایندی ندارد، درباره تهاجم فرهنگی که به گمان بسیاری، دوران ریاست جمهوری ایشان زمینهساز آن بوده است... درباره مانور تجمل، سوءاستفاده برخی از مدیران دولت هاشمی، ... حتی زندگی خصوصی هاشمی و فرزندان ایشان...
اعتراف میکنیم هاشمی با روی گشاده و اعتمادبهنفس مثال زدنی از این چالش که به رودررویی شباهت بیشتری داشت و گاه به مجادله نزدیک بود، استقبال کرد و دربرابر پرسشهای بعضاً گزنده پرسشگران ما، خم به ابرو نیآورده و ابهامزدایی کرد. هرچند، پاسخ برخی از پرسشها هنوز ناتمام است و با هاشمی درباره آنها به نقطه اتفاق نرسیدیم که ضرورت سادهزیستی مسئولان نظام –حتی اگر خود از توان مالی قابل توجهی برخوردار باشند –ازجمله آنهاست... هاشمی تعریف متفاوتی از این مقوله دارد.
بعد از تماس با آیتالله هاشمی رفسنجانی و طرح درخواست خود که به رغم مشغله فراوان ایشان با پاسخ منفی روبرو نشد، مسئولیت این مصاحبه طولانی و پرکش و قوس را به برادرمان قدرت الله رحمانی، جانباز ویلچر نشین و دبیر گروه گفوگوی کیهان سپردیم. برادر رحمانی که مخصوصاً برای انجام این دست از گفتوگوها، تجربه اندوخته و دانش آموخته است با بهرهگیری از آرشیو غنی روزنامه و برخورداری از همراهی سایر همکاران در پی انجام این مهم رفت که تلاشی خالصانه و درخور تقدیر بود.
کتابی که پیشرو دارید حاصل 16 ساعت گفتوگو با آیتالله هاشمی رفسنجانی است که در 14 شماره از روزنامه کیهان به چاپ رسیده و درپی درخواست مکرر بسیاری از خوانندگان و نیز شماری از مسئولان به صورت کتاب و با عنوان «بیپرده با هاشمی رفسنجانی» دراختیار همگان است.
ادعا نمیکنیم که در این نشست 16 ساعته، پاسخ تمامی پرسشهایی که در پی آن بودهایم را یافتهایم چرا که کمی وقت و فراوانی پرسشها، ازجمله موانع بودهاند ولی بر این باوریم که آیتالله هاشمی رفسنجانی درخلال این گفتوگو بسیاری از ابهامات موجود را زدوده و پرسشهای زیادی را پاسخ گفته است.
و بالاخره، قدردانی و تشکر از جناب آقای هاشمی رفسنجانی به خاطر قبول این مصاحبه طولانی و سعه صدر و گشادهرویی در پاسخ به پرسشهای کیهان را وظیفه خود میدانم و برای ایشان توفیق خدمت بیشتر به اسلام و انقلاب و مردم شریف این مرزوبوم را آرزو میکنیم.
حسین شریعتمداری
مدیرمسئول کیهان
ناگفته پیداست که ملت ایران و خصوصاً خانواده کوهنوردان پر افتخار و غرور آفرین ایران همچنان در سوگ این عزیزان بوده و قلبهای تک تک هموطنان از این ضایعه به درد آمده است.
امروز برای راقم این سطور یک سئوال به وجود آمده است:
چرا باید همیشه به دنبال مقصر حادثه باشیم؟ معلول حادثه چه دردی از ما دوا خواهد کرد اگر علت را نشناسیم.
فدراسیون کوهنوردی معتقد است که با این موضوع موافق نبوده و این اقدام خود سرانه بوده و بدون حمایت این فدراسیون، از این بیانه می توان نتیجه گرفت که هر اقدام ورزشی باید با موافقت فدراسیون و نظر آنها باشد و اتفاقاً هیچ دلیل واقعی نیز در پس پرده وجود نداشته که علی رغم مخالفت این فدراسیون یک باشگاه خصوصی و چند کوهنورد جوان مصمم می شونده با به خطر انداختن جان خود راه جدیدی برای سعود ایجاد کنند و افتخاری دیگری برای کشورمان کسب نمایند؟!؟
اگر مفروض ما این است که بر اساس اطلاعات منتشره توسط باشگاه آرش فتح قله روز سه شنبه انجام شده و در روز چهارشنبه در مسیر بازگشت کوهنوردان از مسیر خارج و در حقیقت گم شده اند چرا اعضای باشگاه و دیگر کوهنوردان مرتبط با موضوع که احتمالاً می بایست دارای تجاربی باشند به این نتیجه نرسیده اند که وضعیت خطرناک است و باید فوراً اقدامات احتیاطی را آغاز نمود؟ چرا به فرض ارتباط تلفنی تا روز شنبه دارنده تلفن اقدام به ارسال مختصات گوشی توسط پیامک نکرده است و اساساً چرا از امکانات تلفن ماهواره ای بی اطلاع بوده و نکته مهمتر چرا افرادی که در ایران با وی مرتبط و به اینترنت و سایت شرکت ثریا در ایران دسترسی داشته اند چنین امکانی را به وی گوشتزد نکرده اند؟
نهایتاً به نظر می رسد بر اساس روابطی شخصی، رئیس جمهور به این موضوع ورود می کند و از وزیر ارتباطات و فن آوری اطلاعات می خواهد محل این افراد را اعلام کند. تا اینجا نمی توان به اقدامات دولتی ها خرده گرفت لیکن سئوالی که در ذهن هر بیننده ای پدیدار می شود این است که شخص وزیر و دفتر وی که باید در این حوزه متخصص باشند چگونه از یک شرکت داخلی که اساساً به سیستم (L.I) (شنود قانونی) دسترسی ندارند توقع داشته اند که یک تلفن همراه را مکان یابی نماید ؟؟؟ آنهم نه در خاک ایران بلکه در یک کشور ثالث !!! حداقل نتیجه ای که راقم این سطور خواهد گرفت این است که انتظارت رئیس جمهور عزیز و وزیر خبره و دفتر وی که مملو از کارشناسان این حوزه بوده از یک شرکت بازرگانی متعلق به بخش خصوصی که حتی گوشیهای این شرکت را برای تعمیرات به خارج از کشور ارسال می کند در حد یک سازمان جاسوسی عریض و طویل است؟
اگر واقعاً یک شرکت خصوصی می توانست تلفنی را مکان یابی کند که لزومی بر حساسیت مقنن در تصویب قوانین سخت گیرانه برای چنین اقداماتی نبود و قاضی ویژه شنودی منصوب نمی شود و هر مقام قضایی می توانست دستور شنود صادر کند و هیچ نظارتی بر اینگونه امور متصور نبود و سنگ روی سنگ بند نمی شد و قطعاً من و شما هم از تلفن اساساً استفاده نمی کردیم.
دلیل ضریب نفوذ تکنولوژی مخابرات در همه کشورها نظارت قانونی بر این حوزه هاست و همه شاهد بوده اند افشاگریهای اخیر چه بلوایی در غرب ایجاد کرد. آنچه رئیس جمهور محترم و وزیر در فیلمهای جاسوسی و پلیسی می بینند اگرچه واقعیت دارد ولی قبل از آن اقدامات یک مقام محترم قضایی وفق نص صریح قانون بر اساس وجود پرونده ای و دلالت قرائن و امارات مثبته بر ضرورت این امر دستور این کار را صادر کرده است و اساساً ضابطین محترم اعم از خاص و غیر خاص چه سربازان گمنام امام زمان باشند چه مأمورین محترم و زحمت کش نیروهای انتظامی چه دلاور مردان سپاه پاسداران باشند و چه مردان نامرئی نهاد های حفظ اطلاعات و امنیت، همه اینها قبلاً با ارائه مستندات محکمه پسند از قاضی اجازه این کار را می گیرند مگر در برخی مواقع خاص که در قانون احصاء شده و اطاله زمان برای اخذ دستور قضایی ممکن است نتایج غیر قابل جبرانی به بار آورد که در اینگونه مواقع برخی نهادها مجاز به اقدام ولی موظف به اخذ دستور قضایی در اولین فرصت هستند بدین معنی که اخذ دستور مقامات محترم قضایی جزء لاینفک این موضوع محسوب می شود.
حال اگر دفتر رئیس جمهور یا وزیر محترم اینگونه امور را تلفنی حل می کنند امری است که از حوزه درک نگارنده خارج و بیشتر شبیه قرار دادن دستگاه شنود در کانال کولر منتخبین ملت است تا اقدامات قانونی یک نهاد ناظر و عالی ارتباطات و فن آوری اطلاعات که اگر صحت داشته باشد باید بر این بی قانونی ها گریست.
نکته حائز اهمیت بیشتر این است که افراد اسبق الذکر در موضوع اسبق الطرح موضوع مکان یابی را نه در ایران بلکه در کشور ثالثی که اتفاقاً دوست ایران است و کشور قدرتمندی در حوزه های نظامی و اقتصادی محسوب می شود مطالبه کرده اند.
با حداقل شعور نگارنده این امر جاسوسی تلقی می شود.
در امور مشابه مقام قضایی کشور مبداء با صدور دستور قضایی به پلیس بین الملل این موضوع را پی گیری و در حقیقت با نوعی نیابت قضایی چنین درخواستی را مطرح می کند قطعاً تصدیق می فرمایید صلاحیت ذاتی و محلی در امور قضایی امری غیر قابل انکار است مثلاً یکی از قضات تهران نمی تواند مستقیم در شهر مشهد دستوری به ضابطین صادر کند بلکه می بایست از طریق اعطای نیابت قضایی از قاضی شهر مقصد تقاضا نماید این امر را انجام دهد یا بلعکس.
فارغ از این اوصاف نهایتاً محکوم ماجرا یعنی شرکت ارتباطات ماهواره ای ثریا که احتمالاً با روحیات این گروه از دولتی ها آشنا بوده با پی گیری های تلفنی سفرای ایران در امارات و چین و اطمینان از اینکه موضوع انسانی است ظرف سه ساعت یک تلفن ماهواره ای را ردیابی و مختصات مکان آن را به تیم های اعزامی برای نجات کوهنوردان عزیز اطلاع داده است حال با این اتهام زنی های بدون مدرک چگونه انتظار داریم در مواقع مشابه برای ما که اتفاقاً خیلی به توسل به مراحل قانونی پایبند نیستیم مجدداً همین خدمات را ارائه دهند؟
رجوع کنید به مصاحبه اختصاصی قدر نیوز با مدیرعامل شرکت ارتباطات تلفن آسیا نماینده شرکت ارتباطات آسیا که در مصاحبه بیان می کند شخصاً به وزیر گفته است عملیات مکان یابی در یک کشور خارجی مستلزم چه اقداماتی است. آیا وزیر محترم این اقدامات را انجام داده است که حالا مدعی طرح شکایت در مجامع بین المللی می شود؟
واقعاً در کدام حوزه ارتباطات ماهواره ای ما دچار تحریم هستیم؟ من شخصاً بعد از اصرار وزیر بر تحریم چند بار از خط تلفن ماهواره ای ثریا استفاده کردم که مطمئن شوم واقعاً تحریم هستیم یا خیر!!!
بر اساس کدام منطق و استدلال حقوق عدم مکان یابی یک تلفن همراه به درخواست کشوری در یک کشور ثالث تحریم محسوب می شود! واقعاً در وزارت خانه عریض و طویل ارتباطات و فن آوری اطلاعات ممکن است که یک نفر وجود نداشته باشد که به حداقل موازین حقوقی آشنا باشد؟ چرا این افراد را با کارکنان فعلی دفتر وزیر جایگزین نمی کنند که دچار چنین مصیبتی نشویم.
در پایان تنها می توانم آرزو کنم این چند روز باقیمانده هم سپری شود و دولت جدید مستقر گردد بلکه این کابوسی که هشت سال در آن گرفتار بودیم پایان یابد.
امشب بازهم رئیس جمهور محترم مصاحبه ای کرد از همان جسم مصاحبه های قبلی،
در تمام طول مدت مصاحبه در این فکر بودم که آیا من واقعاً در ایران زندگی می کنم؟ پاسخم مثبت بود لذا دوباره از خود می پرسیدم این آقا رئیس جمهور ایران است؟ باز هم پاسخم مثبت بود. فقط مثبت
مات و متحیر مانده ام که چرا دنیای ما دو نفر این قدر متفاوت است، قطعاً پیشرفت های اخیر را نمی توان کتمان کرد لیکن باید در نظر داشت که این پیشرفتها به چه قیمتی حاصل شده و یا در حقیقت باید از خودمان بپرسیم با چه منابعی این پیشرفتها به دست آمده است از این رو اگر منابع ما محدود بوده که واقعاً هنر بزرگی بوده به این پیشرفتها رسیدن ولی اگر واقعاً منابع موجود را بررسی کنیم به نسل های آتی چه پاسخی خواهیم داد؟
در کدام کشور رئیس جمهور با افتخار از رتبه علمی دولت خود می گوید و در آخر هم تأکید می کند نه از آن مدرک الکی ها از آن مدارک واقعی !!! گویی اساس وجود مدارک تحصیلی قلابی امری واضح و مبرهن است و کاملاً پیش پا افتاده که کسی در ذات آن شکی ندارد منتها انتساب آن به این دولت ممکن نیست. اگرچه بدایتاً موضوع مدارک قلابی و جعلی در همین دولت بود که بر سر زبانها افتاد.
دولت پاک دست و درستکار را من نمیتوانم قضاوت کنم ولی بعید می دانم دیوان محاسبات و سازمان بازرسی کل کشور چنین نظری داشته باشند!؟؟
بقیه دولتها سکوی پرتاب ساخته بودند و این دولت پرتاب را انجام داد. از همین استدلال می توان روحیه وی را شناخت روحیه ای که باید سالها در مورد آن تحقیق کرد و نوشت و اگر حماسه سیاسی مورد نظر مقام معظم رهبری رخ نمی داد و مجدداً امید در دلهای هموطنان شکوفا نمی شد واقعاً چه باید می کردیم؟
البته این دولت اولین دولتی نبوده که در انتخابات کاندیدا نداشته است اما باید دید رئیس جمهوری که زمان ثبت نام فرد مورد اعتراض اغلب گروه ها و جریان های سیاسی و خصوصاً آیات اعظام به همراه وی به وزارت کشور می رود و صلاحیت این فرد مورد تأیید شورای نگهبان قرار نمی گیرد و به استناد اخبار منابع موثق تا آخرین لحظه تلاش می کند با حکم حکومتی تصمیم قانونی شورای نگهبان را تغییر دهد اکنون از فقدان کاندید در انتخابات دم می زند واقعاً اگر به دلایل مرموزی اصرار این آقا بر تأیید صلاحیت همان یک نفر نبود امروز دولت میتوانست به این صراحت مدعی فقدان کاندید در انتخابات شود. انتخاباتی که به روایت دوست و دشمن بسیار پرشور و عامل وحدت ملی و شکست نقشه دشمنان بود.
در بخش حمل و نقل که چه کرده است این دولت باید چند نفر از هموطنان کشته می شدند خوشبختانه کمتر کشته شده اند !!! اصل موضوع کشته شدن مورد بحث نیست به طریق صحیح باید ما این کشته ها را می دادیم حالا چه بهتر که کمتر کشته دادیم؟ واقعاً کارشناسان با بررسی آماری و مستندات چه نقدهایی بر این دولت که نخواهند نوشت. مطمئن باشید تا سالها بعد همین نقد ها را خواهیم خواند و افسوس خواهیم خورد
در حوزه فرهنگ که چقدر رشد کرده ایم؟؟؟ اکثر هموطنان عصبی با کمترین برخورد دعاوی در سطح خونین و قتل رخ می دهد خیابانها شب ها در اختیار معتادین و زور گیران است نیروی محترم انتظامی به هر زحمتی که هست تمام اماکن تجاری را تعطیل می کند که هم اشتغال کمتر باشد و هم خیابانها خلوت شود که معترضین به مردم قدرت عمل و مانور بیشتری داشته باشند. سینما که عجب پیشرفتی داشته همین چند جایزه جهانی را که اتفاقاً همین دولت در آن نقشی نداشته مصادره می کند و جزو افتخارات این دولت معرفی می کند. رشد فرهنگی را که باید صدها سال نقد کرد
. برخورد وسیله نقلیه هوایی که در آن استخوانهای رئیس جمهور درد می گیرد با کابل منتهی به سقوط نمی شود
چه افتخاریست رئیس دولت با این حجم بالای فروش نفت و منابع از اسقاط وسایل نقلیه هوایی بگوید و تازه در این حد هم اطلاعات عمومی نداشته باشد که به مسافر پرواز گواهینامه خلبانی نمی دهند چرا که خلبانی نکرده فقط نشسته و به مقصد رسیده است که اگر غیر این بود نگارنده هم از شرکتهای هواپیمایی عربی تا به حال چندین بار گواهینامه خلبانی مطالبه کرده بود
خدا را شاکرم که اسم هیچ اتوبانی شهید احمدی نژاد نشد که اگر چنین اتفاقی افتاده بود هرگز این روزها را فراموش نمی کردم اگر در حوزه حمل و نقل میزان تصادفات کم شده شایسته است از اقدامات پلیس راهور تشکر کرد که فرهنگ سازی کرده اگر راه و سد و ... ساخته شده من به عنوان یک ایرانی که حداقل یک حق رأی دارد از قرارگاه خاتم الانبیاء سپاس گذارم که اگر دست پیمانکاران دولتی بود همین ها را هم نساخته بودند از دولت جدید هم عاجزانه تقاضا می کنم پروژه تهران شمال را به سپاه واگذار کنند تا بتوانیم از مواهب آن استفاده کنیم
من که یک فرد عادی هستم ولی دلم به حال دولتی ها در تمام قوا می سوزد که هشت سال با چنین روحیه ای ساخته اند الان می فهمم که آقای علی لاریجانی در آن روز معروف وقتی پاسخ همین فرد را می داد به نمایندگی از من ایرانی سخن می گفت و همین یک عمل علی لاریجانی همه مطالبات من از کشورم را تسویه کرد
قیمت اقلام مهم مصرفی در آغاز و پایان دولت احمدینژاد
گروه کالا | واحد | متوسط قیمت در سطح شهر ( قیمت به ریال) | |
پایان دولت | آغاز دولت | ||
1- لبنیات ماست غیرپاستوریزه ماست پاستوریزه پنیر غیرپاستوریزه پنیر پاستوریزه کره پاستوریزه شیر پاستوریزه |
کیلو کیلو کیلو بسته 450 گرمی کیلو لیتر |
26110 22360 156400 37090 120000 21110 |
8160 8000 41790 11500 45410 8040
|
2- تخم مرغ تخم مرغ |
شانه حدود 2 کیلو |
78450 |
29570 |
3- برنج برنج داخله درجه یک برنجه داخله درجه دو |
کیلو کیلو |
71590 55800 |
18880 13100 |
4- حبوبات نخود لپه نخود عدس لوبیا چیتی لوبیا چشم بلبلی لوبیا سفید لوبیا قرمز |
کیلو کیلو کیلو کیلو کیلو کیلو کیلو |
61960 75840 64520 109260 82780 90020 90930 |
12760 17200 15340 20740 16660 15250 20780
|
5- سبزی های تازه خیار گوجه فرنگی بادنجان کدو سبز سیب زمینی پیاز لوبیا سبز سبزی های برگی |
کیلو کیلو کیلو کیلو کیلو کیلو کیلو کیلو
|
20060 19600 14070 17070 22360 12030 24450 22180 |
7220 5720 8790 14810 4840 3100
5700 |
6- گوشت قرمز گوشت گوسفند با استخوان گوشت گاو و گوساله بی استخوان |
کیلو کیلو |
295570 309500 |
86940 77440 |
7- گوشت مرغ گوشت مرغ |
کیلو |
62850 |
23200 |
8- قند و شکر قند شکر |
کیلو کیلو |
25560 22200 |
8050 5770 |
9- چای چای خارجی |
بسته 500 گرمی |
150880 |
39940 |
10- روغن نباتی روغن نباتی جامد روغن نباتی مایع |
حلب 5 کیلویی لیتر |
215880 45930 |
88590 14950 |
صفر تا صد محمود احمدینژاد میان "آمال" و "واقعیات" زیر صدم ثانیه بود. او با عقب و جلو کردن شتابان و مکرر ماشین دولت میان "آمال" و "واقعیات"، بسیاری از تعادلها را بر هم زد و مردمان را به سرگیجه مبتلا کرد.
حال او در این روزهای واپسین در کار تطهیر "واقعیات" است!
احمدینژاد میگوید: ما از روز اول میدانستیم که قرار است چه کاری انجام بدهیم. ما از روز اول در تمام بخشها برنامه داشتیم و طبق آن برنامه عمل کردیم. البته انعطاف هم داشتهایم، ولی اصول را هم حفظ کردهایم. در تمام لحظات دولت کار و برنامه برای اجرا وجود داشته است و ما حتی یک ساعت هم بیبرنامه نبودهایم.
دولت برنامه داشته است بدون شک چنین بوده است. اما مشکل در آن است که برنامه به واسطه استدلال متقن و اجماع کارشناسی به درد بخور و کارآمد میشود و اگر نه، برنامه بیمبنا و مبتنی بر "آمال" و آرزوها سودی ندارد.
با نوع نگاه اشتباه و افق دید محدود وخُرد، با فرض حس نیت، کار بیاندازه، زحمت بیفایده است چرا که با تعریف و شناخت نادرست تیرها به جای خوردن به هدف به جای ناجور خواهند خورد و در آدرس اشتباه شبانه روز راندن، ما را به مقصدی نمی رساند و در ناکجا آباد فرو میبرد.
با فرض اینکه سخن دولتیان صادق باشد و این دولت با برنامه بوده باشد و بیش از هر دولت دیگری کار کرده باشد، با نگاه به نتیجه عملکرد دولت شاید بزرگترین درس از "رخداد محمود احمدینژاد" را بگیریم؛ «نگاه خطا، تعریف نادرست، مفاهیم نادقیق، اصول غلط، کار شبانه روزی را بر باد می دهد.» کارها با کار زیاد به سامان نمی رسد و "کار" در متن یک طرح و هدف کلی و صحیح، نتیجه بخش می شود.
همان گونه که ساخت مسکن مهر مشکل مسکن را مرتفع نکرد و با افزودن بر نقدینگی، تورم لجام گسیخته را به سهم خود تیزتر کرد و قیمتها را چنان بالا برد که حالا همه دولتها در ایران وامدار محمود احمدی نژاد خواهند بود! چرا که باید حاشیهای، بیابانی پیدا کنند تا با ساخت مسکن مهرانه نیاز بازار را فرو نشانند. و تبعات اجتماعی و فرهنگی این شهرکهای ساخته شده، بر حاشیه شهرها را حکومت تا ابد الاباد بر جان بخرد.
همانگونه که این روزها شاهد هستیم برخی از کارهای صورت گرفته در دولت نهم و دهم، در دم آخر به صورت گل درشتی با لاک غلطگیر احمدی نژاد تصحیح می شود.
آمار احمدی نژاد با آمالاش میخواند و تئوری صدق احمدینژاد، همخوانی آمال و آمار است. از این رو برای نشان دادن تناقض و خطای احمدی نژاد، باید او و هوادارنش را به واقعیت انضمامی ارجاع دهیم.
با فرض اینکه آمار وی واقعنما باشد، قهرا ما باید با وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مطلوبی روبرو باشیم. وضعیتی که این آمارها برگرفته از آن است. اما با یک استقرای ساده، با گشت و گذار در بازار و در میان مردم و قوم و خویش و نظر افکندن به جیب خود در میابیم که وضعیت به هیچ رو مطلوب نیست پس ...
البته ممکن است محمود احمدی نژاد استدلال کند که وصعیت نامطلوب امروز حاصل تحریمها است. اما درست در همین زمان تناقضی دیگر از پرده برون میافتد. چگونه می توان روزی با استراتژی تهاجمی قطعنامه دریافت کرد و با ادبیاتی تهاجمی قطعنامهها را کاغذ پاره خواند و روزی دیگر تحریمها را کارساز دانست و در استراتژی نرم، خواهان رابطه با آمریکا بود.
آمار احمدی نژاد با "آمال"اش می خواند نه "واقعیات" امور، چرا که ترک لنگرگاه عقلانیت به سودای "آمال" در امور حکومت، در افتادن در امواج سهمگین حوادث را در پی دارد، همانگونه که ایران در دوران احمدینژاد در تصادف و حادثه به سر برد و از بیقاعدگی و بیقانونی رنج کشید!
سایت شخصی حجتالاسلام والمسلمین اکبر هاشمی رفسنجانی در شبکه اجتماعی «کلوب» رسانه رسمی خود را راهاندازی کرد.
این رسانه تاکنون توسط بیش از ۶هزار و ۷۰۰ کاربر شبکه اجتماعی کلوب پسندیده شده است و در بین رسانههای مرتبط با شخصیتها، در رتبه دوازدهم قرار گرفته است.
بر اساس اطلاعات درج شده در شناسه کاربری، این حساب به درخواست سایت رسمی اکبر هاشمی رفسنجانی ایجاد شده است و کاملا رسمی است.
مطالب منتشر شده در کتیبه این رسانه، مطالبی است که در سایت شخصی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام درج شده است.
از آخرین مطالب منتشر شده در این رسانه میتوان به عناوینی چون «شب قدر هاشمی چگونه گذشت؟»، «متحجران، مدل امروزی خوارج کوفهاند»، «اعتدال یعنی انقلابی باش، کلّه شق نباش!» و ویدیویی با موضوع کوهنوردی عضو مجلس خبرگان رهبری اشاره کرد.
این رسانه، نخستین ورود رسمی یک مقام بلند پایه نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود که در یک شبکه اجتماعی داخلی ایجاد شده است.
پیش از این صفحات مختلفی برای وبسایتهای رسمی مقامات بلندپایه نظام از جمله رهبر معظم انقلاب در شبکههای اجتماعی داخلی و خارجی ایجاد شده بود که هیچیک از آنها به صورت رسمی تأیید نشدهاند.
در عین حال هنوز ترکیب نیم دیگری از کابینه دستخوش گمانهزنیهاست، جدول زیر مروری بر آخرین اخبار در این زمینه است.
مراسم تحلیف رییسجمهور منتخب سیزدهم مردادماه برگزار میشود و لیست کابینه پیشنهادی وی در این روز تقدیم مجلس خواهد شد؛ تقریبا نیمی از افرادی که روحانی را در دولت یازدهم همراهی میکنند، مشخص شدهاند.
ردیف | گزینه احتمالی | وزارتخانه یا سازمان پیشنهادی |
1 | نعمتزاده | صنعت، معدن و تجارت |
2 | حسین دهقان | دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح |
3 | ابوالحسن فیروزآبادی | ارتباطات و فناوری اطلاعات |
4 | علی ربیعی | تعاون، کار و رفاه اجتماعی |
5 | سیدحسن هاشمی | بهداشت، درمان و آموزش پزشکی |
6 | محمدعلی نجفی | آموزش و پرورش |
7 | علی جنتی | فرهنگ و ارشاد اسلامی |
8 | سیدمحمود علوی | اطلاعات |
9 | محمدجواد ظریف | وزارت امور خارجه |
10 | حجتی | وزرارت جهاد و کشاورزی |
11 | چیتچیان | نیرو |
12 | بیژن نامدار زنگنه | نفت |
13 | عباس آخوندی | مسکن و شهرسازی |
14 | مسعود سلطانیفر | ورزش و جوانان |
15 | اسحاق جهانگیری | معاون اول رییسجمهور |
16 | نهاوندیان | مسوول دفتر رییسجمهور |
17 | محمد فروزنده | دبیر شورای عالی امنیت ملی |
18 | ؟ | کشور |
19 | ؟ | علوم و تحقیقات |
20 | ؟ | اقتصاد و دارایی |
21 | ؟ | بانک مرکزی |
22 | ؟ | معاون اجرایی |
23 | ؟ | معاون حقوقی |
24 | ؟ | معاون پارلمانی |
25 | ؟ | معاون بینالملل |
26 | ؟ | میراث فرهنگی |
27 | ؟ | محیط زیست |
28 | ؟ |
سخنگوی دولت |
مهدی رمضانی، مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی با اشاره به استفاده این موسسه از ظرفیتهای تازه در نشر کتاب اظهار داشت: مرکز اسناد انقلاب اسلامی در رویکرد تازه خود اقدام به انتشار کتابهای صوتی با راویت صاحب خاطره کرد که این کار در گام اول با کتاب خاطرات حجتالاسلام ناطقنوری انجام شد.
وی افزود: این کتاب و نسخه صوتیاش آماده انتشار نیز شد و حتی مقدمات رونمایی آن را هم فراهم کردیم، ولی در مرحله نهایی آقای ناطق فایل کتاب را گوش دادند و نکاتی برای بهتر شدن کار و ارتقاء آن به ذهنشان رسید. به این خاطر فایل صوتی را متوقف کردیم، ولی انشاالله با انجام اصلاحات روی فایل صوتی، کتاب صوتی خاطرات ایشان منتشر خواهد شد.
رمضانی تاکید کرد: تلاشمان این است که با توافق یکی از شبکههای رادیویی، فایل صوتی کتاب را در قالب یک برنامه رادیویی هم پخش کنیم. از سوی دیگر به تازگی نیز کتاب صوتی خاطرات آقای سلیمانی که از محافظان امام بودهاند توسط این مرکز منتشر شده است.
مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی همچنین به ادامه انتشار خاطرات چهرههای انقلاب اسلامی در قالب کتاب کاغذی اشاره کرد و گفت: کتاب خاطرات آیتالله مهدوی کنی آماده انتشار شده و مقدمات چاپ آن هم فراهم شده است.
به گزارش مهر، محمدرضا پورابراهیمی نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در بیان تذکری در جلسه امروز مجلس شورای اسلامی خطاب به ابوترابی نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: تذکر من در خصوص رعایت مواد ۲۰۸، ۲۰۹ و۲۱۰ آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی توسط هیات رئیسه است.
وی گفت: بر اساس آیین نامه داخلی در خصوص سوال و تحقیق و تفحص آیین نامه مشخص کرده است که چه اقدامی باید انجام بگیرد. حدود یک ماه است که از هیات رئیسه پیگیری می کنیم تا تحقیق و تفحص از شرکت مس در دستور کار قرار بگیرد و هفته گذشته آقای منادی در این خصوص گفت من کار را انجام داده ام، در دستور کار هم قرار گرفته اما در لحظه آخر حذف شده است.
نماینده مردم کرمان اظهار داشت: این کار به چه دلیل اتفاق افتاده است. آیا هیات رئیسه به نمایندگان تعهد داده است که بر اساس آیین نامه عمل کند یا اینکه به شکل دیگر عمل می شود؟ آقای رئیس! حدود ۴ ماه است که از تصویب تحقیق و تفحص می گذرد و سه ماه است که بنده در کمیسیون این موضع را پیگیری می کنم و حدود یک ماه است که در هیات رئیسه است و هر هفته به ما می گویند هفته دیگر در دستور قرار می گیرد.
وی خاطرنشان کرد: یک تفسیری آقای لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در صحن علنی مطرح کردند مبنی بر اینکه چون پایان کار دولت دهم است ما زیاد به تحقیق و تفحص اهمیت نمی دهیم؛ ما این تفسیر را قبول نداریم تفسیر را آیین نامه انجام می دهد و در این خصوص آیین نامه دقیقاً توضیح داده است که اگر سوال شما از وزیر مرتبط باشد با خصوصیات فردی و ویژگی فردی وزیر، بعد از تغییر دولت این سوال با نظر کمیسیون منتفی می شود و در این خصوص ما نمی توانیم شخصاً و راساً تصمیم گیری کنیم.
پورابراهیمی با بیان این که تحقیق و تفحص از بانک مرکزی علیرغم اینکه در صحن مجلس نیز به تصویب رسیده است، بلاتکلیف مانده، گفت: تحقیق و تفحص از شرکت مس نیز در کمیسیون تصویب شده اما به صحن آورده نمی شود.
وی خاطرنشان کرد: من ۵ سوال از ۵ وزیر داشتم، یکی از وزیر امور خارجه در خصوص دیپلماسی اقتصادی کشور، که حدود ۴-۵ ماه به خاطر این موضوع به کمیسیون امنیت ملی رفتم و علیرغم تصریح آیین نامه که باید حداکثر بعد از ۱۵ روز پاسخ داده شود و تصریح مبنی بر اینکه اگر وزیر برای پاسخگویی نیامد سوال باید در صحن مطرح شود و کمیسیون امنیت ملی این سوال را تا به امروز نگه داشته است اگر هم ارجاع داده عملاً ً انگار هیچ اتفاقی نیافتاده و بعد از ۵ ماه خاصیت سوال از بین رفته است.
نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس افزود: در تاریخ ۹۱.۱۱.۲۵ سوال از وزیر راه و شهرسازی، ۹۱.۱۱.۲۵ از وزیر نفت، ۹۲.۲.۲۳ از وزیر صنعت و معدن، ۹۱.۱۱.۲۴ از وزیر کشور انجام گرفته اما هیچکدام از این سوال ها علیرغم پیگیری های مکرر تعیین تکلیف نشده است و من از شما آقای ابوترابی خواهش می کنم به وظایفی که به عنوان عضو هیات رئیسه دارید عمل کرده ، پیگیر این موضوعات باشید و حداقل تحقیق و تفحص از شرکت مس را در دستور کار قرار دهید.
در پایان ابوترابی خطاب به پورابراهیمی گفت: پیگیر این موضوعات هستیم و گزارش آن را خدمت شما می دهیم اما در خصوص سوال ها باید بگویم که ما یک تراکمی در ارتباط با سوال ها داریم و همین امر موجب شده است تا نتوانیم طبق آیین نامه عمل کنیم. بحث تحقیق و تفحص را هم همین الان با دوستان مطرح کردم تا در دستور کار قرار بگیرد.
در حالی که گزارش حمله کنندگان به رئیس مجلس در قم ، آماده شده و در آن نام چند نماینده مجلس، رئیس دفتر یکی از چهره های سیاسی - مذهبی قم و برخی افراد ذی نفوذ به عنوان متهمان این حادثه آمده است ، برخی مجلسی ها، با بهانه های واهی می کوشند جلوی قرائت این گزارش در صحن علنی مجلس را بگیرند! در 22 بهمن سال گذشته ، هنگامی که علی لاریجانی در حرم حضرت معصومه(س) سخنرانی می کرد ، عده ای از وابستگان یک جریان سیاسی خاص ، ناگهان با دادن شعارهای تند، سخنرانی را به هم ریختند و با پرتاب مهر نماز و کفش و ... به سمت لاریجانی، آشوب به پا کردند و علاوه بر ناتمام گذاشتن سخنان رئیس مجلس ، سر یک نفر را نیز در حرم شکستند. هر چند از ابتدا هم معلوم بود که این حمله ی سازماندهی شده ، از کجا نشأت می گیرد ولی مجلس شورای اسلامی یک گروه ویژه برای تحقیق در این باره تشکیل داد و آن گمانه زنی های اولیه ، با سند و مدرک و شاهد ، ثابت شد. اینک ، کاملاً و مستنداً مشخص است که ریشه بسیاری از فتنه های سیاسی کجاست و چه کسانی علیرغم ظاهر الصلاح بودنشان ، به خود اجازه می دهند برای نیل به اغراض جناحی و منافع باندی شان ، حتی حرمت حرم مطهر حضرت معصومه(س) را بشکنند و مهر نماز را به سنگ کینه تبدیل و پرتاب کنند! قطعاً هر کسی جز این افراد، کاری در حد یک صدم آنچه اینان کردند، مرتکب می شد ، تا کنون محاکمه و محکوم شده و حکمش هم اجرا شده بود اما اینان ، افرادی در مجلس دارند که نمی گذارند حتی نامشان هم ذکر شود چه رسد به پیگیری و مجازات! البته برخی مجلسیان که واقعاً نمایندگان مردم هستند و نه وامداران کانون های اغتشاش ، بر قرائت کامل گزارش تأکید دارند و باید دید نهایتاً قدرت کدام یک می چربد؟ آیا فتنه گران ظاهرالصلاح به مردم و دستگاه قضایی معرفی خواهند شد یا آن که این بار نیز برغم تمام زشت کاری هایشان، در حاشیه امن خواهند بود تا همچنان به قانون شکنی ها و هرج و مرج طلبی هایشان ادامه دهند. حامیان این جریان ، ای بسا این گونه می اندیشند که با روی کار آمدن دولت روحانی ، به نیروهای موسوم به خودسر (که قطعاً خودسر نیستند) نیاز خواهد بود و نباید آنها را تضعیف کرد ولو آن که برغم تمام ادعاهای مذهبی شان ، حتی تقید به حفظ حرمت حرم کریمه اهل بیت(س) نداشته باشند و با مهر نماز ، سر بشکنند! در ایجا بد نیست ، مردم با نام ، چهره و توجیهات چند نفر از مجلسی هایی که مخالف قرائت گزارش حادثه 22 بهمن قم هستند آشنا شوند. عکس و نقل قول ها ، از سایت اصولگرای مشرق ذکر شده است: * احمد امیرآبادی فراهانی، نماینده قم در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه اطلاعات و نتیجهگیری گزارش حادثه ۲۲ بهمن قم با یکدیگر تناقض دارد، گفت: مشکل مردم معیشت و اقتصاد است نه حادثه ۲۲ بهمن قم. *محمدرضا پورابراهیمی نماینده مردمکرمان با اشاره به قرائتگزارش حادثه 22 بهمن قم در صحن علنی مجلس، اظهار داشت: با توجه به در پیشِرو بودن مراسم تحلیف رئیس جمهور منتخب و لزوم آرامش کشور برای تشکیل کابینه، شرایط فعلی مناسب قرائت گزارش حادثه قم نیست و بهتر است که اینگزارش بعد از تشکیل دولت بررسی شود. * حجتالاسلام نصرالله پژمانفر عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، ضمن مخالفت با قرائت گزارش حادثه قم در صحن علنی مجلس، گفت: طرح اینگونه مسائل موجب شکاف بیشتر بین جریان اصولگرایی میشود. وی ادامه داد: قرائت گزارش حادثه قم در صحن علنی به نفع جریانهای سیاسی نخواهد بود و فقط موجب آسیب رساندن به وفاق و انسجام بین نیروها میشود. * حسینعلی حاجی دلیگانی عضو هیئت رئیسه فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی گفت: فکر میکنم قرائت اینگزارش به انشقاقی در درون مجلس منجر شود و لذا زمان مناسبی برای مطرح شدنگزارش حادثه قم نیست. *سید مهدی هاشمی نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه قرائت گزارش ۲۲ بهمن قم را به مصلحت نمیدانم، افزود: شرایط موجود ایجاب نمیکند که جامعه دچار التهاب سیاسی شود.
استاندار کرمان در دولت سازندگی افزود: مردم ما با درک شرایط خطیر کشور وارد عرصه انتخابات شدند.
مرتضی بانک، نمونه این شرایط را سیاست خارجی محدود با کشورها، محدودیتهای جدی در ارتباطات، تحریمهای شکننده و جدی و اقتصاد آسیب دیده عنوان کرد و گفت: متاسفانه بجای آنکه سیاست خارجی ما براساس منافع ملی باشد، برای تشخص طلبی و مطرح کردن برخی اشخاص مورد استفاده قرار گرفت. رفتار نامناسب و بیتدبیری دولتمردان به همراه کینه توزی خارجیها، موجب افزایش تهاجم علیه کشور شد.
وی گفت: این اقدامات موجب شد تا سیاست خارجی ما محدود شود و کار به آنجا برسد که سفرای ما در سطح رئیس اداره یا اداره کل با کشورهای اروپایی ارتباط داشتند.
معاون وزیر خارجه در دولت اصلاحات گفت: اتحادیه اروپا ارتباط با ایران را در سطح پایینی قرار داده بود و سفرا با مقامات عالی ارتباط نداشتند و امکانات و منابع ما بخاطر نبود فرصت برای ارائه برنامهها و خلق فرصتها در سفارتخانهها بدون استفاده ماند.
وی گفت: مراسم خارجی ما بدون خارجیها برگزار میشد و افتخار ما این بود که به سفرهای خارجی میرفتیم و در سمینارهای بینالمللی حضور مییافتیم بدون آنکه دیدارهای دوجانبه مهمی در آنها داشته باشیم.
بانک، شرایط سیاست خارجی کشور را سختترین شرایط پس از انقلاب توصیف کرد و گفت: مردم ما خطر را حس کردند.
مشاور رئیس جمهور منتخب گفت: مردم علیرغم همه شانتاژها و تبلیغات داخلی مبنی بر موفقیتهای اقتصادی دولت، آن را باور نداشتند چراکه آثار آن را در زندگی روزانه خود را ندیدند و حس کردند این تبلیغات سیاسی است و کشور به سمت «بن بست» اقتصادی میرود.
مرتضی بانک گفت: عدم برنامهریزی، بخشنامههای هر روزه، بیانگیزگی برای سرمایهگذاری، عدم تدبیر مدیران، عدم آینده نگری و عدم قانون گرایی مردم را نگران کرد و آنان را با احساس وظیفه روبرو کرد.
این مدیر دوران اصلاحات و سازندگی گفت: شرایط خطیر کشور، حضور را در انتخابات رقم زد و هرگونه دودلی را از بین برد. در انتخابات مجلس گذشته شاید ابهام حضور مطرح بود ولی در این مرحله همگان تاکید بر حضور داشتند و این حضور و موفقیت بزرگی برای گروههای سیاسی و اصلاح طلبان بود.
مرتضی بانک ابراز امیدواری کرد تا دوستان با درک صحیح شرایط، با اتحاد و همدلی به سمت حل مشکلات پیش بروند.
وی تاکید کرد: هیچ گونه جایی برای اختلاف و تفرقه وجود ندارد.
مشاور رئیس جمهور منتخب گفت: دولت نهم و دهم با بیشترین درآمدهای نفتی، کشور را با تولید ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه تحویل میدهد درحالیکه عملاً در حدود ۱ میلیون بشکه در روز صادر میشود و باید همه تلاش کنند تا این «ویرانه اقتصادی» احیاء و بازسازی شود.
وی همچنین در ابتدای سخنان خود، استان یزد را استانی فرهنگ محور و دانش محور خواند و گفت: مردمان این دیار در فرهنگ کار و تلاش و صنعت پیشگام و پیشرو هستند و فعالان این استان با کمترین امکانات، فعالیت گستردهای را انجام دادند.
بانک گفت: استان یزد علمایی بزرگی مانند آیت الله شهید صدوقی و آیت الله خاتمی را به حوزه و اساتیدی مانند دکتر خاتمی و دکتر عارف را به دانشگاه عرضه کرده و بنده به حضور در استان یزد افتخار میکنم.
بانک افزود: بنده مأمور هستم تا تشکر عمیق دکتر روحانی را از تک تک همه عزیزان فعال در ستادهای انتخاباتی ابلاغ نمایم.
در ابتدای این مراسم نیز، محمد دهستانی رئیس ستاد انتخاباتی دکتر روحانی در استان یزد با بیان اینکه اعضای این ستاد با کمترین امکانات و با عشق و علاقه به کار مشغول بودند، گفت: دکتر روحانی بالاترین رای را در بین استانها در استان یزد کسب کرده است.
وی افزود: حاکمیت ما در ستاد، حاکمیت بر قلبها بود و سرمایه ما همین جوانانی هستند که از روی عشق و علاقه کار کردند.
این مراسم با حضور حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن معزالدینی، برخی از مقامات مسئول استان و حدود ۳۰۰ نفر از فعالان ستاد انتخاباتی دکتر روحانی در استان یزد برگزار شد.
احمد توکلی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به نطق علی مطهری در جلسه امروز مجلس گفت: نطق جناب مطهری در مجلس حاوی برخی نکات مثبت بود که پیشتر هم مورد نظر ایشان بوده و ما هم بر آن تاکید داشتیم.
وی با اشاره به برخی از سخنان علی مطهری در نطق امروزش افزود: آقای مطهری گفتند دفاع از نظام و مردم را باید همزمان داشته باشیم و دفاع از نظام نباید باعث ضایع شدن حق مردم و جامعه شود که این از موارد مثبت صحبت های ایشان است . یا اینکه به نکات مثبت دولت احمدی نژاد اشاره کردند در حالی که می دانیم نسبت به برخی اقدامات این دولت در روزهای پایانی مسئولیتش انتقاد داشتند.
عضو کمیسیون بودجه مجلس با انتقاد از برخی سخنان علی مطهری عنوان کرد: دو اشکال راهبردی در مباحثی که آقای مطهری در مجلس مطرح کردند وجود داشت که برادرانه از ایشان می خواهم این اشکلات را اصلاح کنند.
توکلی با بیان اینکه نباید حق اظهار نظر نمایندگان را به میزان رای آنها مرتبط دانست تاکید کرد: متاسفانه تعبیر سخن آقای مطهری این بود که افراطیون چون 4 میلیون رای دارند حق اظهار نظر در مورد دولت آینده را ندارند در حالی که این استدلال مبنا ندارد و می تواند جاده را برای دیکتاتوری اکثریت هموار کند. این سخن با اظهارات سابق آقای مطهری هم سازگار نیست.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه جریان اقلیت حق دارد حرف بزند و نقد کند و در خصوص دولت آینده موضع گیری داشته باشد اظهار کرد: گرفتن چنین حقی از اقلیت در واقع امضا کردن پای دیکتاتوری اکثریت است.
توکلی تصریح کرد: با اینکه بنده با افراطیون که مورد انتقاد آقای مطهری هستند در موارد بسیاری اختلاف نظر دارم اما معتقدم این جریان حق حرف زدن دارد.
وی گفت: مثل اینکه ایشان در مجلس به عنوان منتقد در اقلیت بود ولی ما از سخنان و حق اظهار نظر وی دفاع می کردیم.
نماینده مردم تهران با اشاره به اشکال دوم سخنان علی مطهری عنوان کرد: نقد دومی که به سخنان آقای مطهری وارد است مربوط به مواضع وی در قبال فتنه و مقایسه آن با خطاهای احمدی نژاد است.
توکلی با بیان اینکه تنازل سازی خطای موسوی و کروبی در فتنه 88 مشکلی را حل نمیکند، خاطر نشان کرد: اینکه بگوییم جرم موسوی و کروبی کم است و خطاهای احمدی نژاد را هم اندازه با آن قرار دهیم به معنای اعتدال نیست.
وی با اشاره به اینکه علت اصلی فتنه خلافکاری ها و قانون شکنی های موسوی بود تاکید کرد: موسوی به ادعاها و اظهارنظرهای قبلی خود نیز پایبند نماند و در مقابل قانون تمکین نکرد ولو اینکه اعتراض داشت باید مانند آیت الله هاشمی پس از رد صلاحیتش، در برابر قانون تمکین می کرد.
توکلی با بیان اینکه موسوی می توانست با تمکین مقابل قانون در دوره دوم احمدی نژاد همچون اقلیتی پرقدرت حضور داشته باشد تصریح کرد: وی می توانست به اهرم نقد در جریان اقلیت رفتار احمدی نژاد را تعدیل کرده و به احتمال زیاد الان رئیس جمهور بود بنابر این آقای مطهری نباید احمدی نژاد و موسوی را در کنار هم قرار دهد.
این نماینده مجلس با تاکید بر اینکه موسوی علت اصلی ایجاد فتنه بود یاد آورشد: البته احمدی نژاد هم در فتنه خطاهای قابل توجهی داشت اما قابل مقایسه با فتنه گری های موسوی و کروبی نبود.
توکلی با اشاره به اینکه پیروزی اعتدال نباید باعث این شود که به افراطیون جایزه دهیم تصریح کرد: آقای مطهری مثل همیشه باید از حق همه نمایندگان دفاع کند البته با در نظر گرفتن اینکه همه اظهارنظرهای نمایندگان نیز درست نیست.
وی با اشاره به بخشی از سخنان علی مطهری مبنی بر اینکه مجلس نباید به بهانه ارتباط با فتنه وزرای کابینه دولت یازدهم را تحمیل کند تاکید کرد: این تعین تکلیف کردن برای مجلس است چنین اظهار نظری نادرست بوده و قابل دفاع نیست.
نماینده مردم تهران در مجلس با اشاره به اینکه به نظر من وزیری که از فتنه و فتنه گری حمایت کرده است صلاحیت وزیر شدن را ندارد، عنوان کرد: در حقیقت فتنه گری همان افراطی گری است و این مسئله چیزی است که دولت یازدهم با شعار اعتدال باید به آن توجه کند.
توکلی با اشاره به بخشی از سخنان علی مطهری در خصوص بازداشتهای سیاسی عنوان کرد: برخی بازداشتها برای نقد حاکمیت بوده است و سخنان مطهری اگر مصادیقی داشته باشد که من هم معتقدم دارد، نظام باید با سعه صدر با آنها برخورد کند و چتر رافت خود را بر سر همه از جمله مخالفان حکومت که دست به اقدام عملی نزدند باز کند.
گفتوگوی تلویزیونی محمود احمدینژاد رئیس جمهور با مردم از شبکه یک سیما پخش شد.
وی در این گفتوگو گزارشی از اقدامات هشت ساله دولتهای نهم و دهم به مردم ارئه میکند.
* احمدینژاد در پاسخ به این سوال که دولت شما متهم به بیبرنامگی بوده و انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی هم در این راستا تلقی شده است، گفت: اولاً به عنوان مقدمه باید بگویم که هشت سال کار فراوان دولت بنده در یک گزارش نمیگنجد ولی با دوستانمان صحبت کردیم و بنا شد در یک قالب مشخصی، بخشی از دستاوردها و مبانی نظری دولت را بیان کنیم.
* من در صداوسیما هم به سوال شما پاسخ دادم. ما از روز اول میدانستیم چه باید بکنیم. شاید اولین دولتی هستیم که از روز اول با برنامه حرکت کردیم در تمام بخشها. من همهی این برنامه ها را نوشتهام و مکتوب دارم. اصول برنامههایمان تا آخر حفظ شد. ما حتی یک ساعت بی برنامه نبودیم که ندانیم چه کار میخواهیم بکنیم و عاطل و باطل باشیم.
* البته هیچکس نمیتواند صددرصد زوایا را ببیند اما جهتهای اصلی را داشتیم.
* عوامفریبی است که از اینکه عنوان سازمان مدیریت و برنامهریزی برداشته شد، نتیجه بگیریم که دولت بیبرنامه بوده است. مگر برنامه فقط مختص این سازمان است؟
ما در جهت احیای قانون اساسی گفتیم که وظیفه برنامهریزی به عهده معاون رئیسجمهور است. ساختار را به هم نزدیم، همان کارکردهای سازمان مدیریت را دارند اما هدفمندتر. با معاونت برنامهریزی رئیسجمهور یک اصل قانون اساسی را احیا کردیم.
*ما اهتمام ویژهای به قانون داشتیم. این خادم کوچک که الان گزارش میدهد از پایینترین سطوح مدیریتی کار خود را شروع کرده. از معاون فرمانداری بخش داری مرکزی شروع کردم و تقریبا همه ردهها را تجربه کردم که قبل از ریاست جمهوری آخرینش شهرداری تهران بود. من نیازهای کشور و چرخه کارها را میشناسم. از اول معتقد بودم باید کشور بر اساس قوانین پایه و مادر اداره شود. بدون این قوانین باید همهاش بنشینیم و سر و کله هم بزنیم. یکی از اهتمامات ویژه دولت تلاش برای تصویب لوایح قانونی پایه و مادر کشور بود. قریب به اتفاق قوانین پایه و مادر کشور همهاش برای این دوره است.
* برای اولین بار لایحه اصل 44 در دولت نهم به مجلس داده شد که تکلیف اقتصاد کشور را مشخص کرد. 20 و چند سال دعوا بود که ما سوسیالیستی هستیم یا سرمایهداری هستیم یا ...؟ الان مسئله کاملا مشخص شده است.
* لایحه مالیات بر ارزش افزوده که جزو کارهای زیربنایی است و اقتصاد را شفاف میکند در این دولت تصویب شد. دیدیم چه کسانی با آن مخالفت کردند.
* ما برای تامین مسکن مردم به مجلس لایحه دادیم.
* لایحه مدیریت حمل و نقل و سوخت جزو کارهای اساسی است که در این دولت انجام شد.
* لایحه هدفمندی یارانهها که همه اقتصاد را تحت تاثیر قرار داد، قانون مبارزه با پولشویی، قانون جامع آب و خاک و ... در این دولت ارائه شد.
* الان تکلیف کشور در بخشهای فراوانی روشن شده است که چه باید بکنیم. مانند کشاورزی و صنعت و مسکن و حمل و نقل و مالیات و ...! اینها کارهای دولت است.
* این دولت، قانونمدارترین دولت تاریخ است. قانونمداری را در عمل باید جستجو کرد نه در بازی های سیاسی. من یادم نمی آید در این 8 سال از چراغ قرمز یا خط ویژه عبور کرده باشیم. در حالی که برخی بخش ها عبور می کنند.
* رئیس جمهور باید از قانون اساسی دفاع کند. من به عنوان نماینده ملت اگر برخی اوقات معترضم به یک مصوبه، اسمش قانون گریزی نیست. یک مورد نتوانستند علیه دولت اثبات کنند. علیرغم اینکه همه دستگاه های نظارتی تجهیز شدند که این کار را بکنند.
* قوانین را نه تنها محترم بلکه تا حدی مقدس می دانیم. آنها که دولت را متهم می کنند میخواهند کارهای خودشان را بپوشانند. چه دلیلی دارد رئیس جمهور قانون را زیر پا بگذارد؟ دولت دنبال منافع شخصی و گروهی نیست چه دلیلی دارد قانون را زیر پا بگذارد.
* مهمترین قوانین کشور در این دولت تدوین و تقدیم مجلس شده و پایه پیشرفت کشور بر اساس قانون در این دولت ریخته شده است.
* به گزارش خبرگزاری تسنیم، احمدی نژاد در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه می گویند دولت بیشتر به کارهای روبنایی توجه داشته نه زیر بنایی، گفت: اینکه کشور دیوانسالاری سیستمی داشته باشد یک آرزوست. اما آیا آمریکا و اروپا هم الان اینگونه هستند؟
من مخالف دیدگاهی هستم که می گوید در مسیر توسعه باید بخشی از انسانها له شوند. این نگاه غیرانسانی است. امام علی فرمودند کارهای مهم شما را از کارهای جزئی مربوط به تک تک مردم منصرف نکند.
دولت 38 میلیون نامه را جواب داده اما آیا از کارهای زیربنایی بازمانده است؟
* بخش مهمی از کارهای عمرانی در واقع زیرساخت است. وقتی اقتصاد را می خواهی درست کنی تولید را باید سامان بدهی و مقدمه تولید زیرساخت است.
* به گزارش خبرگزاری تسنیم، احمدینژاد افزود: اصل 44 که قانون وسیعی است در دولت اجرا شد. 16 نهاد جدید برای این قانون تاسیس شد. در این دولت واگذاری ها چندین برابر شد که همهاش شفاف شفاف بود. اینها کارهای زیربنایی است. اجرای این قانون اساسا زیربنایی است.
* ای کاش اجازه می دادند همان اول همهی گامهای هدفمندی یارانهها را اجرا کنیم. همه اقتصاد کشور را این قانون تحت تاثیر قرار داده و زیربنایی است.
* ما صندوق توسعه ملی را به عنوان پشتوانهای برای تولید تاسیس کردیم که اقدامی زیربنایی است.
* بدهیهایی داشتیم به گندمکاران که از سال 72 مانده بود و ما آن را تسویه کردیم.
* دولت نقاط کلیدی اقتصاد کشور را مانند مالیات و هدفمندی و اصل 44 دستکاری کرد. من در 24 - 28 سال قبل از این دولت سراغ ندارم که اینقدر کارهای زیربنایی انجام شده باشد. مال صندوق قرض الحسنه و صندوق مهر امام رضا علیه السلام را تاسیس کردیم.
* در چهارماهه اول امسال صادرات غیرنفتی کشور با واردات ما برابر شد. یادمان نرفته قبلاً وقتی 200 میلیون دلار به صادرات غیرنفتی اضافه میشد جشن میگرفتند!
* کدام دولت در گذشته توانسته صادرات غیرنفتی را اینقدر افزایش دهد؟ ما از روز اول با برنامه وارد شدیم. چندین جلسه با صادرکنندگان داشتم و گره ها و نواقص را اصلاح کردیم.
* 8 سال پیش تلفن موبایل 2 میلیون تومان بود الان 2500 تومان است که 2500 تومان هم شارژ دارد. یعنی قیمت صفر تومان.
* به گزارش خبرگزاری تسنیم، احمدینژاد در پاسخ به سوالی راجع به جدا شدن مدیران ارشد دولت، گفت: این نشانه برنامهدار بودن دولت بود. اگر برنامه نداشتیم، هر کسی کار خودش را می کرد و کسی به او کار نداشت. تعداد تغییرات مهم نیست، برنامه و هدف مهم نیست. بعضی ها اصالت را به این می دهند که فلان آقا حتما باید باشد، ولی ما اصالت را به کاری که برای مردم باید انجام شود می دهیم. اگر هماهنگ بود دستش را می بوسیم اگر هم نبود دستش را می بوسیم و میگوییم برو کنار. اصلا نگاه ما سیاسی نبوده است در این زمینه. برای ما هدف مهم است نه اینکه آدم ها در این پست باشند مهم است.
* عدالت یک هدف آرمانی است. عدالت نسبی و مطلق دو جور است. عدالت مطلق را باید انسان کامل پیاده کند. ولی ما در جهت آن تلاش می کنیم و می دویم. دولت کارهایی کرده و نتایج آن غیرقابل تردید و انکار است.
متاسفانه وقتی برخیها که قبلاً دستشان در کار بوده وقتی می گویند کارهای دولت چیزی نبوده انسان تعجب میکند. در سهام عدالت 46 میلیون نفر ساماندهی شدند که کار بسیار مهمی است. یارانه مسکن و مسکن مهر و هدفمندی یارانهها کارهای بسیار مهمی بوده است.
* ما چند بار ثروت را توزیع کردیم. حقوق بازنشستگان و کارمندان رده پایین بالا رفته. ما حتی به زندانیان هم توجه داشتیم. زندانیان بدهکار ناتوان(معسر) را پشتیبانی کردیم و بیش از 20 هزار نفر آنها در دولتهای نهم و دهم به کمک دولت آزاد شدند.
* ضریب جینی در دولت نهم و دهم به شدت پایین آمد.
* ما دایره مدیریت را شکاندیم که فرصتی برای عدالت فراهم کرد.
* به گزارش خبرگزاری تسنیم، احمدینژاد در پاسخ به این سوال که یکی از اتهامات دولت شما کنارگذاردن نخبگان بوده است، گفت: میانگین تحصیلات دولت از دولت های قبلی بالاتر بوده است. 5-6 استاد تمام در دولت داریم. دکتراهای جدی جدی در دولت داریم. از آن دکترهای جدی جدی، نه دکترای الکی(خنده)؛ از آن دکترهایی که 30 سال زحمت کشیده اند و درس خواندهاند.
* من یک دانشگاهی هستم، وقتی رئیس دولت که دانشگاهی است به او میگویند علمی نیستی پس چه کسی علمی است؟(خنده)
* از جمله کارهایی که دولت انجام داد، تاسیس بنیاد ملی نخبگان است. صندوقی را برای حمایت از نخبگان و صندوق دیگری را برای حمایت از فناوری های دانش بنیان تاسیس کردیم. کارهای زیربنایی زیادی در این زمینه ایجاد کردیم.
* ما 2-3 سال است که مقام اول را در سرعت پیشرفت علمی در دنیا داریم. آیا دولت در اینها هیچ نقش و تاثیری ندارد؟ چه طور وقتی گوجه فرنگی 2 هزار تومان گران می شود می گویند کار دولت است ولی وقتی موشک به فضا می فرستیم می گویند به دولت ربطی ندارد؟
* 12 هزار سانتریفیوژ در حال گردش در کشور داریم که 5 هزار تای دیگر آماده کلید زدن هستند.
* در این دوران یک جهش علمی اتفاق افتاده است.
* برای اولین بار دانشکده طب سنتی راهاندازی کردیم.
* برای اولین بار نظام رتبهبندی معلمان را تنظیم کردیم. و قس علی هذا
* به گزارش خبرگزاری تسنیم، احمدینژاد در پاسخ به سوالی راجع به مدیریت انرژی در کشور گفت: انرژی موتور اقتصاد است. بسیاری از کشورها با مدیریت اقتصاد انرژی پیشرفت کردند.
یک کار خیلی بزرگ دردولت انجام شد که همینطوری از آن عبور کردند. طراحی کارت سوخت بزرگترین طراحی نرمافزاری خاورمیانه است بدون شک. اگر کوچکترین خطایی در آن رخ می داد بحران امنیتی در کشور ایجاد میکرد. اما آیا چنین اتفاقی رخ داد؟ نمیگویم 100 درصد را کنترل میکنیم اما نتایج نتایج شگفتانگیزی است.
* ما به صادر کننده سوخت تبدیل شدیم. کارت سوخت ریسک بزرگی بود و هیچ دولتی زیر بارش نمی رفت که صرفهجویی کند. ما با شجاعت با ملت در میان گذاشتیم و مردم همراهی کردند. دولت های قبل میگفتند ناآرامی اجتماعی اتفاق می افتد.
اگر ستاره خلیج فارس هم راه بیفتد جزو بزرگترین صادرکنندگان سوخت میشویم.
الان خودمان صادرکننده تجهیزات گازسوز هستیم. 15 میلیون خودروی گازسوز در کل جهان وجود دارد که 3 میلیون از آن در ایران است.
برای اولین بار در تاریخ کشور مصرف خانگی سوخت کاهش یافت و مصرف کشاورزی افزایش یافت. یعنی بردن مصرف به سمت تولید.
* باید هدفمندی یارانه ها به طور کامل اجرا شود تا حلقههای مدیریت سوخت تکمیل شود. اگر صددرصد آن را اجرا میکردیم سرعت رشد تکنولوژی در کشور هم بیشتر میشد.
* به گزارش خبرگزاری تسنیم، احمدینژاد در پاسخ به اهمیت دادن دولت به عرصه فرهنگ گفت: فرهنگ را ملت حفظ کردند و از این به بعد هم مردم حفظ می کنند. دولت باید موانع را برطرف کند. در فرهنگ اگر تخصصی وارد شویم اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. الان خودباوری ملی خیلی بیشتر از سال 84 است. امید خیلی بالاست. شجاعت بالاست. آگاهی نسبت به مسائل جهان بالاست. همبستگی ملی در ایران در اوج است. کار دولت در این سطح است اما برخی کارها هم هست باید حمایت شود. فیلم های خوبی ساخته می شود و در سطح جهانی جایزه می گیرند. موانع خودخواهی و تعصب و رقابت های ... هم متاسفانه هست ولی کارها دارد در مجموع خوب جلو می رود. در این دوره به اندازه 25 سال اخیر کتاب چاپ شده است.
البته ایران پایگاه هنر است و ما از این حجم کارهای فرهنگی راضی نیستیم. ایران باید جریان سازی فرهنگی در جهان داشته باشد. باید اجازه دهیم هنرمندان پرواز کنند. در عرصه فرهنگ عمومی البته کارهای خوبی شده است.
عشق به ایران و سرزمین و افتخار به ایرانی بودن و البته فرهنگ کار بسیار مهم است که در این عرصه موفقیت های بسیاری به دست آمده است.
* ساده زیستی و پاک دستی مسئولان همهاش کار فرهنگی است.
* برای اولین بار میراث معنوی را هم ثبت کردیم. قبلا فقط میراث های محسوس مانند پل و ساختمان و ... ثبت می شد. برای اولین بار سند مهندسی فرهنگی را در کشور تاسیس کردیم. ساعت کار زنان سرپرست خانوار را کاهش دادیم.
* برای اولین بار خطر اضمحلال نسل را من مطرح کردیم. برخی فکر میکنند جمعیت یک چیز مکانیکی است که می توانیم هر وقت خواستیم شیرش را می بندیم و هر وقت خواستیم باز میکنیم. وقتی منحنی های جمعیتی را ترسیم کردیم و تحلیل کردیم هشدار دادم برخی ها اعتراض کردند. در حالی که خیلی پیچیده است این موضوع. حالا برخی ها تازه دارند متوجه می شوند. انقراض نسل است، شوخی که نیست.
* ما فرهنگ امامت را در سطح وسیع مطرح کردیم. انسان کامل را مطرح کردیم.
* مساله امامت در ایران مربوط به بعد از اسلام نیست فقط . قبل از اسلام هم مردم ایران به این فرهنگ اعتقاد داشتند.
* در عرصه ورزش برای اولین بار به عنوان تیم اول گروه به جام جهانی صعود کردیم. به لیگ جهانی رفتیم و در المپیک و آسیا افتخار آفریدیم.
* برای اولین بار در المپیاد مهارت در جهان چهارم شدیم.
* در حوزه فرهنگ خاص هم باید کارهای خیلی زیادی انجام دهیم.
* به گزارش خبرگزاری تسنیم، احمدی نژاد در پاسخ به سوالی راجع به وضعیت ترافیک در کشور با توجه به تخصص خود در این عرصه گفت: بیشترین سرمایه گذاری را این دولت برای حمل و نقل عمومی در شهرها و جاده ها کرد. 9 برابر کل دولت های قبل. وضعیت خیلی بهتر شده است. در سال 84 تعداد کشته جاده ها 28 هزار نفر و مجروحان8 تا 10 برابر این رقم بود. از همان ابتدای دولتم جلسه گذاشتیم که فکری برای این مساله بکنیم. سالانه بین 10 تا 12 درصد رشد کشته در جاده ها بود. اگر همان روند میخواست ادامه یابد الان به بالای 60 هزار نفر می رسید. اما الان 8 سال از این دولت گذشته و تعداد خودرو سه برابر شده و تردد هم تقریبا همین قدر است و بیش از دو و نیم برابر سال 84 شده اما تعداد کشتههای سال 91 زیر 19 هزار نفر بود. بالاترین سرعت کاهش نرخ کشته ها در جاده در کشور ایران به دست آمد. هرچند همین رقم هم باید کاهش یابد و همین هم زیاد است.
جاده ها را اصلاح کردیم و تجهیزات کنترلی نصب کردیم و پایگاه های هلال احمر و بیمارستانهای مجهز و ... را به کار گرفتیم. بیش از 100 فعالیت در این زمینه انجام شده که محصولش کاهش کشتههاست.
البته 19 هزار نفر کشته جاده هم غم سنگینی است اما اگر روند سابق میخواست ادامه یابد، به 60 هزار نفر میرسید.
* به گزارش خبرگزاری تسنیم، احمدینژاد در پاسخ به این سوال که رقم هایی که درباره وسعت ایران گاهی عنوان میکنید با رقمی که در کتابهای جغرافیا هست، تفاوت میکند، گفت: رقم شما رقم قلابی است. اینکه گفتیم به هر نفر 1000 متر در ایران زمین میرسد درست است. نقشهبرداری دقیق با دستگاههای دقیق شده است. آن رقم در کتابهای جغرافیا برای قدیم و اندازهگیریهای دستی است. ما یک میلیون و هشتصد و هفتادوسه هزار وسعت داریم و گفتهایم که رقم را در کتابهای جغرافیا هم اصلاح کنند.
* همیشه در برق قطعی داشتیم و 10 سال قبل از این دولت، قطعی برنامهریزی شده در تابستان داشتیم اما الان جزو صادرکنندگان بزرگ برق هستیم و به همه همسایگان مانند ترکیه و عراق و عمان و آذربایجان و ... برق صادر میکنیم. البته با ارمنستان بده و بستان داریم. از طریق عراق به لبنان هم می رسانیم. البته آن وسط برق را مصرف میکنند و به لبنان نمی رسانند ولی ما برق میدهیم.
یکی از آرزوها انتقال آب از شمال و جنوب به دشت مرکزی بود که در این دولت این کار شروع شده است. انتقال کار از ارس به دریاچه ارومیه نیز کارش شروع شده است.
قولهای خارجیها برای انتقال آب به دشت مرکزی الکی بود اما این دولت کار را شروع کرد.
* برای اولین بار تعداد مسکن در کشور از تعداد خانوار پیشی گرفت. البته نه اینکه همه خانه داشته باشند، برخیها چند خانه دارند ولی در کل تعداد مسکن از تعداد خانوار پیشی گرفت.
برای اولین بار طرح های مهر ماندگار را ایجاد کردیم.
* برای یکسال و یکسال و نیم بعد هم پروژه برای افتتاح هست که الان بیش از 90 درصد پیشرفت داشته اند که انشاءالله دولت بعدی میآید و افتتاح میکند.
* به گزارش خبرگزاری تسنیم، احمدینژاد در پاسخ به سوالی راجع به ابتکارات دولت در عرصه بینالملل، گفت: اولین ابتکار گفتوگوی دوجانبه با ملتها بود. برای اولین بار رئیس جمهوری از جانب ملت خود، با ملتهای دیگر سخن گفت. یک گفتمان جدیدی در دنیا شکل گرفت به نام گفتمان مردمی.
* این گفتمان فصل مشترک مطالبات فطری ملت ها بود. همه جا از عدالت و آزادی و کرامت و نفی سلطه حرف زدیم. هنوز که حرف می زنم هر جای دنیا گوش می دهند می فهمند و من هم حرف های آنها را می فهمم.
* ما دیدیم این نظم در دنیا که 400 سال هم سابقه دارد ناعادلانه است. بررسی دقیق کردیم و ستون فقرات و حلقه های اصلی را پیدا کردیم. دیدیم نظمی است که خداو پیامبر و ارزشهای اخلاقی را نفی میکند. رسیدیم به اینکه همبستگی این بلوک حول نظام صهیونیستی است که برایشان مقدس است و همه روی آن تعصب دارند. همه منافع تاریخی سرمایه داری و برده داری و استعمار در صهیونیسم خلاصه شده است و این هم دارد زور میگوید به ایران و بقیه کشورها. خب چه کار باید کرد؟ ما که اهل جنگ نیستیم. میخواهیم با فکر کار را پیش ببریم. این منجر شد به 2 سوال درباره هولوکاست. همه ادعاهای غرب درباره آزادی اندیشه زیر سوال رفت. نتوانستند به سوالات ما را جواب بدهند. البته برخی در داخل گفتند این باعث تقویت صهیونیسم شد. اینها ساده فکر میکنند و نمی فهمند صهیونیسم چیست. اگر این به نفع صهیونیست ها بود چرا آنها عصبانی شدند و گفتند باید کاری کنیم کسی از احمدی نژاد حمایت کند و باید محو شود. معلوم است که از بنیان هم خوردند ولی برای اینکه دلشان را خوش کنند گفتند این به نفع ما بوده و برخی هم در داخل همین را تکرار میکنند.
* اصلاح معاهده ان پی تی از دیگر کارهایی بود که در این دولت انجام شد.
* در مقابل نظام سلطه، طرح مدیریت مشترک جهانی را مطرح کردیم که ایده جدید رو به جلو بود. یک ایده عملیاتی بود. وقتی مدیریت مشترک شد، صالحان بالا میآیند. در این صورت به اندیشه مصلح کل و عدالت جهانی و آزادی و حکومت و کرامت جهانی می رسیم. این یک تئوری کامل در برابر نظام سرمایه داری و نظام مارکسیسم که تقریبا از بین رفته، هست.
* ما ته ته ته همه انبیای الهی را در بالاترین قله های جهان مطرح کردیم.
* برای اولین بار مفهوم امام زمان در دنیا مطرح شده است. به آن شکلی که ما مطرح کردیم. امام زمانی که ما مطرح کردیم جنسش بهار و عشق و زیبایی و پاکی است. برخی میگویند وقتی امام زمان می آید دو سوم مردم جهان را می کشند. امام زمانی که ما مطرح کردیم برای مردم آشناست و غریبه نیست. روحانیون مسیحی هم از آن استقبال می کنند.
احمدینژاد در پاسخ به این سوال که امروز دولت بزرگتر است یا سال 84، هم به لحاظ ابعاد و هم ساختار و تعداد نیروها، تاکید کرد: دولت باید از مردم و همراه مردم و برای مردم باشد. در همه 8 سال نبض دولت با نبض مردم زده و اراده مردم هر طرف بوده ما هم همانطرف بوده. هیچکس احساس نکرد که دولت مقابل اوست. مخالف بودند ولی احساس نکردند دولت مقابل اوست. اولین دولتی هستیم که به راحتی بین مردم می رویم و دغدغه ای نداریم. من مثل ماهی که به اقیانوس و آب برمیگردد بعد از 8 سال به بین مردم بازمیگردم. دولت واقعا مردمی است و ابهتی به آن معنا برای دولت نیست که مردم نخواهند حرفشان را بزنند. دولت مال مردم است.
ما به همه شهرستان ها سفر کردیم. اولین بار در تاریخ کشور رئیس جمهوری پیدا شده که همه ایران را دیده. دولت با اشراف تصمیم میگیرد. نیازهای همه مردم را می شناسد.
دولت حتما کوچک شده است. ما با واگذاری اختیارات به استانها دولت را کوچک کردیم. 700 هزار نفر از دولت بیرون رفتند و چند وزارت خانه ادغام شدند و دولت کوچک شد.
بیشترین واگذاری تصدی ها در این دولت اتفاق افتاده و بیشترین واگذاری اختیارات به استانها در این دولت بوده است. واقعاً حلقه بسته مدیریت در کشور شکسته شد و نسل جدیدی از مدیران معرفی شدند و حتی برخی نامزد ریاست جمهوری شدند و چه بسا اگر رد صلاحیت نمی شدند رای می آوردند.
برخی از مدیرانی که الان هستند را چه کسی می شناخت؟ خیلی ها را مردم اولین بار بود که اسمشان را می شنیدند. ولی مدیران موفقی شدند.
سفرهای استانی دور زدن بوروکراسی بود.
* دولت در همه امور کشور اشراف داشت. جلوگیری از ریخت و پاش ها صورت گرفت. همه تعهد دادند کار شخصی اقتصادی نکنند و تقریبا این موضوع اتفاق افتاد و دیدید که همه دستگاه ها بسیج شدند که بتوانند یک مورد سوءاستفاده علیه اعضای اصلی دولت پیدا کنند که نتوانستند الحمدلله. و نیست.
* چون همه مدیران متعهد به مردم بودند، کارشان برکت کرد. فکر میکنم الان لایهای از مدیران توانمند و متخصص و کاملاً مردمی و پاکدست الان در کشور تولید شده است.
* نوآوری همه دستگاهها یک جزوه سنگینی شده و وقت نیست همه آنها بیان شود. من به موارد ویژهای که رخ داده اشاره میکنم. بیشترین پرواز با هلیکوپتر و هواپیما در این دولت انجام شده برای حضور در همه نقاط کشور. وقتی هلیکوپتر سوار میشویم تمام استخوان بندی لق میشود.
* مزاح مجری: خیلی ها دوست داشتند اتوبان شهید احمدی نژاد درست شود./ احمدینژاد: انشاءالله درست می شود.(خنده)
* اولین رئیس جمهوری بودم که به مرز رژیم صهیونیستی رفتم. 40 پرنده صهیونیست ها در حال پرواز بود. من سخنرانی کردم و بشارت نابودی صهیونیست ها را دادم. در بیروت در هنگام سخنرانی برایم شیشه ضدگلوله گذاشته بودند، من گفتم ننگ است که من پشت این شیشه سخنرانی کنم. مستقیم پشت تریبون رفتم و مترجم پشت این شیشه قرار گرفت.
* این دولت، اولین دولتی است که نه به خاطر اقدامات انجام نداده اش، بلکه به خاطراقداماتش مورد هجوم قرار گرفت.
* این دولت اولین دولتی است که در انتخابات ریاست جمهوری بعد از خودش کاندیدا نداشت.
* اولین رئیس جمهوری که هلیکوپترش به کابل برخورد کرد اما به خاطر دعای مردم، اتفاقی نیفتاد و اتوبان شهید احمدی نژاد درست نشد.
تیمی که درباره این سانحه گزارش میداد گفت اولین بار است که هلیکوپتر با کابل برخورد می کند و نمیافتد. این به لطف دعای مردم و عنایت خاص امام عصر بود.
* به گزارش خبرگزاری تسنیم، احمدی نژاد در پاسخ به این سوال که بعد از ریاست جمهوری چه خواهد کرد؟ گفت: یکی از مهمترین کارهایی که باید انجام شود توسعه علمی کشور است و به نظرم رسید اگر بتوانم کمکی کنم به این بخش بروم. وقت اصلی را اختصاص دهیم به توسعه علمی کشور آنهم در یک سطوح بالاتر. دعوت کنیم از اساتید برجسته و 10-15 رشتهای که مرزهای دانش را شکل میدهد وقت بگذاریم. از مدت ها قبل مجوز گرفتیم و اساسنامهای را تنظیم کردیم و داریم کارها را شروع کنیم.
یک دانشگاه بین المللی میخواهم تاسیس کنم که از بیرون هم دانشجو می پذیرد.
* من اصلا اهل حزب و اینها نیستم و قبلا هم تجربه کردم. باورهایی در من به وجود آمده که از آن کانال نمی شود اهداف و باورهای الهی را دنبال کرد. ملت در حزب نمی گنجد. حزب خوب است برای برخی هماهنگیها. ملت خیلی بزرگتر است. من یک خادم کوچک هستم. یک قطره. اگر خدا ما را خاک پای ملت به حساب بیاورد کلاهمان را بالا می اندازیم.
اما اینکه در عرصه سیاسی هیچ حرفی نزنیم، مگر می شود؟ اما اینکه حزب درست کنیم و بگوییم ما اینور شما آنور. اینگونه نیست.
* احمدینژاد در پاسخ به این سوال که اگر شورا شما را به عنوان شهردار انتخاب کند می پذیرید؟ گفت: من حاضرم شب ها جوب های شهر را جارو کنم اما کاندیدا برای شهرداری زیاد است و جوان ترها هستند و من ترجیح میدهم آنها این کار را انجام بدهند. من کمکشان می کنم. البته عوارضم را می دهم هرچند 8 برابر شده است(خنده)
* احمدینژاد در پایان سخنان خود در گفتوگوی زنده تلویزیونی با مردم از شبکه یک سیما، از مردم خواست که در شبهای قدر همه برای یکدیگر دعا کنند
* رئیس جمهور در پایان گفت که یک جلسه دیگر برای خداحافظی و حلالیت خواهی از طریق رسانه ملی با مردم به گفتگو خواهد نشست. احمدی نژاد گفت که مدت زمان آخرین گفتگوی خود با مردم از طریق رسانه ملی کوتاه خواهد بود.
* گفتگوی زنده تلویزیونی احمدینژاد ساعت 7 دقیقه بامداد روز دوشنبه 7 مرداد به پایان رسید.
«روحالله حسینیان» تاکید دارد که چهره صرفا امنیتی نیست و سابقه قضایی- امنیتی دارد و جانشین دادستان انقلاب اسلامی تهران در وزارت اطلاعات بوده.
او پیرامون اینکه درباره حمله به سخنرانی هاشمی، سیدحسن خمینی و حجتالاسلام ناطقنوری چه احساسی داشتید، بیپرده میگوید: «از حمله به برخی خوشحال میشدم و از برخی ناراحت.» البته هیچ توضیحی نمیدهد که از کدام ناراحت شده و از کدام خوشحال. حسینیان از سخنرانان «مسجد اهل بیت» در روزهای دهه فجر بوده و میپذیرد که سخنرانیهای آن مسجد تا حدودی در تحریک مردم در روز 22 بهمن قم تاثیرگذار بوده اما گذشته از این معتقد است: «نقش روسایجمهوری و مجلس در ماجرای یکشنبه سیاه، زمینههای حمله به سخنرانی علی لاریجانی را فراهم کرد و اگر احمدینژاد هم راهی قم میشد، همین برخورد با او صورت میگرفت.»
حسینیان که این روزها مدام تهدید میکند که با گوجهفرنگی و تخممرغ پذیرای «جک استراو» در بهارستان خواهد بود، در بخشی از گزارش خود به احمدینژاد انتقاد میکند، درست همانجایی که ماجرای پخش فیلم فاضل لاریجانی و سعید مرتضوی به میان میآید. او در یکشنبه سیاه پنجبار از احمدینژاد تقاضا میکند که فیلم را پخش نکند اما عصبانیت کار دست رییس دولت دهم میدهد.
متن کامل گفتگوی شرق با او در پی می آید:
آقای مطهری در صحن علنی از حصر خانگی آقای میرحسین موسوی و کروبی انتقاد کردند، نظر شما درباره پایان حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد چیست؟
این کار به شورایعالی امنیت و شورای امنیت کشور برمیگردد و اینها ارتباطی به من ندارد که اینها در حصر باشند یا نباشند.
به هر شکل شما بهعنوان یک نماینده مجلس، همانطوری که آقای مطهری نظر خودش را اعلام کرده، نظرتان را بفرمایید؟
من با آزادشدن کسانی که بنای دیکتاتوری، بدعت و آشوب را در کشور پایهریزی کردند، موافق نیستم.
با حضور آقای خاتمی در مراسم «تحلیف» چطور؟
بگذارید من حرفم را بزنم. اینها برای دموکراسی ضرر دارند و دشمن دموکراسی هستند. نباید اینقدر آزاد باشند که دموکراسی را به خطر بیندازند.
اما درباره حضور آقای خاتمی نظرتان را نگفتید، به هر حال مرسوم است که در مراسم «تحلیف» روسایجمهوری پیشین حضور داشته باشند.
آنچه که من اطلاع پیدا کردم این است که مجلس از ایشان دعوت نکرده است.
البته ایشان احتمالا از سوی آقای روحانی برای مراسم «تحلیف» دعوت خواهند شد؟
تایید نهایی میهمانان برای حضور در مراسم «تحلیف» به نظر هیاترییسه مجلس باز میگردد.
درباره گزارش قم یکسری سخنرانی در مسجد اهل البیت قم صورت گرفته بود، تیم تدوین گزارش تاکید دارند که آن سخنرانیها در برانگیختن افراد تاثیرگذار بوده، بهعنوان یکی از سخنرانان مسجد اهل بیت این را تایید میکنید یا نه؟
بله. قطعی است، عدهای از سخنرانها ازجمله خود بنده که در مسجد «اهل بیت» صحبت و از آقای لاریجانی انتقاد کردم، گفتهام که بالاخره یک زمینهای را ایجاد میکند. ولی دلیل اصلی این سخنرانی نیست. باید بررسی کرد که چه اتفاقی افتاده. بعد از آن سخنرانیها در مسجد «اهل بیت»، آقای لاریجانی در قم دهها سخنرانی دیگر داشته، چرا در آن سخنرانیها اتفاقی نیفتاد؟ و چرا در 22 بهمن این اتفاق افتاد؟
نظر خود شما در این در اینباره چیست؟
به نظر من علت اصلی، «یکشنبه سیاه» مجلس بود و هر آنچه میان رییس مجلس و رییسجمهوری اتفاق افتاده.
یعنی نخستین اختلافها در آنجا پیش آمد؟
بدون تردید. اگر آقای احمدینژاد هم به قم رفته بود و در آنجا صحبت کرده بود، همین اتفاق برایش میافتاد و این حرف مردم بود. اما خب وقتی رهبری بارها تذکر میدهد که سران قوا با یکدیگر اختلاف نداشته باشند، چرا آمدند و آن برخورد زشت را در مجلس انجام دادند. من همان موقع هم اعتراض کردم که وقتی نظر رهبری بر آرامش است چرا این کار شده؟ کار غلطی است اما باید همین کار غلط درست ارزیابی میشد.
اما بخشی از گزارش آن روز – یکشنبه سیاه- درمورد استراق سمع و شنود و فیلمبرداری بود که آقای مرتضوی مرتکب شده بودند و فیلم آن هم در صحن علنی مجلس پخش شد. چرا مجلس در آن قضیه ورود نکرد؟ آیا آن کار مرتضوی کار پسندیدهای بود از نظرشما؟
آقای مرتضوی دلایل خودشان را داشت. او میگوید من با توجه به اینکه مسوول «شستا» هستم و اینکه «شستا» یک موسسه مالی است، فیلم تمام افرادی که با من ملاقات دارند را ضبط کردهام.
شما خودتان سابقه حضور در دستگاه امنیتی دارید، آیا این کار اشتباه نیست؟
به هر حال اتاقشان است.
یعنی هرکسی میتواند در اتاقش دستگاه شنود و استراق سمع و فیلمبرداری نصب کند؟
بله.
و نمایش در عموم چطور؟
آنچه که اشتباه است نمایش آن توسط احمدینژاد بود. احمدینژاد حق نداشت آن نوار را پخش کند. بهویژه پخش فیلمی که از صحبت بین دو نفر آن هم به شکل محرمانه بوده، اشتباه است. من آن روز پنجمرتبه به آقای احمدینژاد تذکر دادم که این کار را نکند، چون هم خلاف عرف و قانون است و هم خلاف دستور مقام رهبری و هم خلاف شرع.
خب پس اگر شما هم به ایشان مشورت دادید، چرا احمدینژاد فیلم را در مجلس پخش کرد؟
به نظر من عصبانی بود.
گزارش قم احتمالا فردا خوانده میشود آیا این گزارش را پایانی بر رفتارهای نیروهای خودسر میدانید؟
گزارش مجلس را هیچ پایانی بر هیچ کاری نمیدانم.
چون این گزارش اینقدر سطحی است که متاسفانه نه احساسی را بر میانگیزد و نه تعقلی را؛ و نه حتی اندیشهای را بهدنبال خواهد داشت. البته کسانی که صحبت مقاممعظمرهبری را قبول دارند، خودشان را از این به بعد مقید میدانند که جلسه را به هم نزنند.
اما پرونده قم نخستین تندروی نبوده، در همین مشهد چند سال پیش با آب معدنی به سخنرانی آقای ناطق حمله کردند، شما که سمت امنیتی داشتید چرا با نیروهای لباس شخصی و آنهایی که رفتار خودسرانه داشتند، برخوردی صورت ندادید؟ و اگر صورتگرفته بفرمایید تا ما منعکس کنیم.
من آنجوری که شما مطرح میکنید، سابقه امنیتی ندارم.
منظورم مسوولیت شما در وزارت اطلاعات بوده.
من امنیتی نیستم که بخواهید در جراید خودتان مطرح کنید. من سابقه قضایی - امنیتی دارم و جانشین دادستان انقلاب اسلامی تهران در وزارت اطلاعات بودم.
در همین قضیه بفرمایید که آیا با لباس شخصیها برخورد شد؟ آیا گزارش قم نخستین برخورد هدفمند با اینطور تندرویهاست؟
برخوردها از جناح چپ شروع شد. نخستین حرکت هم برهمزدن سخنرانی آیتالله یزدی بود، که بعد از آن هم این سنت بد نهاده شد.
یعنی قبل از آن نبود؟
نه نبود. اولین جلسهای که به هم ریختند، همین جلسه سخنرانی آیتالله یزدی بود که چپها آنها را بر هم زدند. متاسفانه آنهایی که الان مدعیاند، چرا برخوردی نمیشود، آن موقع از آن حرکت بهعنوان شاهکار چپها نام بردند.
خود شما وقتی شنیدید که عدهای خودسر به سخنرانی سیدحسن خمینی، حجتالاسلام ناطقنوری و آیتالله هاشمیرفسنجانی حمله کردهاند، چه حسی داشتید؟
ازبعضیها خوشحال شدم و از بعضیها ناراحت.
کدام یکی را وقتی شنیدید خوشحال شدید؟
به این سوالتان پاسخ نمیدهم. (با خنده)
علی مطهری در گفتگو با مهر، در پاسخ به این سئوال که نظر شما درباره انتقادات آقای توکلی نسبت به نطق دیروزتان در مجلس چیست، گفت: ایشان ضمن تایید بخش اعظم نطق من، دو ایراد گرفته بودند یکی اینکه اقلیت هم حق اظهارنظر دارد و نباید دیکتاتوری اکثریت حاکم شود، بنابراین هواداران گفتمان افراط هم حق اظهار نظر درباره کابینه دولت جدید و غیره را دارند.
وی افزود: اصل این حرف درست است اما فعلا مصداق ندارد. آنچه در روزهای اخیر از طرف این گروه انجام می شود صرف اظهارنظر نیست بلکه ایجاد فضای رعب و متصل کردن موضوع به فتنه و فتنه گران است تا از این طریق رئیس جمهور منتخب را در انتخاب وزیران تحت تاثیر قرار دهند و در نهایت افراد مورد نظر خود را به ایشان تحمیل کنند.
نماینده تهران خاطر نشان کرد: ایراد دوم آقای توکلی به نطق من این بود که جرم آقای موسوی و کروبی را کم در نظر گرفته ام و با جرم آقای احمدی نژاد در فتنه یکسان دانسته ام. البته از نطق من چنین چیزی بر نمی آمد.
مطهری گفت: حرف من این بود که اگر آنها باید عذرخواهی کنند آقای احمدی نژاد هم باید عذرخواهی کند این به این معنی نیست که اتهام یا جرم اینها مساوی است. در مواقع دیگر در این موضوع صحبت کرده ام. علاوه بر این گفتم باید تکلیف این دو نفر پس از آشتی ملی که در انتخابات اخیر رخ داد، روشن شود و ضرورتی برای ادامه حصر آنها نیست و اصولا مجازات بدون محاکمه شرعا و قانونا مجاز نیست.
وی ادامه داد: یا آزاد شوند یا محاکمه، البته در صورت محاکمه باید به طور همزمان به اتهامات آقای احمدی نژاد هم رسیدگی شود. وضع فعلی قابل دوام نیست. آقای توکلی باید پاسخ دهد که آیا وضع فعلی را می پسندند و اگر می پسندند این وضع تا کی باید ادامه داشته باشد؟اکنون که اکثر هواداران اینها با نظام آشتی کرده اند، چه ضرورتی برای ادامه این وضع وجود دارد؟
گمانه زنی با رنگ واقعیت
در این لیست حضور علی جنتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدمحمود علوی در وزارت اطلاعات،علی یونسی وزارت کشور، علی ربیعی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، سیدحسنهاشمیدر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، محمدعلی نجفی در وزارت آموزش و پرورش، محمدجواد ظریف در وزارت امور خارجه، حجتی در وزارت جهاد و کشاورزی، چیتچیان در وزارت نیرو، بیژن نامدار زنگنه در وزارت نفت، عباس آخوندی در وزارت مسکن و شهرسازی و، سعید فائقی در وزارت ورزش و جوانان تقریبا قطعی شده است.
جای خالی برخی وزرا
این در حالی است که هنوز خبری از وزارتخانههای ارتباطات و فناوری اطلاعات، صنعت، معدن و تجارت، علوم و تحقیقات، اقتصاد و دارایی، دفاع، معاون حقوقی پارلمانی و معاون بینالملل رئیسجمهور همچنین رئیس سازمان میراث فرهنگی به گوش نرسیده است.
بر اساس آنچه اطرافیان رئیسجمهور منتخب مطرح میکنند، به نظر میرسد ترکیبی از ترکان، نهاوندیان، نوبخت و ربیعی تیم اقتصادی رئیسجمهور آینده را سامان دهند و در دولت یازدهم اسحاق جهانگیری سمت معاون اول و محمد نهاوندیان رئیس دفتر ریاست جمهوری را عهده دار خواهند بود. در این میان نام محمد فروزنده رئیس فعلی بنیاد مستضعفان و جانبازان نیز به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی مطرح است. هرچند که گفته میشود این گزینه چندان قطعی نیست.
نعمت زاده:تصمیم نهایی با روحانی است
ما نیز از محمد رضا نعمت زاده که نزدیک ترین فرد به روحانی در روزهای انتخابات بود صحت و سقم این لیست را جویا شدیم و وی نیز در پاسخ گفت: بنده اطلاع دقیقی از این لیستهای منتشر شده ندارم .نعمت زاده که پاسخ دقیقی در این باره به «قانون» نداد این اسامیموجود در این لیست را رد نیز نکرد و گفت:در رابطه با کابینه تصمیم نهایی را آقای روحانی میگیرند.
جنتی تایید کرد، نجفی رد نکرد
در همین راستا علی جنتی نیز حضور خودش را در جامه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیدولت روحانی تایید کرد.از سویی محمد علی نجفی که وزارت آموزش و پرورش را به وی انتصاب داده بودند در مصاحبهای گفت: در مورد انتخاب نهایی نمیتوانم به طور قطعی اظهارنظر کنم، اما آقای روحانی گفتهاند که من را به عنوان وزیر آموزش و پرورش معرفی خواهند کرد، مگر اینکه اتفاقاتی بیفتد که نظر وی عوض شود.
در این بین معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور را به محمد باقر نوبخت نزدیک میدانند. در این بین نام سازمانهایی از قبیل محیط زیست خالی است که محتمل ترین گزینه را به معصومه ابتکار اختصاص میدهند که سابقه ریاست این سازمان را دارد.این اسامیدر حالی به گوش میرسد که اکثر این افراد در جایگاهی که قرار است به کار گرفته شوند قبلا سابقه مدیریت در آن را دارند.
ترکان، صبر کنید
با اکبر ترکان مشاور عالی حسن روحانی تماس گرفتیم وی نیز در پاسخ گفت: من نیز اطلاع قوی از این لیست ندارم که به شما کمکی بکند ولی در کل این اسامیدر لیستهای پیشنهاد برای تصدی گری این پستها معرفی شده بودند ولی این که نهایی شده باشد یا خیر باید منتظر ماند و دید.
گزینهها تایید شده اند
برای تکمیل اطلاعات در رابطه با کابینه به سراغ یکی دیگر از منابع آگاه و از نزدیکان روحانی رفتیم و شرایط را از وی جویا شدیم.وی که اسامیبرخی از وزرا مانند علی جنتی و علی ربیعی را تایید کرد بااشاره به این که سید محمود علوی گزینه اصلی وزارت اطلاعات است گفت: اکثر وزارتخانهها نهایی شده است ولی این که وزارت خانههایی مانند دفاع و دادگستری درهالهای از ابهام است باید منتظر ماند و دید حجت الاسلام والمسلمین روحانی در نهایت چه گزینههای نهایی را اعلام میکنند.
سابقه وزرای نهایی
از گذشته کاری این افراد که جویا شدیم بیشتر این شخصیتها پیشینه نزدیکی به جایگاه خودشان دارد.علی یونسی که در وزرات اطلاعات دولت اصلاحات بعد از دری نجف آبادی وزارت را در اختیار گرفت ید طولایی در اداره وزارتخانهدارد و سعید فایقی نیز که در وزارت ورزش و جوانان به کار گیری شده است در دوره اصلاحات معاون سازمان تربیت بدنی بوده است. بیژن زنگنه وزیر نفت دولت اصلاحات بوده است و علی جنتی فرزند آیت ا... احمد جنتی معاون اسبق وزیر کشور بوده است که در حال حاضر برای وزرات ارشاد گزینه نهایی معرفی شده است.نوبتی هم که باشد نوبت وزارت بهداشت است که آن به سید حسنهاشمیمشاور وزیر بهداشت رسیده است.
سید محمود علوی عضو مجلس خبرگان رهبری در گفتوگو با خبرنگار ایلنا با تاکید براینکه خودداری از رسانهای شدن برخی مطالب مربوط به جلسات شورای نگهبان آثار خوبی نخواهد داشت، گفت: ممکن است این مساله قداست شورای نگهبان را تا حدودی تنزل داده و این نهاد اعتبار خود را در جامعه از دست بدهد اما تا جایی که من اطلاع دارم اشکالاتی که به کار شورای نگهبان وارد میکنند با علنی شدن جلسات آن رفع خواهد شد.
علوی افزود: همانطور که بسیاری از بزرگان نیز اذعان دارند شورای نگهبان چه به لحاظ قانون و چه به لحاظ نحوه عملکرد نیازمند بازنگری است. در کمیسیون سیاسی اجتماعی مجلس خبرگان رهبری نیز آیت اله یزدی عنوان کرد که به رئیس مجلس اعلام کردند که ساز و کار شورای نگهبان به لحاظ برخی قانونها دچار کمبودهایی است و عملکرد این نهاد نیاز به بازنگری و قوانین بیشتری دارد یعنی اعضای شورای نگهبان نیز این احساس را دارند که خلاءهای این نهاد باید از راههای صحیح حل شود.
وی ادامه داد: همه افرادی که در جریان کم و کیف مساله هستند بر این باورند که برای حفظ جایگاه و قداست شورای نگهبان باید بدون رسانهای شدن مشکلات آن این مساله چاره اندیشی شود. بنابراین با محفوظ ماندن علنی شدن جلسات شورای نگهبان میتوان در عملکرد آن بازنگری کرد و راهکار صحیحی پیش بینی شود تا آن زمان باید از رسانهای شدن جلسات شورای نگهبان جلوگیری شود اما پس از برطرف شدن این مشکلات میتوان صحبت از رسانهای شدن این جلسات داشت.
علوی در بخش دیگری از صحبتهای خود تاکید کرد: اگر به موقع به مشکلات مطرح شده در مورد شورای نگهبان رسیدگی نشود رفته رفته این مشکلات ناخواسته به رسانهها کشیده خواهد شد گفت: به طور قطع اصلاحاتی باید در عملکرد شورای نگهبان و برخی از اعضای آن ایجاد شود و امیدواریم هرچه زودتر این مساله محقق شود تا این نهاد جایگاه سازنده خود را حفظ کند و کمترین آسیبی متوجه آن نشود.
وی ادامه داد: نباید فراموش کرد کسانی که باید بیش از همه شان و جایگاه این نهاد را حفظ کنند خود اعضای آن هستند چراکه عملکرد آنها میتواند اولین فاکتور در افزایش اعتبار شورای نگهبان محسوب شود.
تعداد صفحات : 14
در اول اردیبهشت 1392 با همت جمعی از کارشناسان علوم ارتباطات و اقتصاد و حقوق، پایگاه خبری قدر نیوز با رویکردی سیاسی پا به عرصه فضای مجازی گذاشت. قدر نیوز به هیچ گروه یا حزب و یا شخصیت سیاسی وابسته نیست و در تلاش است در چهارچوب مصالح و منافع ملی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با رعایت اخلاق رسانه ای و با روحیه ای حقیقت طلب و عدالت جو، حقایق سیاسی کشور را در چهارچوب قوانین موضوعه منتشر نماید. قدر نیوز نه تنها هیچ گرایش سیاسی ندارد بلکه هیچ ارتباطی با گروهها و جریان های سیاسی نخواهد داشت. لیکن در چهارچوب منافع و مصالح ملی از آنجائیکه بازار سرمایه متأثر از حوزه های سیاسی خواهد بود لاجرم در امور مرتبط با اقتصاد نیز ورود خواهد داشت. قدر نیوز وظیفه خود می داند دستورات و نظرات قانونی نهادهای ناظر بر فضای مجازی کشور را اجرا نماید. قدر نیوز در راستای اطلاع رسانی اخبار و اطلاعات از کلیه انتقادات و پیشنهادات بازدید کنندگان محترم استقبال نموده و از هرگونه همکاری در این خصوص قدردانی خواهد کرد، آرزوی کلیه دست اندرکاران قدر نیوز رشد و شکوفایی اقتصاد ملی و اقتدار میهن اسلامی می باشد.