loading...
وبلاگ خبری قدر نیوز
Farrokh بازدید : 1 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)

رئیس جمهور با بیان اینکه این دولت پاکترین دولت تاریخ کشور است، گفت: ما با هم میثاقی بستیم و بر روی چند محور تفاهم کردیم، اول قرار گذاشتیم که شان هر کسی که به دولت می‌آید فقط خدمتگذاری باشد ولاغیر.

به گزارش سرویس سیاسی قدرنیوز به نقل از انتخاب ، محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور جمعه شب طی سخنانی در آخرین زنده تلویزیونی خود با مردم ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات برای مردم ایران و سلام دوباره به همه ملت ایران در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر اینکه چقدر به تعهداتی که در سال 84 و 88 به مردم داده‌اید وفادار بوده‌اید، گفت: سوال بسیار خوبی را مطرح کردید. من یادم است که هم سال 84 و هم سال 88 تقریبا کمترین قول‌های اجرایی را به مردم دادیم بعضی‌ها می‌گفتند ما اینقدر پول می‌دهیم این کار را انجام می‌دهیم، آنها را می‌آوریم اینها را می‌‌بریم، اما قول‌هایی را من به مردم دادم که تعهداتی بین من و همکارانم در دولت اتفاق افتاد.

وی افزود: من قول دادم همه توانم و وجودم را وقف خدمت خواهم کرد و با همه تلاش پای منافع ملت خواهم ایستاد. از عزت ملت، از تمامیت کشور دفاع خواهم کرد.

رئیس جمهور با بیان اینکه من قول دادم که سرگرم مسائل شخصی و گروهی نخواهم شد، تصریح کرد: قول دادم که کشور می‌تواند به جاهای بالایی برسد؛ کشور توانمندی‌های بالایی دارد و سعی خواهیم کرد که استعدادهای آن را شکوفا کنیم و این قول‌هایی بود که من دادم که مردم درباره آن قضاوت خواهند کرد.

احمدی‌نژاد بخش دیگری از قول‌های خود را بین خود و همکارانش در دولت عنوان کرد و افزود: ما با هم میثاقی بستیم و بر روی چند محور تفاهم کردیم، اول قرار گذاشتیم که شان هر کسی که به دولت می‌آید فقط خدمتگذاری باشد ولاغیر، قول و قرا رگذاشتیم که این دوره‌ای که در دولت هستیم زندگی‌مان را وقف خدمتگذاری به مردم کنیم.

وی با بیان اینکه بنده شهادت می‌دهم که اکثر قریب همکارانم در دولت به این وعده خود وفا کردند، افزود: قول و قرار گذاشتیم که پاک و پاکدست باشیم و من اطمینان می‌دهم که این دولت پاکترین دولت تاریخ کشور است. وقتی کسی دنبال کارهای دیگر نباشد، معلوم است که مصونیت هم پیدا می‌کند. البته خیلی‌ها تلاش کردند که وصله‌هایی را به دولت بچسبانند اما به لطف خدا این وصله‌ها نچسبید.

رئیس جمهور خاطرنشان کرد: قول و قرار گذاشتیم که هیچ کس در دوره ماموریت به دنبال کارهای اقتصادی شخصی نباشد و من اینجا شهادت می‌دهم که قریب به اتفاق همکارانم به این قولشان وفا کردند. قول دادیم که از مظلوم دفاع کنیم و در مقابل زیاده‌خواهان بایستیم و من فکر می‌کنم در این بخش نیز خوب عمل کردیم.

احمدی‌نژاد با بیان اینکه من و همکارانم با همدیگر قول و قرار گذاشتیم که بر عدالت پافشاری کنیم و تحت تاثیر و فشارهای اطراف قضیه قرار نگیریم، اظهار داشت: در این بخش نیز قریب به اتفاق همه همکارانم نیز به این قولشان وفا کردند.

"قول دادیم به ارزش‌های الهی و آرمان‌های انقلاب وفادار بمانیم؛ من فکر می‌کنم امروز که روز پایانی دولت است، همکاران من از روز اول مومن‌تر و وفادارتر به ارزشهای الهی و آرمان‌های انقلاب هستند."

به گفته وی ادبیات این دولت ادبیات ارزشی، انسانی و سرشار از آرمان‌های الهی است.

وی با بیان اینکه قول دادیم کارها را به صورت کارشناسی و دقت اکثریتی پیش ببریم، افزود: ما در تمام کارها امور مردم را در نظر گرفتیم و مطلق تحت تاثیر فشارها، تقاضاها و تمایلاتی که بخواهد ما را از حقوق عمومی‌مان منحرف کند، قرار نگرفتیم و اینجا شهادت می‌دهم که قریب با‌لاتفاق همکاران من به این وعده خود وفا کردند.

رئیس جمهور با بیان این جمله که می‌خواهم خدمت ملت اعلام کنم که بنده به عنوان کوچک ملت و خادم ملت، هیچ سندی را که علیه منافع ملت باشد را امضاء نکردم، خاطرنشان کرد: هیچ کس نمی‌تواند سندی پیدا کند و بیاورد به من نشان دهد که آن را علیه منافع ملت امضاء کردم یا علیه تمامیت ملت و ارزش‌های حاکم بر کشورمان امضاء کرده باشم.

احمدی‌نژاد افزود: ما به عهدی که بستیم وفادار ماندیم. سوگند خوردیم این امانتی که ملت به ما سپرده است صیانت کنیم و نگهبان امین باشیم که آن را به منتخب بعدی ملت بسپاریم. ما با آرامش و اطمینان امانت را به فرد بعدی خواهیم سپرد و همه توان‌مان را بر صیانت از امانت ملت به کار گرفتیم. نمی‌گویم که همه جا موفق شدیم بالاخره همه کارها دست ما نبود اما همه توان‌مان را به کار گرفتیم که به این عهدمان وفا کنیم.

وی اضافه کرد: ما قول داده بودیم که هیچ تصمیمی را از روی احساسات نگیریم.

احمدی‌نژاد افزود: ما به عهدی که بستیم وفادار ماندیم. سوگند خوردیم این امانتی که ملت به ما سپرده است صیانت کنیم و نگهبان امین باشیم که آن را به منتخب بعدی ملت بسپاریم. ما با آرامش و اطمینان امانت را به فرد بعدی خواهیم سپرد و همه توان‌مان را بر صیانت از امانت ملت به کار گرفتیم. نمی‌گویم که همه جا موفق شدیم بالاخره همه کارها دست ما نبود اما همه توان‌مان را به کار گرفتیم که به این عهدمان وفا کنیم.

وی اضافه کرد: ما قول داده بودیم که هیچ تصمیمی از روی احساسات تصمیمی نگیریم و به خاطر منافع گروهی، دسته‌ای و حزبی تصمیمی نگیریم و می‌خواهم بگویم که واقعا همه دولت به این عهد وفادار ماند و هیچ وقت از روی احساسات تصمیم نگرفتیم. هر چند بعضی‌ها گفتند ا ما ما به آن جواب ندادیم.

رئیس جمهور خاطرنشان کرد: ما عاطفی بودیم و وقتی که کودکی را که کنار خیابان می‌بینم دلم به تپش می‌افتد یا اگر یک انسان نیازمندی را ببینم عاطفی می‌شوم اما هیچ وقت از روی احساسات برای کشور تصمیم نگرفتیم تصمیمات عادلانه، کارشناسانه و با دقت به کار گرفتیم. ده‌ها جلسه تشکیل می‌شد و به من گزارش می‌دادند. بنابراین سعی کردیم به آن تعهداتی که دادیم عمل کنیم و به عهدی که با مردم بستیم به آن وفادار بمانیم.

وی در پاسخ به این سوال که ریاست جمهوری بار سنگین اجرایی به همراه دارد که نیاز به همراهی‌های خاص دارد آیا با شما همراهی شد یا خیر و در چه شرایطی کار کردید؟ گفت: این بحث ابعاد گوناگونی دارد؛ اینکه مسئولیت‌ها و اختیارات باید متوازن باشد، ولی هر مسئولیتی معادلش اختیارات لازم دارد؛ اینکه در قانون چگونه بدان پرداخته شده یک بحث حقوقی است، ولی اینکه چه اتفاقی افتاده بحث دیگری است.

وی با خواندن این مصرع که ما زیاران چشم یاری داشتیم، افزود: بالاخره فشار روی دولت خیلی زیاد بود و وظیفه سنگینی بود؛ ما دو سال است که می‌گوییم فشار خارجی هست ولی خیلی حاضر نیستند به این هم اذعان کنند. وقتی فشار خارجی هست همه باید با هم باشیم و دست به دست هم دهیم و مشکلات را برطرف کنیم.

رئیس جمهور با بیان اینکه اهل گله نیستم و خیلی علیه دولت مطالبی گفته شد، اظهار داشت: روش ما سکوت بود، سکوتی آگاهانه و متعهدانه زیرا کشور در شرایطی نیست که همه به مناقشات بپردازند؛ ما شرایط منطقه و فشارهای دشمن و تحریم‌ها را می‌دیدیم.

احمدی‌نژاد با انتقاد از طرح مسائل فرعی و مانع‌تراشی تصریح کرد: ما در این شرایط مانند آن مادر اصلی برخورد کردیم، از این به بعد نیز همانگونه برخورد می‌کنیم. تبلیغات منفی علیه دولت خیلی زیاد بود احتمال هم می‌دهم که شاید در یک بازه زمانی کوتاه این تبلیغات شدید هم بشود؛ ولی روش من همان روش قبلی است؛ زیرا کشور نیاز به همبستگی دارد.

وی در پاسخ به این سوال که موضع شما درباره دولت جدید چیست و چه حسی در قبال کمک به آنها دارید، اظهار داشت: دولت متعلق به همه مردم است همه باید دست به دست هم دهند تا کشور را از شرایط مختلف عبور دهند. حتی اگر شرایط کشور عادی عادی بود نیازمند همدلی و همراهی برای افزایش سرعت پیشرفت بودیم.

رئیس جمهور ادامه داد: در این دولت برای اولین بار پس از انقلاب همه وزرا و معاونین رئیس جمهور با آقای روحانی ملاقات کردند و هر چه اطلاعات خواستند در اختیار وی قرار دادند. من نیز در دولت گفتم هر کسی هر کاری دارد باید پشتیبانی کنید. ضمن اینکه برای اولین بار بود که در فاصله سرکار بودن دولت قانونی برخی دوستان می‌آمدند و کارهایی می‌خواستند و یا ورود می‌کردند و ما حساسیت نشان نمی‌دادیم.

احمدی‌نژاد در پاسخ به این سوال که آیا حاضر هستید لیست اموال و دارایی‌های خود را اعلام کنید، اظهار داشت: در سال 84 اموالم را اعلام کردم و اکنون نیز همان اموال را با تغییرات مختصری دارم. به عنوان مثال خانه نارمک که قدیمی و 175 متری بود در 4 واحد ساخته‌ایم که با بچه‌ها در کنار هم باشیم.

وی با تاکید بر اینکه ایرانی‌ها می‌خواهند دور هم باشند و این وظیفه پدر و مادرهاست که فرزندانشان را زیر پر و بال خود بگیرند، تصریح کرد: برای ساخت این خانه از بانک و صندوق نهاد ریاست جمهوری و برخی آشنایان وام گرفتیم تا با بچه‌ها در یک جا زندگی کنیم.

رئیس جمهور ادامه داد: پسر بزرگ من مهندس عمران است که در یک شرکت نیمه‌خصوصی نیمه دولتی کار عمرانی می‌کند. دخترم نیز مهندس برق و پسر کوچکم مهندس مکانیک است همسرم نیز مهندس است و فوق‌لیسانس تعلیم و تربیت دارد، همچنین دامادم پزشک عمومی است؛ بالاخره همه اینها دست به دست هم دادند و این 4 واحد را ساختیم تا در کنار هم زندگی کنیم.

احمدی‌نژاد در پاسخ به اینکه آیا اموال دیگری خارج از این اموال ندارید، گفت: اموالم همانی است که قبلا اعلام کردم. یک ماشین هم داشتم که بلاهایی سرش آمد اما تغییری که اتفاق افتاده، همینی بود که گفتم. من نامه‌ای نوشتم و فردا برای رئیس قوه قضائیه ارسال می‌کنم که در زندگی‌ام این تغییرات اتفاق افتاده است.

وی در پاسخ به این سوال که فردا پس از مراسم تنفیذ چه خواهید کرد، اظهار داشت: نزدیک افطار است و به خانه‌مان در نارمک می‌رویم.

رئیس جمهور درباره اینکه آیا دیگر در خانه نهاد ریاست جمهوری نیستید، گفت: اما اثاث‌مان را به نارمک برده‌ایم و امشب شب آخرمان است و از فرداشب به نارمک می‌رویم.

احمدی‌نژاد درباره اینکه به چه کاری مشغول می‌شوید، خاطرنشان کرد: ما که در خدمت کشوریم و هر زمان که مردم صلاح بدانند در هر جا و کاری خادم ملت هستیم. یکی از کارهای اصلی ما همان راه‌اندازی دانشگاه ایرانیان است. من همکاری کوچک خانواده بزرگ دانشگاه هستم و از آنجا به پاستور آمده‌ام و باید به کار اصلی‌ام بازگردم.

وی با بیان اینکه از مدت‌ها قبل فکر کردم که کسی که در این موقعیت قرار می‌گیرد و از دولت می‌رود چه کار کند که مفید باشد، اظهار داشت: البته رایزنی‌ها و گمانه‌زنی‌ها زیاد بود که حزب تاسیس می‌کنند و... حرف زیاد و هر کسی از ظن خود گمانه‌زنی کردند. منتهی ما دنبال آنجایی بودیم که بتوانیم بیشترین خدمت را به کشور بکنیم.

رئیس جمهور با تاکید بر  اینکه باید کار علمی گسترش پیدا کند اشاره‌ای نیز به جهش علمی کشور در دولت‌های نهم و دهم داشت و افزود: فکر کردم در کنار همکاران عزیز در حد بضاعت خودم در دانشگاه باشم و به پیشرفت علم کمک کنیم قالب این دانشگاه‌ بین‌المللی است که مجوز آن گرفته شده و قرار است از داخل و خارج دانشجو بگیریم.

احمدی‌نژاد جذب دانشجو در مقطع تحصیلات تکمیلی در علوم و فناوری‌های نوین و پیشرفته که کشور را تکان می‌دهد و راه را باز می‌کند از وظایف این دانشگاه دانست و در پاسخ به اینکه هزینه‌های دانشگاه را از کجا خواهید آورد، گفت: با همکارانی که دانشگاه را تاسیس کردیم واقعا چیزی از خودمان نداریم.

وی ادامه داد: یک ساختمان را بطور موقت از دولت گرفته‌ایم، کمک‌هایی نیز بطور قانونی از برخی جاها گرفته‌ایم ولی تاسیس دانشگاه هزینه زیادی دارد و ما فکر کردیم که این دانشگاه را روی دوش مردم بیندازیم و این دانشگاه توسط مردم تاسیس شود. از خدا نیز خواستیم راهی باز کند که همه مردم در آن مشارکت کنند و دانشگاه برای هیچ فرد و گروهی نباشد.

به گفته وی، حساب موقتی باز شده که مردم هر چقدر بتوانند به آن کمک کنند و این دانشگاه 76 میلیون سهامدار داشته باشد که بطور متناوب گزارش کار آن به ملت داده شود.

رئیس جمهور با بیان اینکه خیلی قشنگ است که هر ایرانی و حتی مخالفین دولت یک حداقلی مثلا 2 هزار تومان در این دانشگاه مشارکت داشته باشند. گفت: ما در بانک ملت شعبه فلسطین شمالی شماره حساب 47016864.95 را ایجاد کردیم و در حال استقرار همکارانمان هستیم. فکر می‌کنم خیلی زیباست که این دانشگاه برای همه ملت باشد.

احمدی‌نژاد در پاسخ به این سوال که شما اکنون رئیس جمهور ایران هستید چه حسی دارید که از فردا به رئیس جمهور سابق تبدیل می‌شوید، گفت: ما که همیشه سابق بودیم البته سابق دو معنا دارد یکی به معنای گذشته اما دیگری به معنای کسی که سبقت می‌گیرد.

وی افزود: من هیچ حس خاصی ندارم هیچ وقت نیز در ذهنم نیامده که جایگاه ریاست جمهوری از جایگاه‌های دیگر و مردم بالاتر است. احساس ما در این دوره احساس مسئولیت و بدهکاری برای ملت، کشور، انقلاب بوده است. از فرداشب هم باید برای انقلاب هر جا باشیم بدویم.

رئیس جمهور با تاکید بر اینکه شاید عنوان‌ها عوض شود ولی مسئولیت‌ها تغییری نمی‌کند اظهار داشت: البته شاید مسئولیتم مقدرای سبک شود و دیگر تعهد به 76 میلیون نفر نباشد. الان تعهدم عمومی و به ارزش‌های انقلاب و وجدان خود انسان است. تعهدی به آرمان‌های انقلاب، ایثارگران، شهدا و حضرت امام.

در پاسخ به این سوال که سخت‌ترین هشت سال ریاست‌جمهوری برای شما چه بود، اظهار داشت: روزهای سخت زیاد بود اما من به چند نمونه اشاره می‌کنم و شما بگویید که کدام یک از آنها سخت‌ بوده است.

وی ادامه داد: زمانی‌که می‌بینم فردی نیازی دارد و امکان برآورده شدن آن نیست یا جمعی از ملت و مردم در سختی هستند و ما نمی‌توانیم آنگونه که دلمان می‌خواهد آن سختی را برطرف کنیم. مثلا زمانی زلزله شده بود و من مطلع شده بودم و می دانستم افرادی هستند و زیر آوارند و جان و سلامت آنها به ثانیه بسته است ،زمانی که آن ثانیه‌ها به سرعت رد می‌شود خیلی برای ما سخت است.

"در حادثه‌ای که اخیرا برای 3 تن از جوانان ما در کوه بوجود آمد با بنده تماس گرفته شد که این عزیزان با شرایط بسیار سختی روبرو هستند و باید مختصات آنها را پیدا کنیم و از کشورهای مختلف کمک بگیریم. لذا ما به سرعت فعال شدیم و حتی بنده ساعت یک و نیم بامداد به یکی از سفرا تلفن کردم و او در خواب بود او می‌گفت ساعت 2 شب است و من در پاسخ می‌گفتم انگار شرایط را نمی‌فهمی و برای یک انسان ثانیه‌ها مهم است چرا خوابید‌ه‌ای؟

رئیس جمهور تصریح کرد: انسان زمانی که می‌بیند سه تن از هموطنان خود یا 3 انسان در شرایطی هستند که باید به آنها کمک شود، اما هر چه می‌زند می‌بیند کار جلو نمی‌رود و دیگر امور دست ما نیست. حتی با مراکز بین‌المللی که تماس گرفته می‌شود گفته می‌شود که مقررات آنها فرق می‌کند و یا مقررات محرمانه دارند، خیلی برای انسان سخت است که ببیند اتفاقی برای یک انسان بوقوع می‌پیوندد و نمی‌تواند کاری انجام دهد.

احمدی‌نژاد خاطر نشان کرد: زمانی‌که فشارهای اقتصادی دشمن آمد بخشی از مردم ما دچار مشکل شدند و ما همه تلاش خود را به کار بستیم اما نتوانستیم همه فشارها را برداریم و در اینجا واقعا برای ما وضعیت خیلی سخت می‌شود.

وی در پاسخ به این سوال که شیرین‌ترین و لذت‌بخش‌ترین روز سه هزار روز ریاست‌جمهوری شما چه روزی بود؟ تأکید کرد: هر روز که می‌دیدیم مردم خوشحال هستند یا انسان خوشحالی را می‌دیدیم، بهترین و زیباترین روز برای ما بود. البته ما روزهای پیروزی زیاد داشتیم مثلا روزی که ایران هسته‌ای شد و این روز در تاریخ ماندگار شد و به نقطه اوجی تبدیل شد که همه ملت را خوشحال کرد و ما نیز به تبع مردم خوشحال بودیم . البته شاید صحنه‌هایی هم بوده باشد که بنده وقتی دیدم خوشحال شده‌ام؛ یکی از زیباترین صحنه‌هایی که مرا خوشحال می‌کرد، این بود که می‌دیدم خانواده‌ای دست بچه‌ها را گرفته‌اند و شاد هستند و با هم قدم می‌زنند و شاد هستند.

رئیس‌جمهور در پاسخ به این سوال که تلخ‌ترین تصمیمی که علیرغم میل باطنی خود گرفتید چه بود؟ اظهار داشت: البته من تصمیم نگرفته‌ام و به حساب من گذاشته شد و اینکه سود بانکی را بالا بردند برای من خیلی سخت بود و آن را به حساب من گذاشتند در حالی که من واقعا تصمیم‌گیر نبودم و در قانونی که نوشتند، تقریبا اختیارات را از رئیس‌جمهور گرفتند.

احمدی‌نژاد در پاسخ به این سوال که جدا کردن کدام یک از همکارانتان از دولت برای شما سخت بود؟ تصریح کرد: همه‌اش سخت بود و نمی‌خواستم هیچ همکاری از دولت جدا شود و دوست داشتم که همه در دولت بمانند در حال حاضر نیز همه را دوست دارم و به آنها علاقه‌مندم و جزو دوستان خوب و دلسوز من هستند اما فردی که فکر می‌کنم جدایی‌اش برای ملت نیز تلخ بود، آقای شیخ‌الاسلام بود چرا که او انسانی مومن و باصفا بود و قربانی چیزهای دیگری شد و واقعا حق او نبود که اینگونه شود. اگر وارد این مباحث نشویم بهتر است.

وی همچنین در پاسخ به این سوال که از کدامیک از همکارانتان راضی هستید نیز گفت: من تقریبا از همه راضی هستم اما نسبت علاقه متفاوت است و نمی‌توانم بگویم این علاقه به همه یکسان است.

رئیس جمهور در پاسخ به این سوال که علاقه شما به افراد شخصی بود یا کاری گفت: من علاقه شخصی به این معنا ندارم و بیشتر به دلیل ویژگی‌های افراد است دلسوزی، پیگیری، تعهد افراد به کار، تلاش‌های آنها و نوع نگاهشان و اندیشه آنها من را شیفته می‌کرد و باید بگویم شیفته همه همکارانم هستم و به آنها علاقه‌مندم اما نمی‌توانم انکار کنم که به بعضی خیلی علاقه‌مند هستم.

در ادامه این برنامه تلویزیونی مرتضی حیدری مجری این گفت‌وگو از رئیس‌جمهور درخواست کرد که در برابر هر کلمه جمله‌ای کوتاه عنوان کند که واکنش رئیس‌جمهور به این کلمات اینگونه بود:

ایران: فرهنگ،‌ عظمت و عشق است.

آمریکا: امیدوارم که اصلاح شود البته حاکمان آنها، چرا که مردمشان مردمان خوبی هستند. بالاخره ما به آن کشور رفته‌ایم و می‌دانیم که مانند مردمان همه جا خوب هستند اما فعلا قدرت در آنجا دست انسان‌های صالح نیست.

اسرائیل: من این کلمه را به رسمیت نمی‌شناسم.

ملت ایران: ملت ایران ملت عظمت، شجاعت، هنر و زیبایی است و واقعا همه زیبایی‌های انسانی را می‌توان در روح جمعی ملت ایران دید. ما این ویژگی‌ها را می‌توانیم در تصمیمات تاریخی ملت ایران و مسیر و خط سیر تاریخی ملت ایران ببینیم.

کار: جوهر انسان

ریاست‌جمهوری: نوکری و خادمی ملت

دانشگاه: آرامش

میز: میز را باید با "بان" آن نگاه کرد. میزبان یعنی یک عده مواظب میز هستند. میز ابزار کار است و چوب و صندلی و آهن است.

هلیکوپتر: هلیکوپتر خیلی خاطرات دارد و یعنی تمام چاربند بدن انسان را می‌لرزاند اما ابزار خوبی است و در جابجایی‌ها خیلی به ما کمک کرد و جا دارد در اینجا از همکاران عزیزم در آشیانه جمهوری اسلامی ایران،‌ هواپیمایی جمهوری اسلامی و هواپیمایی آسمان تشکر کنم چرا که واقعا فداکاری کردند و بچه‌های هلیکوپتری جان خود را گذاشتند. حتی در مقطعی بچه‌های هلیکوپتری سپاه و هلال احمر به کمک ما آمدند اما عمدتا بچه‌های ارتش و هوانیروز به ما کمک کردند و فداکاری‌های زیادی انجام داده و ما را به همه جا بردند.

سفر: شنا کردن در اقیانوس و تنفس

رسانه: رسانه چند پهلو است و در حال حاضر مانند فضای تنفسی است که در جامعه باید باشد و انسان بدون رسانه نمی تواند زندگی کند.

سازمان ملل: سازمان ملل مرکز مدیریت جهانی است که امروز متاسفانه آنطوری که باید مدیریت نمی‌شود.

انرژی هسته‌ای: انرژی هسته‌ای به خودی خود انرژی است که توسط خداوند بنا نهاده شده اما برای ملت ما معنای دیگری دارد و به معنای عزت و استقلال است.

میدان پاستور: باور می‌کنید که تاکنون این میدان را به درستی ندیده‌ام. درست است که دفتر کار ما است اما ما به دیوار نگاه نمی‌کنیم، بلکه به کار نگاه می‌کنیم.

خانواده: خانواده همه چیز است.

فاطمه: فاطمه هم مادرمان و جدمان است.

فاطمه قادری: مادر عزیزمان است که عاشق او هستیم.

جوان ایرانی: جوان ایرانی سمبل پاکی، اراده، استعداد، هوشمندی و حرکت به جلو است.

زن ایرانی: مظهر پاکی و وفاداری و محبت و عشق.

محمود احمدی‌نژاد: مساوی با نوکر ملت است.

در ادامه این گفت‌وگوی تلویزیونی، محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور کشورمان در پاسخ به سوالی درباره آیا حرف‌ها و تصمیمات شما به هیچ کس صدمه نزد و یا منافع هیچ کس را به ناحق از بین نبرد، گفت: پاسخ این سوال منفی است و هیچ‌گاه ما چنین تصوری نداریم. بالاخره بین 500 تا 600 هزار نفر کارگزاران دولت حضور دارند و با توجه به قانونگذاری‌های فعلی مسئولیت‌های دولت بسیار گسترده، متنوع و پیچیده است.

وی افزود: ما باید تصمیم بگیریم اگر چه جهت ما عدالت بود اما در این ساختار عظیم آن چیزی که در ذهن ما بود محقق نمی‌شود و یا در خیلی از تصمیماتی که می‌گیریم فهم خود از عدالت را دنبال می‌کنیم اما عدالت مطلق که نیست و عدالت مطلق باید بیاید تا اعمال شود. البته در این بروکراسی‌ها و چرخش‌ها عده‌ای آسیب می‌بینند و خارج از اراده ما این اتفاق می‌افتد اما ما هیچ‌گاه اراده نکردیم که به کسی آسیب برسانیم. تلاش کردیم که حقوق ملت را استیفا کنیم  و ممکن است کسی به حقوق ملت دست‌اندازی کرده باشد و ما تلاش کنیم که حقوق مردم را استیفا کنیم اما این آسیب‌زدن نیست ولی اینکه تصمیم بگیریم و بدانیم که عده‌ای از مردم بر اثر آن آسیب می‌بینند، هرگز در دوره ما انجام نشد و ما چنین تصمیمی نگرفتیم.

رئیس‌جمهور تاکید کرد: در آنجایی‌که قانع شدیم که تصمیم ما به حقوق ملت صدمه‌ای نمی‌زند، عمل کردیم اگر چه به معنای این نیست که تصمیم ما به کسی آسیب نمی‌زند باید در این زمینه مثالی بزنم مثلا ما به سفر استانی می‌رویم در این سفرها صدها هزار نفر از مردم به خیابان‌ها می‌آیند و استقبال می‌کنند و بسیاری از مردم می‌خواهند، سخن خود را به ما انتقال دهند و خواسته‌هایی دارند حتی من در این سفرها سعی می‌کردم که همه اطراف را نگاه کنم ولی بالاخره عده‌ای از چشم می‌افتادند. نامه‌ای به ما می‌دادند تا آن را پیگیری کنیم ولی به نتیجه‌ای که آن فرد می‌خواست نمی‌رسید.

احمدی‌نژاد در ادامه گفت‌و‌گوی تلویزیونی خود با بیان اینکه ما آرزو داشیم جانمان را در راه ملت و عظمت ملت فدا کنیم، گفت: فکر می‌کنیم در این شرایط است که بدهی ما تسویه خواهد شد، ما می‌خواستیم در راه عزت و پیشرفت ملت و آرمان‌های انقلاب همه وجودمان را بدهیم و سعی‌مان را هم کردیم، امیدوارم خدای متعال پذیرفته باشد و از مردم می‌خواهیم که ما را حلال کنند.

وی با اشاره به موضوع تحریم‌ها اظهار داشت: تحریم‌های دشمن به بخش‌هایی از مردم فشار آورد ما همه تلاشمان را کردیم که این فشارها را برداریم و بخشی از آنها را برداشتیم، اما بخشی از آنها ماند بالاخره نشد که برداریم و از اختیارات ما خارج شد، یا به خاطر مناسبات داخلی و به خاطر ماهیت آن اتفاقی که افتاده بود نمی‌شد برداریم؛ نمی توانستیم همه جای دنیا برویم و تماس بگیریم من از همسر آقای وزیر نفت پرسیدم که ماهی چندبار وی را می‌بینید؟ گفت ماهی 4 - 5 روز، او دائم در سفر بود برای عبور از تحریم و دور زدن آنها.

رئیس‌جمهور با بیان اینکه ما همه تلاش کردیم که فشارها را به طور کامل خنثی کنیم و تا حدودی خنثی شد، اما مابقی آنها ماند و از عهده ما خارج بود اما خواهش می‌کنم از ملت ایران که بنده و همکارانم را حلال کنند، در پاسخ به این سوال که چه کسانی بیشتر شما راه همیاری کردند که بخواهید از آنها تشکر کنید، گفت: اول باید از خدای متعال تشکر کنیم واقعا همه آنها لطف خدا بود هیچ وقت بن‌بست ندیدیم، او راه را باز می‌کرد بالاخره بعضی وقت‌ها در طول کارهای شبانه روز متوجه می‌شدیم که وقتی خدا عنایت کند، کار تمام است و هیچ وقت احساس شکست در دولت ندیدیم و اینها لطف خداست. ملت ایران خیلی برزگوارند حوصله کردند بزرگواری کرده و پشتیبانی و محبت کردند.

احمدی‌نژاد اضافه کرد: از رهبری معظم انقلاب باید تشکر کنم هم به خاطر حمایت‌هایشان وهم به خاطر ارشادهایشان که دائم استفاده کردیم؛ باید از اقوام گوناگون تشکر کنیم بالاخره خدمت همه آنها رفتیم و عرض ارادت کردیم؛ من می‌خواهم نام ببرم تا در تاریخ ثبت شود. از آذری‌ها، از کردها، از لرها از لک‌ها از تاتارها از بختیاری‌ها از عرب‌های عزیز خوزستان از قشقاوی‌ها، فارس‌ها، بلوچستانی‌ها، سیستانی‌ها، ترکمن‌ها، گیلکی‌ها، اصفهانی، همدانی‌ها و قزوینی‌ها؛ از مذاهب گوناگون، از زرتشتی‌ها، مسیحی‌ها، آشوری‌ها واقعا همه مثل خانواده بزرگی پشتیبانی و همیاری کردند و در سخت‌ترین شرایط به ما فشار نیاوردند و همیاری و کمک کردند.

" از اقشار مختلف، اقشار گوناگون که واقعا فداکارانه کار کردند، قدر دانی می کنم؛ این دوره، یک دوره خاص بود، با حال و هوای عجیبی دنبال کار و تلاش بودند، رانندگان و کسانی که در شبکه حمل و نقل هستند، چه هوایی و چه دریایی بخصوص جاده‌ای، شهری، برون شهری که انسان‌های خیلی بزرگی هستند و من شاید یک ساعت لازم باشد از عظمت‌های قشرهای مختلف بگویم؛ دانه به دانه‌هایشان برایم عزیز بودند."

وی افزود: اتفاق بزرگی افتاد یک دفعه هدفمندی اجر شد و در نوک تیز آن رانندگان برو‌ن‌شهری و درون‌شهری بودند، آنقدر بزرگی کردند که ماندم به چه شکلی آن را وصف کنم. کشاوزان عزیزمان تشکر می‌کنم که ما تقریبا 12 سال است در خشکسالی هستیم اما با این حال پیشرفت داشتیم؛ عزیزان تحمل کردن تولید کردند گوشت و مرغ و گندم و انواع محصولات و میوه را تولید کردند. از کارگران عزیز که تولید را سرپا نگه داشتند نیز تشکر می‌کنم. جامعه کارگری خیلی بزرگواری کردند، پزشکان پیراپزشکان و جامعه پرستاری هم به همین شکل همکاری خوبی با دولت داشتند.

رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه طرح‌های زیادی برای افتتاح باقی مانده است، از  کسبه، بازاری‌ها، تجار تشکر و قدردانی کرد و ادامه داد: واقعا قریب به اتفاق همکاری‌های بسیاری و صمیمی با دولت داشتند؛ دانش‌آموزان و فرهنگیان عزیز هم همینطور.

رئیس جمهور ضمن تشکر از زحمات کارمندان دولت، به انتقاد از برخی  برخوردهای تند با کارمندان پرداخت و افزود:اینها مظلوم هستند هرکی کم می‌آورد دو تا مشت به آنها می‌زند؛ کارمندان ما زحمت زیادی کشیدند حالا مقررات طوری نوشته شده که برای یک کار کوچولو 30 نفر باید امضا کنند، کارمند چه گناهی کرده او که کار خود را انجام می‌دهد.

وی در بخش دیگری از سخنانش از رسانه ملی به دلیل همکاری با دولت تشکر و قدردانی کرد و افزود: رسانه ملی در تمام استان‌ها و مراکز در این 8 سال ما را همکاری کردند، این را به این دلیل نمی‌گویم که برنامه تولیدی برا دولت ساختند، یا تند نشدند برای دولت، نه آن هم نمک کار است که  باید بالاخره باشد؛ مهم نیست ولی قاطبه رسانه ملی واقعا همدوش دولت آمد و در حماسه‌های گوناگون همیاری کرد. از  اصحاب رسانه ها و خبرنگاران که قبلا هم گفتم مهم نیست که رسانه‌ای بر نفع یا علیه کسی است، مهم این است که راجب او می‌‌نویسد و می‌پردازد، همه پرداختند، هرکاری که انجام می‌دادیم  خبر اول آن رسانه می‌شد این لطف رسانه‌هاست و من مجددا تشکر می‌کنم.

رئیس‌جمهور در ادامه از هنرمندان و جامعه هنری کشور نیز تشکر کرد و اظهار داشت: دانشگاهیان و همکارانم در دانشگاه ها نیز زحمات زیادی کشیدند، شاید یکی از بهترین دوران دانشگاه را طی کردیم؛ البته در فضای دانشگاه اتفاقاتی افتاد و بارها گفتم که فضای دانشگاه چگونه باید باشد اما به لحاظ کار علمی در این دوره جهش بزرگی رخ داد؛ از ایثارگران جانبازان که نهایت لطف را به دولت داشتند، تشکر می‌کنم.

احمدی‌نژاد افزود: نیروهای نظامی انتظامی و بسیج در تمام سفرهایی که می‌رفتیم از قبل آماده باش بودند و امنیت را برقرار می‌کردند؛ تقریبا آسیب مهمی را در این سفرها نداشتیم، با اینکه انبوه جمعیت حضور داشتند؛ در بعضی وقت‌ها با دیواره انسانی برخورد می‌کردیم. در یک خیابان 20 متری، به اندازه 100 متر به طور فشرده مردم ایستاده بودند و بیش از صدبار این کلاج ماشین ما سوخته بود.

وی خاطرنشان کرد: عشایری‌ها و روستانشین‌های عزیز تشکر می‌کنم که همیشه از دولت پشتیبانی و یاری کردند،جامعه پیمانکار، صادرکننده و واردکننده‌ها؛ ایرانیان خارج از کشور برای اولین بار در طول تاریخ قاطبه ایرانیان خارج از کشور کنار دولت ایستادند و با برنامه‌ها همکاری کردند. تشکرات خاصی از اورژانش دارم، اورژانش در جاده‌ها کمک کرد راهداران و راهبرها در جادها کمک کرد هلال احمر اتفاقات خوبی را برای مردم رقم زد.

محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور در ادامه در آخرین گفت‌وگوی زنده تلویزیونی با مردم که از شبکه اول سیما پخش شد، در سخنانی‌، گفت: بنده از کسانی که سال‌های 84 و 88 لطف کردند  و در طول هشت سال با نذر و نیاز از جیبب خودشان برای فرزند و خادم خودشان خرج و حمایت کردند، تشکر می‌کنم.

وی ادامه داد: از منتقدین و مخالفین دولت که موجب بیدارتر و هوشمندتر شدن ما و نیز شکوفایی صبر و حوصله و کمال ما شدند نیز، تشکر می‌کنم.

رئیس جمهور در ادامه ضمن تشکر از سایر کشورها در حمایت از مواضع دولت و جمهوری اسلامی گفت: از مسئولین کشورهایی که دولت را همراهی کردند نیز تشکر می‌کنم. ما دوست زیادی در دنیا داریم که خیلی ما را پشتیبانی کردند که از جمله آن‌ موضوعات، مسئله هسته‌ای و درموضوعات گوناگون دیگر است.

احمدی‌نژاد در ادامه تأکید کرد: بنده یادم هست که در زمانی جنگ غزه با مرحوم آقای چاوز تماس گرفتم و گفتم که چه کاری باید بکنیم. به او گفتم صهیونیست‌ها مردم را قطعه قطعه می‌کنند؛ او گفت، باشه و قطع کرد و پس از آن سفیر رژیم صهیونیستی را از ونزوئلا اخراج کرد.

وی تصریح‌کرد: از این کشورها در دنیا زیاد داریم که تا این اندازه با ما همکاری کردند. این کشورها درمسائل اقتصادی و تحریم واقعا همکاری کردند. ملت‌‌های گوناگونی نظیر لبنان، ترکیه، عراق از ما پشتیبانی‌های بسیاری کردند.

رئیس جمهور افزود: ما هرجا که می‌رفتیم مردم برای پشتیبانی از ما می‌‌آمدند که از همه آن‌ها تشکر می‌کنم. البته از همکارانمان در دولت، کارکنان دولت، استانداران، مدیران، بخشداران و محافظان نیز تشکر می‌کنم.

احمدی‌نژاد در همین زمینه ادامه داد: تیم محافظ ما جزو مظلوم‌ترین تیم‌های حفاظتی است؛ زیرا هم از طرف مردم تحت فشار بودند و از طرف ما، به این دلیل که مردم می‌گفتند رئیس جمهور خودمان است و ما می‌خواهیم به او دسترسی داشته باشیم و بنده نیز از طرفی فشار سنگین به آن‌ها وارد می‌کردم که مبادا ضربه و یا برخوردی با مردم اتفاق بیافتد.

وی با اشاره به اینکه محافظانش بعضی اوقات 4 ساعت بر روی رکاب اتومبیل می‌ایستادند، اظهارداشت: محافظان در این مدت هم باید خودشان را نگه می‌داشتند وهم باید نامه مردم را دریافت می‌کردند و بنده هم می‌گفتم مراقب این و آن باش و نامه این و آن را بگیر. لباس‌‌های آن‌ها به دفعات پاره شده است. شاید چند صد دست لباس آن‌ها پاره شده است، چون مردم آستین و کت آن‌ها را می‌گرفتند و لباس‌هایشان پاره می‌شد.

رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش از تیم خبری که او را همراهی می‌کرده است، تشکر کرد و گفت: تیم خبری که با ما بود واقعا کارشان خیلی خیلی سخت بود. آن‌ها چند صد سفر با ما بودند. در جلسه‌ای که با خبرنگاران بودم، دیدم که آن‌ها خسته پشت میز نشسته‌اند و حتی خوابشان برده است؛ بنده از همه آن‌ها تشکر می‌کنم.

احمدی‌نژاد در ادامه از پدر، مادر، همسر و فرزندانش نیز تشکر و تأکید کرد: بنده از پدر و مادر، همسران و فرزندانم تشکر می‌کنم. البته پدرم پر کشید که خداوند همه رفتگان ملت ایران را رحمت کند. مادرم دائم با دعا و با دلگرمی و پشتیبانی مرا یاری می‌کرد. همسر و فرزندانم از ما بی‌بهره شدند. خیلی فرصت‌هایی می‌توانستند داشته باشند اما به دلیل ملاحظه فرصت مسئولیت از آن صرف‌نظر کردند و به همین دلیل از آنها تشکر می‌کنم. همچنین از خانواده‌های اعضای دولت تشکر می‌کنم چرا که خانه‌های آنها تقریبا به دفتر ملاقات مردمی شبیه شده بود و مردم مراجعه می‌کردند و نامه می‌دادند و به دلیل بار مسئولیت سنگین آنها از همه‌شان تشکر می‌کنم.

احمدی‌نژاد افزود: می‌خواهم تشکر ویژه‌ای داشته باشم و آن تشکر از امام زمان (عج) است. معتقدم که تنها راه سعادت بشریت پیوستن به امام و حاکمیت امام در جهان است و این حرف اعتقادی ما و حرف پیامبران است و ما معتقدیم که همه امور عالم متعلق به امام زمان (عج) است؛ ما لطف امام زمان (عج) در تمام هشت سال را همراه خود داشتیم ما خیلی ضعیف هستیم و نقص داریم البته بنده خودم را می‌گویم اما مورد لطف بودیم و اینجا احساس آدم، احساس ویژه‌ای می‌شود ما بحث هسته‌ای،‌ سهام عدالت، اجرای اصل 44 قانون اساسی، یارانه‌ها و عزت‌آفرینی‌های عرصه بین‌المللی  را از ایشان داریم.

وی ادامه داد: بعضی در اینجا هستند که تفسیرهای مختلفی می‌کنند اما برای من هیچ اهمیتی ندارد، ولی خیلی از آنها به این مجامع (بین‌المللی) رفته‌اند اما جرات نکرده‌اند که اصول اعتقادی ما را در آنجا بیان کنند. ما این اصول را محکم بیان کردیم و هیچ‌گاه حس نمی‌کردم که در آنجا افرادی هستند و چنین و چنان می‌شود بلکه معتقد بودم باید حرف حساب را گفت و این حس لطف خداوند بود و امام عصر (عج) به ما یاری می‌رساند.

احمدی‌نژاد خاطر نشان کرد: در بحث اقوام، مازندرانی‌ها از قلم افتادند و در بخش اقشار نیز طلاب، روحانیون و ائمه جمعه قریب به اتفاق آنها به ما لطف داشتند و در سفرها بزرگواری زیادی انجام می‌دادند و ما را پشتیبانی می‌کردند که باید از همه آنها تشکر کنم.

رئیس‌جمهور با بیان اینکه در بخش آخر سخنان خود بحثی را درباره مظلومیت امام عصر (عج) دارم، اظهار داشت: به نظر من بحث مظلومیت امام زمان (عج) بحث بسیار مهمی است و مغفول واقع شده است. ما مظلومیت امیرالمومنین، حضرت زهرا (س)، امام حسن (ع)، امام حسین (ع)  را حس می‌کنیم برای اینکه با تاریخ آشنا هستیم و بارها گفته شده است و حتی در بعضی اوقات با جزئیات حادثه کربلا به صورت کامل آشنا هستیم و حسی راجع به مظلومیت داریم اما راجع به امام زمان (عج) کسی تاکنون صحبتی نکرده است بالاخره امام، خلیفة‌ الله است و راه نجات بشریت و نزول رحمت به شمار می‌روند. خدا ایشان را فرستاده و فرموده، ای بشر من تو را خلق کردم و راه سعادت تو اینجا است اما همین بشر کنار گذاشته است و هیچ یادی نمی‌کند.

وی در ادامه سخنانش گفت: حس امام با حس ما فرق می‌کند حتی شنیده‌ایم امیرالمومنین لب مرزی بوده است و دختری در آنجا بوده و زینتی به پای دختری آویزان بوده که آن را برده‌اند. امام فرموده‌اند که اگر مردی این ظلم را بشنود و از غصه آن دق نکند، باید او را ملامت کرد بالاخره امام چیزی می‌فهمد و ما چیز دیگری می‌فهمیم. بالاخره امروز این همه ظلم می‌شود و حق مردم خورده می‌شود و بار همه آنها به دوش امام است چرا که امام مدیر و مسئول عالم است. امام تجسم عشق الهی به انسان‌ها است.

احمدی‌نژاد گفت: خداوند برای اینکه فرعون را هدایت کند یکی از بهترین مخلوقات خود را انتخاب کرده و حضرت موسی (ع) را 15 تا 20 سال از کوره حوادث دور کرده و دل او را پر از محبت می‌کند و بعد به او می‌گوید که موسی حالا بیا و هدایت شو و این نشان می‌دهد خداوند فرعون را دوست دارد و می‌خواهد بندگانش را هدایت کند. تقریبا امام 1170 سال است که مدیریت اصلی عالم را برعهده دارد و ایشان باید دنیا را اداره کنند اگر می‌خواهیم ظلم نباشد و سعادت و پیشرفت در جهان باشد در سایه امام است و خداوند ایشان را فرستاده است اما کسی به فکر ایشان نیست.

رئیس جمهور خاطر نشان کرد: باید تلاش کنیم تا امام به راس مسئولیت دنیا بازگردد و اگر امام بازگشت همه مسائل حل خواهد شد. هر آرزوی خوب یا فطری‌ای که داریم، تضمین تحقق آن با حاکمیت امام است که اثبات می‌شود. امیدوارم افرادی که سخن می‌گویند از این به بعد وقتی که در مظلومیت امیرالمومنین و یا در باب مظلومیت صحبت می‌کنند، در مظلومیت امام زمان (عج) نیز صحبت کنند.

وی با تاکید بر این که راه ادامه دارد، گفت: راهی جلوی بشریت باز شده و ما 8 سال در این راه حرکت کردیم. جهان به سرعت عوض می شود، ‌باید به جایی برسیم که انسان‌ها با انسانیت و فطرت خود نه با عناوین حضور پیدا کنند. ما هم در خدمت ملت هستیم، هدف هم جهانی‌ست، انسان و عشق هم جهانی‌ست.

احمدی‌نژاد با عذرخواهی از اقشار مختلفی که احیانا از قلم افتاده اند، گفت: از 76 میلیون ایرانی با افتخار تشکر می‌کنم.

رئیس جمهور در پایان گفت‌وگوی خود با مردم، 2 بیت شعر را که سروده خودش بود را  به امام زمان (عج)‌ و مردم ایران تقدیم کرد:

عمری ز غم تو مُردم و زنده شدم
در هر چه که بی تو بود بازنده شدم
زان روز که مهر تو به جانم زده شد
با عشق تو من دولت پاینده شدم

 

Farrokh بازدید : 4 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)

اخبار رسیده به خبرنگار سیاسی پایگاه خبری  انتخاب حکایت از آن دارد که هدایای خارجی رئسای جمهور و مقامات عالی کشور که در موزه‌‌ هدایا و یادمان رؤسای جمهور (واقع در مجموعه‌  سعدآباد) نگهداری می شود، به وسیله چند دستگاه کامیون، درحال تخلیه شدن است!

بنابراین گزارش، در دوره ی ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی تصویب شد که هدایای گرانقیمتی که به مقامات عالی کشور اهداء می شود، به موزه سعدآباد منتقل شود.

مرحوم حبیبی معاون اول وقت دولت آیت الله هاشمی، دستور داده بود که هدایایی که قیمت آن، بالای 100 دلار باشد، به این موزه منتقل شود.

با این حال، اخبار رسیده به خبرنگار پایگاه خبری «انتخاب»، حکایت از آن دارد که دو روز است که این هدایا در حال جمع آوری و انتقال به مکان نامعلومی است!

یک منبع مطلع در این مورد به «انتخاب» گفت که «مشخص نیست هدایای جمع آوری شده، مربوط به دوران دولت های احمدی نژاد است یا شامل دولت های قبل تر نیز می شود»!

با این حال، خبرنگار سیاسی «انتخاب» کسب اطلاع کرد که براساس، مصوبه دولت هاشمی، هدیه ی مذکور از اموال بین المال است و هیچ کس حق ندارد هدایا را از موزه خارج کند، مگر آنکه آقای احمدی نژاد، مصوبه ی دولت هاشمی را ملغی کرده باشد!

از هدایای مربوط به احمدی نژاد، چیزی باقی مانده؟

نکته ی جالب تر آنکه، حمید بقایی در تاریخ 2 بهمن 1389، در مقان «ریاست سازمان میراث فرهنگی» از «حراج هدایای متعلق به احمدی نژاد» خبر داده و گفته بود: همراه رییس‌جمهور از هدایایی که به شخص آقای احمدی‌نژاد داده شده بود، دیدن کردیم. آقای احمدی‌نژاد گفتند که میراث فرهنگی در این زمینه کارشناسی کند تا اشیایی که ارزش هنری و تاریخی دارند، نگهداری شوند و آن‌هایی که ارزش اقتصادی دارند، به‌فروش برسند.

 

 

Farrokh بازدید : 3 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)

 حجت‌الاسلام والمسلمین علی یونسی در راهپیمایی روز قدس در جمع خبرنگاران با اشاره به اینکه مذاکرات سازش تنها موجب مشغول کردن ملت فلسطین می‌شود، خاطرنشان کرد: باید بدانیم اسراییل هیچگاه تن به مذاکره و صلح نمی‌دهد.

 

وی همچنین اظهار کرد: روز قدس تنها برای نجات ملت فلسطین نیست بلکه بهانه‌ای برای نجات همه مسلمانان است زیرا امروزه مسلمانان همگی درگیر استبداد و سلطه خارجی هستند و روز قدس می‌تواند مبدای برای رهایی همه مسلمان‌ها از استبداد داخلی و سلطه خارجی شود.

 

یونسی به همزمانی روز قدس و جمعه آخر روز قدس اشاره کرد و افزود: این همزمانی این پیام را دارد که مردم به صورت یک ماه انفرادی خودسازی کردند و در این صورت به صورت اجتماعی برای بیداری جهان اسلام اقدام می‌کنند.

 

وی در مورد پیام روز قدس برای دولت یازدهم نیز گفت: مهمترین پیام این است که دولت آینده باید به وعده‌های که مردم داده عمل کند و حمایت مردم از هر دولتی مشروط به این است که دولت در مسیر مردم حرکت کند.

 

وزیر پیشین اطلاعات در پایان درباره همکاری خود با دولت یازدهم نیز گفت: من در کنار دولت هستم و هر مشورت و کمکی دولت بخواهد دریغ نمی‌کنم و انتظار هم ندارم که جایگاه خاصی به من داده شود.

 

Farrokh بازدید : 5 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)

پرس تی وی از تحریف سخنان رئیس جمهور منتخب در روز قدس خبر داد. به گزارش سرویس سیاسی قدرنیوز به نقل از انتخاب، پرس تی وی نوشت: آژانس های خبری سخنان رئیس جمهور ایران در راهپیمایی روز قدس را تحریف کرده اند. پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور منتخب متن سخنان تحریف نشده روحانی را منتشر کرده است. براساس این گزارش، دکتر حسن روحانی در گفت و گو با خبرنگاران در حاشیه راهپیمایی روز جهانی قدس، این روز را یکی از یادگارهای حضرت امام (ره) خواند و افزود: در منطقه ما در سایه اشغال سرزمین فلسطین و قدس عزیز، زخمی بر بدن دنیای اسلام نشسته و این یادآور آن است که مردم مسلمان این حق تاریخی خود را فراموش نخواهند کرد و در برابر ظلم و تجاوز ایستادگی خواهند کرد. رئیس جمهور منتخب در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری که در خصوص ادامه شهرک سازی رژیم صهیونیستی در سرزمین های اشغالی پرسش کرد، گفت: در شرایطی که دنیای اسلام در منطقه دچار مشکل است صهیونیست ها فکر می کنند فرصت مناسبی است برای این که به ظاهر چهره صلح طلبی از خود نشان دهند و در واقع به تجاوزات و تعرضات خود به سرزمین فلسطین ادامه می دهند. پیش از این خبرگزاری ایسنا به نقل از رئیس جمهور منتخب نوشته بود: رژیم صهیونیستی زخمی است که سال‌ها بر بدن دنیای اسلام نشسته است و این زخم باید از بین برود.

Farrokh بازدید : 5 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)

 خاویر سولانا مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هیئت همراه بامداد امروز برای شرکت در مراسم تحلیف روحانی وارد تهران شدند.

سولانا مسئول سابق تیم مذاکره کننده گروه 1+5 قرار است امروز با علی لاریجانی مسئول پیشین تیم مذاکره کننده هسته ای ایران دیدار کند.

آنتونیو پاتریوتا وزیر امور خارجه برزیل و هیئت همراه هم بامداد امروز برای شرکت در مراسم تحلیف روحانی وارد فرودگاه امام خمینی (ره) شدند.

پاتریوتا نیز امروز با علی اکبر صالحی رایزنی خواهد کرد.

از کشور چین هم تسای وو وزیر فرهنگ این کشور به همراه یک هیئت بامداد امروز برای شرکت در مراسم تحلیف روحانی وارد تهران شد.

همچنین معاون روسای جمهور تانزانیا ، کومور ، کوبا و نیکاراگوئه به همراه هیئت هایشان بامداد امروز وارد تهران شدند.

معاون سازمان کنفرانس اسلامی هم برای شرکت در مراسم تحلیف روحانی وارد تهران شد.

وزیر امورخارجه گینه بیسائو و فرستاده ویژه رئیس جمهور نیجر هم دیروز برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس جمهور منتخب وارد تهران شده بودند.

قرار است مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری روحانی ساعت 17 امروز در حسینیه امام خمینی برگزار شود.

همچنین مراسم تحلیف روحانی رئیس جمهور منتخب بعدازظهر فردا در مجلس شورای اسلامی برگزار می شود.

 

Farrokh بازدید : 5 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)

محمدرضا عارف با ارزیابی مثبت از کابینه دولت روحانی گفت: ‌در کابینه حضور ندارم اما به وی کمک خواهم کرد.

عارف در گفتگو با خبرنگار ایلنا، در جمع راهپیمایان روز قدس در پاسخ به وضعیت کابینه دولت تدبیر و امید با بیان اینکه این کابینه بسته شده است، اظهار کرد: آقای روحانی وزرای خود را انتخاب کرده است و کار از مرحله پیشنهاد گذشته است.

وی درباره کابینه آقای روحانی با بیان اینکه انتخاب وزرا از اختیارات رئیس جمهور است، اظهار کرد: رئیس جمهور باید کابینه‌ای منسجم، ‌هماهنگ و قوی را معرفی کند که قطعا همین گونه خواهد بود.

عارف در پاسخ به این پرسش که آیا در انتخاب این کابینه فشارهایی که از سوی برخی از جناح‌ها وارد می‌شد؛ تاثیرگذار بوده است یا نه گفت: به صورت دقیق در جریان این مساله نیستم.

وی با بیان اینکه چندین مذاکره با آقای روحانی داشته‌ام، درباره نقش خود در دولت یازدهم گفت: انشاالله به وی کمک خواهم کرد در کابینه حضور ندارم.

عارف در پاسخ به سوالی پیرامون اظهارات گروهی که قبل از آغاز به کابینه دولت یازدهم، بعضی اعضای آن را متهم به مسائل مختلف می‌کنند، مانند اتهاماتی که به وزیر علوم پیشنهادی دولت آینده زده شده است، گفت: اینگونه رفتارها، بداخلاقی‌هایی است که مردم به آن جواب داده‌اند.

به گفته وی، حضور مردم و پیامی که مشارکت 73 درصدی مردم در انتخابات داشت، پاسخ خوبی به اینگونه اتهامات گروه‌های انحصارطلب بوده است و باید امروز اجازه بدهیم تا دولت جدید براساس سیاست‌های خود تشکیل شود و بتواند برنامه‌های خود را اجرا کند.

عارف همچنین در جمع خبرنگاران در پاسخ به این پرسش که آیا باید رییس جمهور با تمامی احزاب همکاری داشته باشد یا نه تصریح کرد: ‌وی رئیس جمهور کل کشور است و ما باید درقالب همه گروه‌ها و احزاب سیاسی در کنار یکدیگر رفاقت‌وار به کشور خدمت کنیم.

وی با مثبت تلقی کردن کابینه آقای روحانی تصریح کرد: ‌باید نگاه مثبتی به آینده داشت تا دولت قوی داشته باشیم.

 

Farrokh بازدید : 4 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)

تسنیم نوشت: امروز جمعه 11 مردادماه سال 1392 آخرین روز قدس محمود احمدی‌نژاد و کابینه‌اش در قامت هیات دولت دهم بود. در این روز دولتمردانی همچون محمود احمدی‌نژاد، حجت‌الاسلام حیدر مصلحی، سردار وحید احمدی، علی نیکزاد، غلامحسین الهام، مصطفی محمدنجار، حجت‌الاسلام سید محمدرضا میرتاج‌الدینی و محمدجواد محمدی‌زاده در کنار مردم در راهپیمایی روز قدس شرکت کردند.
 
در این بین اما آنچه جای تعجب دارد غیبت اسفندیار رحیم مشایی رئیس دبیرخانه جنبش عدم تعهد برای چندمین سال متوالی، در راهپیمایی روز قدس است. مشایی امسال و در آخرین روز دولت دهم نیز همچون چند سال‌ گذشته در راهپیمایی روز قدس شرکت نکرد و رسانه‌ها هیچ تصویری از او به ثبت نرساندند.
 
اسفندیار رحیم‌مشایی که روزگاری خود را "دوست مردم اسرائیل" معرفی کرد، طی سال‌های گذشته همواره در راهپیمایی‌های روز قدس غایب بوده و هیچ تصویر و سخنی از وی در این راهپیمایی‌ها، حتی در پایگاه‌های اطلاع‌رسانی دولت و سایت‌های نزدیک به وی به ثبت نرسیده است.
 
شاید یکی از توجیه‌ها این باشد که مشایی در این راهپیمایی‌‌های ضدصهیونیستی شرکت می‌کند اما برای اینکه ریا نشود، از رسانه‌ای کردن و ثبت تصاویر خود خودداری می‌کند؛ اما در این خصوص نیز باید تاکید شود که اتفاقاً در چنین اقدامات و راهپیمایی‌هایی، اصل بر تظاهر و به رخ‌کشیدن حضور خود در چنین راهپیمایی‌هایی است و هیچگونه پنهانکاری در این خصوص، عاقلانه به نظر نمی‌رسد.
 
و اگر پاسخ این باشد که مشایی در این راهپیمایی‌ها شرکت می‌کند اما رسانه‌های جمعی خبری و تصویری از وی منتشر نمی‌کنند، نیز باید تاکید کرد که سایت رسمی ریاست‌جمهوری و ارگان‌های رسانه‌ای دولت همچون ایران و ایرنا و سایت‌های متعدد دیگری در اختیار دولت و حامیان دولت قرار دارند که می‌توان این اخبار و تصاویر را از طریق آنها منتشر کرد و در اختیار افکار عمومی قرار داد.
 
البته در سال‌های گذشته نیز بعضاً برخی پایگاه‌های اطلاع‌رسانی خبر عدم حضور مشایی در راهپیمایی‌های روز قدس را منتشر کردند که نه‌ تنها با تکذیب، بلکه با هیچگونه واکنش خاصی از سوی اسفندیار دولت مواجه نشد.
 
غیبت یار غار احمدی‌نژاد در راهپیمایی روز قدس و اظهارات وی درباره دوستی با مردم اسرائیل در حالی مطرح می‌شود که شخص احمدی‌نژاد همواره در این راهپیمایی‌ها شرکت کرده و مواضعی صریح علیه رژیم صهیونیستی اتخاذ کرده و امروز نیز علیرغم مشکلات جسمانی که منجر شد نمازجمعه را به صورت نشسته بخواند، در این راهپیمایی شرکت کرد و در سخنانی صهیونیست‌های جنایتکار را پست‌تر از حیوان معرفی کرد.

Farrokh بازدید : 3 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)

به گزارش پایگاه خبری قدرنیوز پایگاه اطلاع‌رسانی صدا و سیما درباره نشسته نماز خواندن احمدی‌نژاد نوشت؛ «نشسته نمازخواندن رئیس‌جمهوری به خاطر مشکل جسمانی است که برای او پیش آْمده است. او در این سال‌ها تلاش بی‌وقفه و خستگی‌ناپذیری را در کسوت ریاست‌جمهوری از خود نشان داد که اکنون پس از گذشت 8 سال آثار این تلاش‌های بی‌وقفه در او نمایان می‌شود.»

Farrokh بازدید : 3 چهارشنبه 09 مرداد 1392 نظرات (0)

...در زمانی که آقای خاتمی رای آورده و رئیس جمهور منتخب شده بودند- مثل همین ایام که آقای روحانی رئیس جمهور منتخب هستند- زلزله‌ای در اردبیل شد، دفتر آقای هاشمی از آقای خاتمی خواهش کردند که به عنوان رئیس جمهور منتخب به دیدار زلزله زدگان بروند.

قرار شد آقای خاتمی به صورت رسمی، قبل از ریاست جمهوری به این سفر بروند. به آقای احمدی‌نژاد - استاندار وقت اردبیل - هم این موضوع ابلاغ شد که بروند و از آقای خاتمی استقبال کنند، اما ایشان در استانداری نشستند و به استقبال آقای خاتمی نرفتند، بعد هم اعلام کردند که آقای خاتمی الآن در مملکت کاره‌ای نیستند و رئیس جمهور منتخب هستند.

---------------------------------

انسان با خواندن این مطالب متاثر می شود. مثلا اگر احمدی نژاد ، لا اقل نه به احترام رای بیست میلیونی مردم بلکه لااقل بخاطر رای بالایی که خاتمی در اردبیل آورده بود یا مثلا بخاطر حرمت سن و سابقه و سیادت خاتمی ! به استقبال وی می رفت چه اتفاقی می افتاد؟ بقول عوام!چه چیزی از او کم می شد؟

کاش جناب مرعشی می گفتند عکس العمل دفتر آقای هاشمی در برابر این نافرمانی رفتار احمدی نژاد چه بوده است .

متاسفانه باید گفت آنگونه که از شاهدان نزدیک شنیده ام این روحیه در احمدی نژاد با شدت بیشتری در دوره مسئولیت وی در شهرداری و در دو دوره ریاست جمهوری وی وجود داشت.

حقیقتی که بسیاری بر آن هستند و لابد پس از رفتن احمدی نژاد ! در بیان آن به سخن در خواهند آمد! این است که پس از اتمام دوره ریاست جمهوری خاتمی، که مثل الآن تقریبا وی بطور غیر رسمی ممنوع الخروج نبود!!

شنیده ام در این دو دوره دولت احمدی نژاد، گاه که آیت الله هاشمی به مشهد سفر می کرد، استانداران احمدی نژاد نظیر چنین رفتاری را با دست اندرکاران سفر وی داشته اند. به استقبال وی نرفتنشدر سفر اخیر آقای هاشمی به مشهد مقدس، که استاندار خراسان شمالی بدون ترس و واهمه از عتاب مرکز! به استقبال و بدرقه رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام به فرودگاه مشهد آمده بود ،یکی از مسولان هماهنگی امور سفر آیت الله با مسولین محلی، با تعجب به من می گفت: فلانی در این سالها برای اولین بار است که ستاد سفر حاج آقا در استانداری خراسان تشکیل می شود . وی می گفت در سفرهای قبل هیچگونه همکاری از سوی استانداری با مسولین تشریقات سفر ریاست مجمع تشخیص دیده نمی شد.

البته رفتار خاتمی و دستگاههای مختلف نظام مثل صدا و سیما با خود احمدی نژاد پس از اینکه وی رای آورد و منتخب مردم شد، اینگونه نبود .

درست به یاد دارم ایشان در دورانی که رییس جمهور منتخب بود ،جلسه ای با هنرمندان غالبا سینماگر داشت که مشروح این جلسه بیش از یک ساعته تماما از صدا و سیما پخش شد. اینکه احمدی نژاد در این جلسه به هنرمندان چه افاضاتی کردند، بماند.
ان که جای خود داشت!

 

Farrokh بازدید : 5 چهارشنبه 09 مرداد 1392 نظرات (0)

احمد توکلی، نماینده اصولگرای مجلس که سابقه دو دوره رقابت انتخاباتی با روسای جمهوری در دوران سازندگی و اصلاحات را هم دارد، در گفت‌وگو با «اعتماد» می‌گوید که اصولگرایان وقتی مردم ناله می‌کردند، روی اشتباهات دولت احمدی‌نژاد ماله می‌کشیدند و پاسخ خود را هم در انتخابات از مردم گرفتند.

اما درباره اینکه تفاوت کاندیدای اصلاح‌طلبان درسال 88 با کاندیدای مورد حمایت آنها در سال 92 چه بود که برای پیروز نشدن گزینه مورد حمایت اصلاح‌طلبان درسال 88 همه اصولگرایان بسیج شدند و چشم بر خطاهای احمدی‌نژاد بستند، اما این‌بار پیروزی گزینه مورد حمایت اصلاح‌طلبان را به مردم تبریک گفتند، نظرات متفاوتی دارد.

گفت‌وگوی ما با توکلی، بیش از آنکه به جزییات اتفاقات این روزها معطوف شود، به بازخوانی فضای انتخابات‌های سال 88 و 92 گرایید، اما درپایان این نماینده اصولگرا که برای برکنار شدن سعید مرتضوی از ریاست تامین اجتماعی، به دیوان عدالت اداری نیز شکایت کرد، حکم صادر شده برای متهم ردیف اول جنایات کهریزک را امیدوار‌کننده دانست.

ابتدا درباره این توضیح دهید که بالاخره نتیجه این انتخابات را می‌توان شکست اصولگرایان دانست یا آن طور که برخی اصولگرایان می‌گویند، پیروزی آقای روحانی هم به معنای پیروزی اصولگرایی است؟
بالاخره هیچ یک از کاندیداهای اصولگرایان نتوانستند، رای اکثریت مردم را به دست بیاورند و از این حیث می‌توان گفت که برنده این انتخابات نبودند. اما حوادثی که اتفاق افتاد معنای برد و باخت را تغییر داد و در نتیجه الان نمی‌توان گفت که برنده نشدن اصولگرایان، به معنای برنده شدن رقیبان‌شان است.

به نظر من مردم و نظام برنده بودند. چون مردم توانستند اعتراض خود را به وضع موجود نشان دهند و حرف خود را به کرسی بنشانند و نظام هم توانست یک بار دیگر ثابت کند که از رای مردم حفاظت می‌کند و همانطور که زیر بار حرف غیرقانونی نمی‌رود، از حرف قانونی خوب دفاع می‌کند. نتایج سیاسی و اجتماعی انتخابات هم همه را امیدوار کرد و حتی تعداد زیادی از کسانی که پای انتخابات نیامده بودند هم با نتیجه این انتخابات امیدوار شدند، سرمایه اجتماعی را بالابرد. در شادی و نشاطی که روز شنبه بعد از انتخابات به وجود آمد، اکثر مردم شریک بودند و حتی بسیاری از کسانی که به کاندیداهای دیگر رای داده بودند هم از این نتیجه ابراز خشنودی می‌کردند.

شما می‌گویید که هیچ یک از کاندیداهای اصولگرا نتوانستند رای اکثریت را به دست آورند. اما نتایج نشان می‌دهد که رای همه رقبای آقای روحانی، به فرض اینکه همه آنها را هم نامزدهای اصولگرا بدانیم، باز هم به اندازه 50 درصد آرای رای‌دهندگان نمی‌شود. با این حساب به نظر می‌رسد که حتی اگر اصولگرایان به گزینه واحد می‌رسیدند هم شانسی برای پیروزی در انتخابات نداشتند. فکر نمی‌کنید اصولگرایی نیاز به یک آسیب‌شناسی و تجدیدنظر درونی دارد؟
اینکه اصولگرایی نیاز به آسیب‌شناسی دارد درست است و نه تنها الان بلکه حتی اگر در انتخابات پیروز هم می‌شدیم باید همواره خودمان را آسیب‌شناسی می‌کردیم و نواقص را بر طرف می‌کردیم. چون صرف برنده شدن در انتخابات نشانگر این نیست که یک جریان سیاسی درست رفتار می‌کند. اما اینکه جمع عددی آرا را حساب کنیم و بگوییم که اگر اصولگرایان ائتلاف می‌کردند هم رای نمی‌آوردند، غلط است. چون خود نفس ائتلاف کردن یک آثاری در جامعه خواهد داشت که تفرق عکس آن اثر را دارد.

اگر اصولگرایان نشان می‌دادند که گروهی عاقل هستند و برای صندلی قدرت روبه‌روی همدیگر نمی‌ایستند، بخشی از همین مردمی که به اصولگرایان رای ندادند، به آنها رای می‌دادند. بنابراین نمی‌شود گفت که اگر اصولگرایان تفرقه را کنار می‌گذاشتند و به اتحاد می‌رسیدند باز هم کمتر از نصف آرا را به دست می‌آوردند. شما ببینید وقتی آقای عارف از انتخابات کنار رفت، نمی‌شود گفت که رای عارف کم بود و تاثیر نداشت. چون همین که از انتخابات کنار رفت یک رای جدید برای این دسته خلق شد و بخشی از مردم با دیدن این رفتار، گفتند که اینها انسان‌های عاقل‌تری هستند و به آنها رای دادند.

در شب‌های آخر قبل از انتخابات گفته می‌شد که شما برای اصولگرایان یک پیامک فرستاده‌اید و نوشته‌اید که رقیب اصلی روحانی است و همه باید روی کاندیدای پیشرو یعنی قالیباف ائتلاف کنند. شما چنین پیامکی برای دوستان‌تان فرستاده بودید؟
خیر.

اما در عمل اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم و این انتخابات نشان دادند که اختلافات درونی شان بیش از آن است که بتوانند روی یک کاندیدا با هم اجماع کنند. بنابراین احتمالا تنها راه رسیدن به کاندیدای واحد، حمایت از رای آور‌ترین گزینه بود. این مساله را قبول دارید یا فکر می‌کنید مکانیزم دیگری هم برای رسیدن به کاندیدای واحد در بین اصولگرایان وجود دارد؟
اختلافات که تعجب‌آور نیست. چون هم اصلاح‌طلبان و هم اصولگرایان به طیف تبدیل شده‌اند. ما قبلا به اصلاح‌طلبان ایراد می‌گرفتیم که اشتراکات دو سر طیف‌شان خیلی کم شده است، اما حالا چنین حالتی در بین اصولگرایان هم دارد اتفاق می‌افتد. الان برخی از اصولگرایان هستند که مانند برخی از اصلاح‌طلبان، لیبرال سرمایه داری غرب را اگر نگوییم قبول دارند، لااقل می‌توانیم بگوییم که اعتراضی نسبت به آن ندارند. چطور می‌توان اینها را با سایر اصولگرایان که شدیدا مخالف لیبرالیسم و سرمایه داری هستند تنها به این دلیل که مثلا تفکر مذهبی و شخصی شان مثل هم است، با هم در یک گروه جمع کرد؟ این شباهت و نزدیکی تقیدات شخصی در امر حکومت کفایت نمی‌کند. لذا فکر می‌کنم همانطور که چپ و راست از یک زمانی به بعد دیگر کشش نداشت، الان هم در حال یک دگردیسی هستیم و شاید دیگر اصولگرایی و اصلاح‌طلبی نمی‌توانند صحنه سیاسی ایران را تعریف کند.

اما در همین فضا هم اگر به فرض آقای احمدی‌نژاد در این دوره هم می‌توانست کاندیدا شود، این احتمال وجود داشت که به دلیل رای آوری او، باز هم مانند سال 88 اصولگرایان برای پیروز نشدن گزینه مورد حمایت رقیب، از او حمایت کنند؟
آقای احمدی‌نژاد اعجوبه هزاره سوم است و دیگر تکرار نمی‌شود.

اما اگر فرض بگیریم که می‌توانست در این انتخابات شرکت کند، آیا اصولگرایان دوباره برای پیروز شدنش بسیج نمی‌شدند؟
گروهی که خیلی هم جدی بودند، نظیر من و دوستانم، قطعا حمایت نمی‌کردیم.

پس چرا در سال 88 این کار را کردید؟
من در سال 88 از احمدی‌نژاد حمایت نکردم. ولی همانطور که قبلا گفتم از روی اضطرار به او رای دادم.

اضطراری که گفته بودید، احساس خطر از جانب طرفداران کاندیدای رقیب بود. آیا این نگاه که طرفداران مطالبه‌گر یک کاندیدا، تهدید محسوب شود، به جمهوریت نظام آسیب نمی‌زند؟
نه قوت طرفداران یک نامزد قانونگرا و صادق خطرآفرین است نه مطالبه‌گری آنها. من که مطالبه‌گر همیشگی‌ام! من علت اضطرار را بعدها در مطبوعات گفتم. همان موقع هم به جمع همراهان سیاسی‌ام گفته بودم. احساس خطر من از تنش اجتماعی و قانونشکنی بود که بعد معلوم شد حق داشتم که نگران باشم. گفته بودم که ترکیب اجتماعی طرفداران آقای موسوی جوری است که قدرت ایجاد تحرک در برابر نظام را دارد ولو آنکه نخواهد ولی ترکیب حامیان آقای احمدی‌نژاد جوری است که این قدرت را ندارد ولو آنکه بخواهد! متاسفم که خیلی زود اولی خواست و شد و دومی خواست ولی بحمدالله نشد.

با توجه به اینکه گروه‌های حامی آقای روحانی تقریبا همان ترکیب اجتماعی حامی کاندیداهای اصلاح‌طلب در سال 88 بودند، آیا این اضطرار در سال 92 وجود نداشت؟
نه. برای اینکه صحنه عوض شده و احتمال اینکه تندروی‌های سال 88، امسال تکرار شود وجود نداشت.

در سال 88 کاندیدای اصلی اصلاح‌طلبان شرایطی نظیر آقای روحانی داشت، به این معنا که هر دو به لحاظ تشکیلاتی از اعضای گروه‌های اصلاح‌طلب نبودند ولی مورد حمایت همه گروه‌های اصلاح‌طلب قرار داشتند. مواضع هر دو نفر درباره اقتصاد و سیاست خارجی و مساله هسته‌یی هم به هم نزدیک است. چرا الان کار تا جایی پیش رفته که برخی از اصولگرایان، همین سیاست‌های روحانی را اصولگرایانه می‌دانند و چهارسال قبل همین سیاست‌ها را به شدت محکوم می‌کردند.

اگر آقای موسوی همان موسوی قبل که می‌شناختیم بوده، او یک شناسنامه اقتصادی و سیاسی داشت. آنچه ما می‌دانستیم موسوی تاکید بر تمرکز قدرت دولت در اقتصاد داشته. من نمی‌دانم ایشان در طول 20 سال سکوت خود، چقدر تغییر کرده بود چون نشانه‌یی برای آن ندارم. در سیاست خارجی هم آدمی انقلابی و استکبارستیز بود. در سیاست داخلی هم مقداری سختگیر بود و برخلاف آنچه اصلاح‌طلبان تصور می‌کنند، باز نبود و منتقدان خودش را زیاد تحمل نمی‌کرد. اما آقای روحانی بر اساس آنچه از او دیده‌ایم، در سیاست‌های اقتصادی نگاه باز‌تری دارد. در سیاست‌های خارجی کمی منعطف‌تر است، نه به این معنا که استکبار ستیز نیست، بلکه به دیپلماسی رسمی وزارت خارجه‌یی نزدیک‌تر است. در سیاست داخلی هم آقای روحانی را تجربه نکرده‌ام، اما از منش او چنین برمی‌آید که باز‌تر عمل کند.

در مقطع انتخابات سال 88، مشخص بود که نقد کاندیداهای اصلاح‌طلب به چه مسائلی است و چه برنامه‌هایی را هم پیشنهاد می‌دهند. این مسائل با آنچه در سال 92 از سوی آقای روحانی مطرح شد تفاوت داشت؟ آیا اصولگرایان واقعا موسوی را قبول نداشتند یا فقط به دلیل اینکه اصلاح‌طلبان پیروز نشوند، مقابل او ایستادند؟
اگر بخواهیم تقسیم‌بندی کنیم، آقای موسوی در قسمت اصلاح‌طلبان قرار می‌گیرد و آقای روحانی در قسمت اصولگرایان. چون آقای روحانی در سابقه‌اش، عضویت در جامعه روحانیت مبارز هست و به طور سنتی در مقابل اصلاح‌طلبان قرار می‌گرفت. اما همانطور که گفتم این الفاظ دیگر جواب نمی‌دهد و نمی‌تواند عرصه سیاسی ایران را توصیف و به درستی دسته‌بندی کند. چون الان می‌بینیم اشتراک نظرات و مواضع آقای روحانی رفته رفته با اصلاح‌طلبان بیشتر از جامعه روحانیت مبارز شده است. اما به هر حال در مبانی فکری، آقای موسوی به اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر بود.

مثلا آن زمان که مساله فقه سنتی و فقه پویا مطرح بود و احتمالا سن شما اقتضا نمی‌کند که آن زمان را به یاد داشته باشید، آقای روحانی طرف فقه سنتی بود و آقای موسوی طرف فقه پویا. بنابراین فارغ از اصطلاحاتی که در هر دوره زمانی به دلیل فقدان احزاب، جعل می‌شود تا دسته‌بندی‌ها را مشخص کند، آقای موسوی و آقای روحانی به لحاظ بنیاد‌های اندیشه‌یی متفاوت هستند. البته باز هم تاکید می‌کنم این الفاظی که الان برای گرایش‌های سیاسی به کار برده می‌شود، برای نشان دادن دسته‌بندی‌ها کافی نیست.

به همین دلیل است که من در مجلس به برخی از اعضای طیف اقلیت احساس نزدیکی بیشتری می‌کنم، تا کسانی که از اکثریت هستند. من قطعا از نظر عقلی، شرعی و دینی به برخی از اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر هستم. وقتی کسی به راحتی دروغ می‌گوید و اهتمام به وضع فقرا و محرومین ندارد و در مقابل غرب وادادگی از خود نشان می‌دهد، حالا اسمش اصولگرا باشد، اما نسبتی با من ندارد. حالا در طرف مقابل اگر یک اصلاح‌طلب که در این سه شاخص به من نزدیک‌تر باشد، من خودم را نباید در یک پوسته تنگ محصور کنم و با آن اصلاح‌طلب حرف نزنم. البته این سه شاخص را به عنوان مثال بیان کردم، نه اینکه همین سه مورد معیار سنجش باشد. لذا آقای موسوی را در مجموع، به نسبت آقای روحانی خیلی بیشتر نزدیک به اصلاح‌طلبان می‌دانم.

آیا این نزدیکی آقای موسوی به اصلاح‌طلبان باعث شد که اصولگرایان، حتی اگر نقدهای ایشان به دولت نهم را وارد می‌دانستند، از آقای احمدی‌نژاد حمایت کنند؟ چون در طول دولت دهم ما شاهد بودیم که همان نقدها، از طرف اصولگرایان بیان می‌شد و در همین انتخابات هم شاهد تکرار و تشدید آن انتقادات بودیم.
در سال 88 آقای احمدی‌نژاد هنوز این طور نزد سیاستمداران آشکار نشده بود. شما به مشی آقای احمدی‌نژاد در دو دوره که نگاه کنید، می‌بینید که فقط بحث شدت و ضعف نیست. بلکه دوره دوم آقای احمدی‌نژاد با دوره اول ایشان، تفاوت ماهوی دارد. این ایرادات اگر هم در آن زمان وجود داشت، آشکار نشده بود.

یعنی می‌توان گفت که اصلاح‌طلبان زودتر متوجه ایرادات سیاست‌های احمدی‌نژاد شدند؟
آن‌ها مبنایشان فرق داشت. من اردیبهشت سال 88 در دانشگاه امام صادق یک سخنرانی داشتم و آنجا آقای موسوی و آقای احمدی‌نژاد را با هم مقایسه کردم و نشان دادم که این دو در اکثر موارد مدیریت کشور، شبیه هم هستند.

آقای موسوی دهه 60 و آقای احمدی‌نژاد 88 را؟
بله. چون ما افراد را با کارنامه‌هایشان می‌شناسیم. موسوی در دوران بیست ساله سکوت که قابل ارزیابی نیست. بنابراین من درباره آن موسوی که می‌شناختم حرف می‌زنم و آن موسوی را با احمدی‌نژاد مثل هم می‌دانم. با این تفاوت که احمدی‌نژاد جنمش فرق می‌کند و ابعاد وجودی بد و خوبش بزرگ‌تر می‌شود. بعد هم ثابت شد که همین طور است. یعنی آقای احمدی‌نژاد ایرادش این است که به قانون احترام نمی‌گذارد و درست‌ترین و مهم‌ترین نقد آقای موسوی هم این بود که آقای احمدی‌نژاد به قانون تمکین نمی‌کند. اما خودش در این آزمون سخت به‌شدت شکست خورد و نخستین کسی بود که در انتخابات قانون شکنی کرد و مردود شد.

اجازه بدهید ابتدا درباره مقایسه انتخابات 88 و 92، تا شب قبل از انتخابات صحبت کنیم. در آنجا آمارهایی از طرف آقای احمدی‌نژاد ارائه می‌شد و در مقابل، اصلاح‌طلبان هم آمارهایی می‌دادند که آمارهای دولت را نقض می‌کرد. در این بین رفتار اصولگرایان در راستای تایید احمدی‌نژاد، یا در بهترین حالت تایید نکردن آمار رقیبانش، اثر حمایت از احمدی‌نژاد را داشت.
می توانیم بگوییم رفتار اصولگرایان اثر حمایتی داشت. اما این با اینکه بگوییم همه اصولگرایان از احمدی‌نژاد حمایت کردند تفاوت دارد. اما در این حد که با احمدی‌نژاد مخالفت نکردند و این مخالفت نکردن اثر حمایتی داشت با شما موافقم. اما هرچه به روزهای آخر تبلیغات نزدیک می‌شدیم، موضع‌گیری‌های مهندس موسوی نگران‌کننده‌تر می‌شد، تا اینکه در نهایت روز آخر انتخابات کار را خراب کردند.

البته فقط مخالفت نکردن با احمدی‌نژاد نبود. بلکه احزاب، گروه‌ها و تشکل‌های منسوب به اصولگرایان برای جلب رای به نفع احمدی‌نژاد بسیج شدند و حتی رای سازمانی برخی نهادهای منتسب به جریان فکری اصولگرا هم به سمت احمدی‌نژاد هدایت شد.
درباره نهادها این حرف را قبول ندارم. مثلا می‌دانید که بسیج یک نهاد مردمی است که در آن امر و نهی سیاسی فرمانده تعیین‌کننده نیست. در نتیجه ممکن است خیلی از فرماندهان سپاه رایشان آقای احمدی‌نژاد نبود ولی بدنه بسیج به دلیل ذائقه خود، تمایل داشت به آقای احمدی‌نژاد رای دهد. بنابراین من این دعاوی که گفته می‌شود سپاه یا بسیج پشت قضیه بود را واقع بینانه نمی‌دانم. چون حتی در خود سپاه هم فرماندهی سیاسی وجود ندارد. ولی احزاب و گروه‌های اصولگرای زیادی از آقای احمدی‌نژاد حمایت کردند و این را قبول دارم. انتخابات دو قطبی شده بود و اقتضا می‌کرد که نیروهای هر جناح روی گزینه اصلی متمرکز شوند.

فکر می‌کنید، اصولگرایان در مقابل این حمایتی که از احمدی‌نژاد کردند، مسوولیت‌پذیر بودند و نسبت به ضعف‌های دولت، به مردم پاسخگو بودند؟
خیر و به همین دلیل در انتخابات سال 92 پاسخ‌شان را از مردم گرفتند. وقتی که مخصوصا در چهارسال دوم آقای احمدی‌نژاد، هرچه مردم ناله کردند، این گروه‌های اصولگرا ماله کشیدند و پوشاندند، طبعا مردم از آنها دلخور می‌شوند. رفتار گروهی که قدرت را در اختیار دارند، هر روز بیش از روز قبل، تاثیر خود را در زندگی مردم نشان می‌دهد و اصولگرایان به قدری که وظیفه داشتند، جلوی این رفتارهای نادرست را نمی‌گرفتند. مردم هم که خاطرخواه یک جریان سیاسی نیستند که بگویند هر اتفاقی بیفتد ما با شما هستیم.

مردم می‌خواهند یک زندگی سالم حداقلی را داشته باشند و علایق دینی و سیاسی و اجتماعی‌شان را هم با درجات مختلف دارند. مردم عضو حزب نیستند که هر تصمیمی شورای مرکزی حزب گرفت تبعیت کنند. بلکه به رفتارها نگاه می‌کنند و بر اساس آن قضاوت و تصمیم‌گیری می‌کنند. همان‌طور که در سال 76، آقای خاتمی نماد تحول و تغییر تلقی شد و توانست در مقابل آقای ناطق که خیلی پر سر و صدا‌تر بود پیروز شود. می‌خواهم از این حرف، این نتیجه را بگیرم که اصولگرایان به دلیل اینکه چهارسال نقد صحیح از رفتار دولت را کنار گذاشتند، از مردم پاسخ گرفتند که ما این تاییدها را قبول نداریم.

شما امسال یک نشست خبری برگزار کردید با این عنوان که چرا نمی‌توان با لایحه بودجه 92 موافقت کرد. نمودارهایی که در آن نشست ارائه کردید، ادعاهای رقبای احمدی‌نژاد درباره افزایش واردات، کاهش تولید، افزایش چشمگیر درآمدهای نفتی و به موازات آن افزایش تورم را در چهارسال اول کار احمدی‌نژاد تایید می‌کرد. درباره آمار واقعی اشتغال هم که معلوم شد سخن اصلاح‌طلبان درباره آمارسازی دولت واقعیت داشته. اصولگرایانی که از احمدی‌نژاد حمایت کردند، این آمارها را نمی‌دانستند و واقعا فکر می‌کردند آمارهای احمدی‌نژاد درست است یا با علم به اینکه آمارهای او اشتباه است باز هم از او حمایت کردند؟
من نمی‌دانم تمام طیف اصولگرایانی که در صحنه بودند، دانسته حمایت کردند یا نادانسته. این موضوع را هم نمی‌شود به همه نسبت داد و نمی‌شود نیت و ذهن همه را خواند. اما باز هم می‌گویم ماهیت رفتار آقای احمدی‌نژاد در دور دوم با دور اول تفاوت پیدا کرد. چهار سال اول وضع بد نبود. ولی در چهارسال دوم خراب می‌شود. از طرف دیگر، آقای موسوی و دوستان‌شان در تصویر کردن وضعیت اقتصادی سال 88، هیچ نقطه مثبتی را بیان نمی‌کردند و این حق نبود. چون یکی از کارهای مثبت آقای احمدی‌نژاد در چهارسال اول این بود که مثل مویرگی که مواد غذایی را به دورترین نقاط بدن می‌رساند، مسیر تخصیص بودجه عمرانی را به نقاط دور دست کشور گشود. با این کار سرمایه اجتماعی خلق کرد وتوده‌های مردم را به دولت و نظام، علاقه‌مندتر و نسبت به رییس‌جمهور دلبسته کرد.

آقای خاتمی این کار را با نخبگان کرد و به آنها اکرام نشان داد و نخبگان را جذب حکومت کرد. حالا اینکه تزریق منابع توسط آقای احمدی‌نژاد به مناطق دور دست، چه تاثیری در توسعه داشت بحث دیگری است. اینکه چقدر این کار به ایجاد اشتغال و توسعه پایدار کمک می‌کند قابل بحث است. اما اگر آقای موسوی می‌خواست انصاف به خرج دهد، انصافا باید از این کار تعریف می‌کرد. چون خود موسوی کسی بود که روی توده‌های محروم حساس بود و به آنها توجه داشت و می‌توانست از این توجه احمدی‌نژاد به نیکی یاد کند. من خودم از این دو زاویه، سفرهای استانی را مثبت می‌دانم هرچند از زوایای دیگر قابل نقد است.

شما در این گفت‌وگو اشاره کردید که در انتخابات امسال صحنه عوض شده بود و امکان به وجود آمدن حوادث سال 88 وجود نداشت. با توجه به اینکه تقریبا به جز تیم آقای احمدی‌نژاد، همه گروه‌های حاضر در انتخابات 88، در این انتخابات هم حاضر بودند، می‌توان گفت که رفتارهای تیم آقای احمدی‌نژاد عامل ایجاد فضای سال 88 شد؟ چنانکه دیدیم در دو سال گذشته رفتار آقای احمدی‌نژاد و تیمش در مسائلی نظیر پخش فیلم در صحن مجلس و انتشار مطالبی درباره سوابق تحصیلی شما، با واکنش همراه شد. ولی اصولگرایان انتظار داشتند تا همه کسانی که در مناظرات مورد اهانت قرار گرفتند واکنش نشان ندهند.
در این دو مثالی که زدید واکنش‌ها کاملا قانونی بود. حتی در مثال پخش فیلم در مجلس که بسیار زشت‌تر از برخوردهای مناظرات انتخاباتی بود، آسیب دیدگان به خاطر مصالح کشور از حقوق قانونی خود نیز استفاده نکردند. اینها کجا و لشکرکشی خیابانی و خیانت به امنیت ملی کجا؟ البته آن رفتارهای زشت مناظراتی را در زمینه‌سازی حوادث بی‌تاثیر نمی‌دانم ولی به نظر من عامل اصلی حوادث بعد از انتخابات اینها نبود. من معتقدم رفتار تحقیرآمیز و تخریب دیگران و افشاگری به معنای بدنام کردن افراد از همه بد است، از رییس‌جمهور یک کشور بدتر. چرا که ایشان چهارسال رییس‌جمهور بوده و اگر آن اسناد را داشت باید تعقیب متهم می‌کرد. اینکه یک رییس‌جمهور از راه قانونی کاری نکند و بیاید در مناظرات انتخاباتی این حرف‌ها را بزند قطعا سوءاستفاده از قدرت و محکوم است.

من فکر می‌کنم که همان موقع ما باید حرف می‌زدیم. من یادم نیست که خودم آن موقع چه احساسی داشتم که حرف نزدم. ولی فکر می‌کنم «سر چشمه باید گرفتن به بیل؛ چو پر شد نشاید گذشتن به پیل». ولی علت موجده و فاکتور تاثیرگذار اصلی در فتنه بعد از انتخابات اینها نبود. علت این بود که آقای موسوی بر یک ادعای دروغ و بی‌اساس، به‌شدت تاکید کرد و از مسیر قانون خارج شد. هرچه رهبری و بزرگان کشور تلاش کردند که ایشان به مسیر قانون برگردد، نشد.

یکی از ویژگی‌های بارز رهبری این است که به رای مردم وفادار است و این وفاداری را اعمال می‌کند و رای همه مردم را می‌خواهد و حضور حداکثری مردم ایشان را نگران نمی‌کند. کما اینکه در دوران رهبری ایشان ما شاهد سه یا چهار انتخابات خیلی جدی بوده‌ایم. ایشان همیشه اصرار دارد که همه مردم در انتخابات شرکت کنند و حتی این‌بار اعلام کردند که هر کسی جمهوری اسلامی را هم قبول ندارد، به خاطر ایران در سرنوشت کشور دخالت کند. سال 88 هم رهبری از رای مردم دفاع کردند. در جلسه‌یی که فکر می‌کنم روز سه شنبه بعد از انتخابات با حضور نماینده نامزدها برگزار کردند، آقا فرمودند که شما هر خواسته قانونی داشته باشید، یا حتی خواسته‌یی داشته باشید که قانون درباره آن سکوت کرده باشد، من اجازه می‌دهم.

شما اگر نسبت به صندوق خاصی شکایت دارید، بگویید همان را بازشماری کنند. اگر فقط حدس می‌زنید تقلب شده، به صورت رندوم صندوق‌ها برای بازشماری انتخاب شود و آنقدر این انتخاب رندوم را ادامه دهیم تا اطمینان حاصل شود. ولی ایشان گفتند ابطال انتخابات تودهنی زدن به مردم است و من این کار را نمی‌کنم. حتی خانم کروبی گفتند که ما خودمان هم دربازشماری حضور داشته باشیم و آقا گفتند حضور داشته باشید. در آنجا آقای دکتر عباس آخوندی که نماینده آقای موسوی بود، گفته بود که من شهادت می‌دهم که در انتخابات تقلب امکان‌پذیر نیست. آقای آخوندی خودش در زمان انتخابات خرداد 76 رییس ستاد کل انتخابات بود و می‌دانست تقلب ممکن نیست. البته ایشان تخلفاتی را ذکر کردند و آقا پاسخ‌شان را دادند. روز قبل از این جلسه هم، آقا با آقای موسوی جلسه داشتند و به آقای موسوی گفته بودند که کار خیابانی را متوقف کن و از طریق قانونی وارد شو و من از تو حمایت می‌کنم تا مطمئن شوی که نتیجه درست بوده یا نه.

آقا گفته بودند که اگر کار به خیابان کشیده شود، تو می‌توانی آن را شروع کنی ولی در ادامه از دستت خارج می‌شود و متاسفانه همین طور هم شد. منظورم این است که عوامل موثر متعدد هستند ولی سهم آنها مهم است. اگر آقای موسوی این ادعا را نمی‌کرد و از طریق قانون وارد می‌شد، طرفداران هم این رفتار را به عنوان کرامت و بزرگواری ایشان تلقی می‌کردند و می‌گفتند با اینکه ایشان خودش را محق می‌داند اما به قانون تمکین می‌کند. این عدم تمکین به قانون مهم‌ترین و درست‌ترین نقد آقای موسوی به آقای احمدی‌نژاد بود ولی خودش در این آزمون موفق نشد.

این امکان وجود نداشت که مردم تلقی دیگری داشته باشند؟
من برای شما یک مثال از انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا می‌زنم. زمان رقابت ال‌گور و جرج بوش اتفاقی افتاد که برای همه ما می‌تواند درس خوبی باشد. در امریکا نتیجه انتخابات را کارت‌های الکترال تعیین می‌کند. به این ترتیب که هر ایالتی به طور سنتی تعداد مشخصی کارت الکترال دارد و در هر ایالتی، هرکس بیشتر رای بیاورد، آرای الکترال آن ایالت برای آن کاندیدا محسوب می‌شود. بنابراین ممکن است یک نفر در کل رایش بیشتر باشد، ولی در ایالت‌هایی رای بیاورد که کارت الکترال کمتری دارند و به این ترتیب رییس‌جمهور نشود.

در آن انتخابات، ایالت تعیین‌کننده فلوریدا بود که جب بوش، برادر جرج بوش فرماندارش بود. در فلوریدا ال‌گور رایش بیشتر بود، اما فرماندار 70 هزار رای را باطل کرد و بعد از ابطال این آرا، جرج بوش 537 رای بیشتر از ال‌گور آورد و آرای الکترال فلوریدا را به دست آورد و با یک کارت الکترال بیشتر از ال‌گور، رییس‌جمهور شد. ال‌گور به دیوانعالی کشورشکایت کرد. دیوانعالی در آنجا شأن شورای نگهبان ما را دارد، با این تفاوت که اعضای دیوانعالی امریکا به صورت مادام‌العمر انتخاب می‌شوند و مثل آقای جنتی برای آنها جک هم نمی‌سازند! در تاریخ امریکا فقط یکی دو بار اتفاق افتاده که رییس‌جمهور یکی از اعضای دیوانعالی کشور را عوض کرده باشد.

اینها بعد از شکایت ال‌گور، جلسه تشکیل دادند و به نفع جرج بوش رای دادند. با وجود اینکه پذیرش این نتیجه خیلی سخت بود، ال‌گور به سی‌ان‌ان آمد و یک نطق خیلی مهم کرد. من هر وقت آن نطق را می‌خوانم مو به تنم سیخ می‌شود. چون نهایت فهم، ادب و قانونگرایی که مغز دموکراسی است را در خود دارد. ال‌گور مانند یک دموکرات واقعی برخورد کرد و نطق خود را با بیان عبارات مذهبی به پایان برد. او در آخر نطق خود چند بار دعا کرد که خدایا به رییس‌جمهور ما و به امریکا برکت بده. حرف ال‌گور در این نطق این بود که من نتیجه انتخابات را قبول ندارم اما ما باید به اعتلای امریکا فکر کنیم و بزرگی امریکا بدون قانون حفظ نمی‌شود. ال‌گور گفت چون نهادهای قانونی نتیجه انتخابات را تایید کرده‌اند، من هم به جرج بوش تبریک می‌گویم. کینه‌های انتخابات تمام شده و من هم خیلی دلم برای هوادارانم سوخت، اما از این به بعد باید به دولت کمک کنیم.

این نطق خیلی آموزنده است و من ازشما خواهش می‌کنم اگر امکان دارد آن را در اعتماد منتشر کنید تا مخاطبان‌تان بخوانند. واقعا آموزنده است ونشان می‌دهد یک انسان آزادی خواه چطور رفتار می‌کند. من معتقدم حتی اگر به دروغ و برای ریا هم این حرف‌ها را زده باشد، باید از او تشکر کرد. چون به مردم امریکا می‌آموزد که شما بدون قانون نمی‌توانید زندگی کنید.‌ای کاش آقای موسوی هم همین کار را می‌کرد. کما اینکه آقای هاشمی بعد از رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان، رفتاری شبیه ال‌گور داشت و اعلام کرد که نظر شورای نگهبان را قبول ندارم ولی تمکین می‌کنم که قانون را رعایت کرده باشم. من از قبل برای آقای هاشمی احترام قائل بودم ولی بعد از این رفتار احترام بیشتری برای ایشان قائل هستم.

شما علت اصلی حوادث بعد از انتخابات را موضع‌گیری کاندیدای اصلاح‌طلبان می‌دانید. فکر می‌کنید مثلا اگر امسال آقای روحانی به عنوان برنده انتخابات معرفی نمی‌شد و می‌گفت در انتخابات تقلب شده، کسی آن را می‌پذیرفت؟
به نظر من این زمینه اصلا وجود نداشت.

بی طرف نبودن برخی اعضای شورای نگهبان و اختلالات مخابراتی روز انتخابات وبرخی اقدامات صدا و سیما این زمینه را تقویت کرده بود.
همه این اتفاقات هم اگر افتاده باشد، می‌توان نتیجه گرفت که یازده میلیون رای جابه‌جا شده است؟ اگر آقای موسوی نصیحت خیرخواهان ستاد خودش را قبول می‌کرد و این دروغ بزرگ را القا نمی‌کرد که «تقلب شده» آن حوادث اتفاق نمی‌افتاد. همان‌طور که بعدها خودشان این ادعا را پس گرفتند و روی تخلفات تاکید کردند و چیزهایی شبیه همین مواردی که شما می‌گویید را بیان کردند. من علت موجده را اینها نمی‌دانم و در عین حال که تاکید می‌کنم آن حوادث یک علت نداشت، ولی به هر حال اصلی‌ترین علتش که تعیین‌کننده هم بود، ادعای تقلب بزرگ بود.

اگر آقای موسوی می‌گفت در این انتخابات تخلف شده و من نتیجه آن را واقعی نمی‌دانم، ولی از راه قانونی قضیه را دنبال می‌کنم و اگر به نتیجه نرسیدم هم تمکین می‌کنم، این اتفاقات نمی‌افتاد. در یک مسابقه فوتبال وقتی قبول کردیم طبق قوانین فیفا و با حضور داور پذیرفتیم که بازی کنیم، وسط کار نمی‌توانیم قاعده بازی را عوض کنیم. حتی اگر داور منصفانه قضاوت نکرد ما حق نداریم طرفداران را به وسط زمین بیاوریم. متاسفانه آقای موسوی خیرخواهی دوستان خودش را هم نپذیرفت. برخی از هنرمندانی که با ایشان کار می‌کردند با من هم دوستی داشتند. یکی از آنها پیش من آمد و گله کرد. البته اتفاقات ناگواری افتاده بود و همه رنجیده بودیم. او گفت که ما قبول داریم تقلب نشده و به مهندس هم گفتیم اما قبول نکرده است.

ایشان گفت بعضی از مسوولان ستادهای آقای موسوی از تبریز و آبادان هم تماس گرفتند و گفتند که نتیجه درست اعلام شده اما مهندس باز هم قبول نکرده است. البته این دوست ما هم می‌گفت تخلف شده و مثال‌هایی نظیر اصلاح حکم استخدام یک شبه یک میلیون نفر در آموزش و پرورش و توزیع سهام عدالت را بیان کرد و گفت این کارها با هدف جلب رای در انتخابات انجام شده است. من هم به ایشان گفتم که آقای احمدی‌نژاد چهار سال است که دارد برای انتخابات کار می‌کند و خیلی کارهای دیگر هم کرده. اما در قانون نیت‌خوانی نداریم و ما نمی‌توانیم بگوییم تو این کار خوب را با نیت انتخابات کردی یا نیت خیر داشتی. اینها جزو اخلاق سیاسی است که رعایت نکردن‌شان کار خوبی نیست، ولی غیرقانونی هم نیست. اصلا می‌تواند بگوید برای رای آوردن این کار را کردم، درست است که اخلاقی نیست ولی خلاف قانون هم نیست. بعد ایشان به من گفت که بیا و با موسوی صحبت کن. من گفتم حرفی ندارم ولی آقای موسوی به من خوش‌بین نیست.

این در شرایطی بود که هنوز اوضاع خیلی حاد نشده بود. بعد با یکی دیگر از دوستان آمد و حرف‌هایی رد و بدل شد و گفتند با موسوی صحبت کن و من قبول کردم. چون من امثال آقای موسوی را جزو سرمایه‌های نظام و انقلاب می‌دانستم و هنوز هم این نوع نگاه را درست می‌دانم. متاسفانه بعد از مدتی آمدند و گفتند که خودش پذیرفت ولی منصرفش کردند. بعد از این ماجرا یکی از بزرگان اهل هنر را که با آقای موسوی کار می‌کرد، دیدم. ایشان هم متاثر بود که چرا این طور شد و می‌گفت که آقای موسوی ابتدا خوب شروع کرد ولی به تدریج از خط اصلی فاصله گرفت. من خودم وقتی بیانیه اول آقای موسوی منتشر شد به دوستان گفتم اگر به این بیانیه بیست ندهم، نوزده یا حداقل هجده خواهم داد. چون نشان از همان موسوی دهه 60 داشت که مدرن و به روز شده بود. یک سیاستمدار در طراز انقلاب اسلامی آن بیانیه را داده بود.

منظور از بیانیه اول، همان بیانیه‌یی است که بعد از اعلام نتایج انتخابات منتشر شد؟
نخیر. بیانیه اولی که بعد از اعلام کاندیداتوری منتشر شد. آنجا همان موسوی بود که در دوره اصلاح‌طلبان گفت «توطئه توهم نیست» و روزنامه‌های زنجیره‌یی اصلاح‌طلب به او حمله کردند و ایشان دیگر تا آخر دوره اصلاحات سکوت کرد. منظور من این است که خلاصه سهم عوامل فرعی را بزرگ‌تر از آنچه بود نشان ندهید. چون اگر آقای موسوی می‌خواست، حتی اگر همه مردم عصبانی بودند، می‌توانست مانع آن فتنه‌ها شود. البته باعث عصبانیت مردم هم خود اینها بودند. چون به مردمی که بعد از دو هفته پر نشاط، آن انتخابات پرشور را برگزار کرده بودند، گفتند که حق‌تان خورده شده و مردم را عصبانی کردند.

اما بعد از انتخابات این تصور وجود داشت و حتی روز 25 خرداد، مردم بودند که به نتیجه اعلام شده اعتراض داشتند.
این فضا نبود و اینها فضا را به وجود آوردند. وقتی آقای موسوی به خیابان می‌آید و در میان جمعیت حاضر می‌شود و آنها را تحریک می‌کند، مردم عصبانی‌تر می‌شوند. آقای موسوی می‌توانست به مردم بگوید به خانه هایتان بروید و من از راه قانونی شکایت خود را پیگیری می‌کنم. این وظیفه یک سیاستمدار وطن دوست و یک مسلمان متشرع مانند آقای موسوی بود، اما او این کار را نکرد و باعث شد که اتفاقات بدی بیفتد و از همه مهم‌تر اینکه محیط را امنیتی کرد.

برخورد های امنیتی با فعالان انتخاباتی اصلاح طلب قبل از تجمعات و حتی قبل از پایان انتخابات آغاز شده بود . آیا اینها امنیتی کردن فضا محسوب نمی شد؟
اینها را می‌گویند ولی من اخبار غیرموثق را مبنای قضاوت خود قرار نمی‌دهم. الان من این حرف شما را تکذیب نمی‌کنم اما چون به اصل آن اطمینان ندارم، مبنای قضاوت قرار نمی‌دهم. قبل از انتخابات فضا امنیتی نبود و نسبتا اخلاقی هم بود. اما شب بعد از انتخابات، دستگاه‌های امنیتی بر اساس وظیفه شان بازداشت‌ها را انجام دادند. آقای موسوی شرایط را به سمت حل مسائل از طریق قشون کشی برد و این مهم‌ترین خطای ایشان بود. این خیانتی بود به خود آقای موسوی که به رقیبش می‌گفت قانون را قبول نداری. اگر آقای موسوی این کار را نمی‌کرد، به طور طبیعی، رییس یک حزب 13 میلیونی ثبت نشده، بود.

من خودم در سیاست ایران آدم باسابقه‌یی هستم اما بخش اعظم نفوذ خود را مدیون دو انتخاباتی هستم که رقیب اصلی آقای هاشمی و آقای خاتمی بودم. نفر دوم شدن من که چهار و نیم میلیون رای داشتم باعث نفوذ کلامم شد و معلوم است که آقای موسوی با سیزده میلیون رای جایگاه بالاتری داشت. آقای موسوی می‌توانست رییس یک حزب با بدنه اجتماعی قوی باشد و در تعدیل دولت احمدی‌نژاد هم نقش داشته باشد. اگر این کار را می‌کرد قطعا الان به جای آقای روحانی، آقای موسوی رییس‌جمهوری ایران بود. کاری که آقای موسوی و آقای کروبی کردند هم با شخصیت خودشان تناقض داشت و هم باعث شد حوادث تلخ فتنه پیش بیاید و عده زیادی آسیب ببینند و فضا هم امنیتی شود. فضای امنیتی به نفع کسانی است که روحیه استبدادی دارند و این افراد هم در چهارسال گذشته استفاده خود را از این فضا کردند.

و در این چهارسال مجلس چه کار می‌کرد؟
ببینید در مجلس هشتم من به دوستان اصلاح‌طلب می‌گفتم که چرا اینقدر سکوت می‌کنید؟ می‌گفتم سکوت شما باعث می‌شود تا ما هم که منتقد دولت هستیم تحت فشار قرار بگیریم چون نه دوستان اصولگرایمان با ما همراهی می‌کنند و نه شما. آنها می‌گفتند شرایط بسته است و ما امکان حرکت و موضع‌گیری نداریم. من می‌گفتم اگر می‌خواهید فضا برایتان باز شود، موضع خود را مشخص کنید. بیایید و بگویید مثلا از ده کاری که آقای موسوی کرد ما سه تای آن را قبول نداریم و درست نمی‌دانیم اما در هفت مورد به آقای موسوی ظلم شد. این طور می‌توانید خط خود را از فتنه‌گری سوا کنید و بعد حرف بزنید. شرایطی که آقای موسوی و آقای کروبی ایجاد کردند باعث شد که در چهارسال دوم آقای احمدی‌نژاد، نقد کردن سخت شود و همه هزینه دادیم.

حالا باتوجه به این توصیه‌یی که به اصلاح‌طلبان می‌کردید، فکر نمی‌کنید در بین اصولگرایان هم خیلی از افراد باید موضع خودشان را روشن کنند؟ به هر حال در بین اصولگرایان کسانی هستند که به قول آقای باهنر، معتقد بودند هرکس به موسوی رای داده باید اعدام شود. فکر نمی‌کنید شکاف‌های موجود در بدنه اصولگرایی بیش از اختلاف نظر است و باید اصولگرایانی که می‌خواهند مورد اعتماد مردم واقع شوند، حساب خود را از تندروهای این طیف جدا کنند؟
البته من اینها را اختلاف‌نظر می‌دانم ولی این اختلاف برسر مسائل مهمی است. یک روحیه‌یی در بین برخی از متدینین هست که در قرآن هم به آن اشاره شده. این روحیه طوری است که صاحبان آن فقط خود را مسلمان می‌دانند و دیگران را مسلمان نمی‌دانند. قرآن می‌گوید مسیحی‌ها گفتند یهودی‌ها هیچ بهره‌یی از حق ندارند و یهودیان نیز گفتند که مسیحیان هیچ بهره‌یی از حق ندارند. قرآن هر دو دسته را تخطئه می‌کند و می‌گوید شما هر دو ابراهیمی هستید، چطور نقطه اشتراکی به این بزرگی را نمی‌بینید. این روحیه شبیه روحیه خوارج است که می‌گفتند فقط ما مسلمانیم و غیر از ما حتی علی هم مسلمان نیست چه رسد به معاویه. متاسفانه این نوع برداشت در بین برخی از نیروهای مذهبی وجود دارد. ممکن است حتی انگیزه خیر هم داشته باشند ولی یک نوع تصلب و تحجری هست که نمی‌گذارد ببینند که دیگران هم از حق بهره دارند. نه تنها اصلاح‌طلبان را بد می‌دانند بلکه اصولگرایان را هم دسته‌بندی می‌کنند و خیلی‌ها را قبول ندارند.

چرا این عده که به نظر می‌رسد تعدادشان کمتر از بقیه اصولگراهاست، اثر و نفوذشان در پاره‌یی اوقات بر دیگر اصولگرایان غلبه پیدا می‌کند؟
چون انگیزه‌های قوی دارند. یعنی حاضرند برای انگیزه‌های خودشان مایه بگذارند و حتی هزینه بدهند. همیشه گروه‌های متعصب تاثیرشان بیش از تعدادشان است. به لحاظ عدد کم هستند ولی اثرشان زیاد است. این یک اختلاف جدی در بین اصولگرایان است. چون اینها خودشان را ملاک حق و باطل می‌دانند و دسته‌بندی سیاسی‌شان تابع این است که چه کسی مثل من است. ولی همان‌طور که در انتهای طیف اصلاح‌طلبان برخی افراد بی‌دین هم قرار دارند، در این سر طیف اصولگرایان هم این افراد هستند و احتمالا از اصولگرایی جدا خواهند شد.

البته اگر در اصلاحات آدم‌های بی‌دین هم وجود داشته باشند، تا به حال نگفته‌اند که هرکس مانند ما بی‌دین نباشد از حقوق اجتماعی باید محروم شود.
سابقه امر نشان می‌دهد که متاسفانه وقتی اصلاح‌طلبان مسلط شدند، در طرد مخالفان خودشان قوی‌تر از اصولگرایان عمل کردند. وقتی که همین مهندس موسوی از طرف روزنامه‌های اصلاح‌طلب تحمل نشد و او را له کردند، بقیه حساب کار خودشان را کردند. متاسفانه خیلی از رفتارهای بدی که از اصولگرایان امروز می‌بینید، توسط اصلاح‌طلبان پایه‌گذاری شده است. مثلا شعار «مرگ بر مسوولان کشور» را نخستین بار اصلاح‌طلبان در حضور آقای خاتمی دادند.

فکر می‌کنم نخستین سالگرد دوم خرداد بود که وقتی ایشان برای سخنرانی به دانشگاه تهران رفته بود و آقای ابطحی هم آنجا حضور داشت، شعار «مرگ بر یزدی» سر دادند و آقای خاتمی فقط گفت «من از شعار مرگ خوشم نمی‌آید.» در حالی که باید می‌ایستاد و می‌گفت ایشان مسوول رسمی کشور است و آن زمان که شما به دنیا نیامده بودید برای استقلال و آزادی این کشور مبارزه کرده و شما بیخود می‌کنید که این‌طور درباره‌اش شعار بدهید. اما این کار را نکرد و حالا اگر می‌بینید این طرف گاهی درمقابل برخی مسائل سکوت می‌کنند، ریشه‌های اینچنینی دارد. یک بار هم آقای ناطق برای سخنرانی به دانشگاه تهران رفت، ولی در مسجد را بستند و ایشان را به مسجد راه ندادند. مرا انجمن اسلامی دانشگاه شهید چمران اهواز دعوت کرد، به سالن مراجعه کردیم توی راه گفتند به دستور رییس اصلاح‌طلب دانشگاه در سالن را بسته‌اند. من در همان محوطه بدون تجهیزات صوتی سخنرانی کردم. پس آنها هم بد رفتاری کردند و از این حیث سابقه اصلاح‌طلبان بهتر از اصولگرایان نیست. اتفاقا اگر این انتخابات اخیر نتیجه‌اش این باشد که هر دو طرف این رفتارهای خودشان را تقبیح کنند و ما به هم نزدیک شویم، این خودش یکی از مهم‌ترین برکات انتخابات خواهد بود.

حالا با توجه به انتظاراتی که از دولت جدید وجود دارد، شما به عنوان کسی که بر مسائل اقتصادی کشور هم اشراف دارید، فکر می‌کنید رسیدن وضعیت اقتصادی کشور به شرایط باثبات چه مقدار زمان نیاز دارد؟
من فکر می‌کنم حداقل باید دو سال صبوری کنیم تا بشود جریان اقتصادی را مهار کرد و در مسیر صحیح قرار داد.

آیا مجلس به اندازه‌یی که با دولت آقای احمدی‌نژاد مدارا کرد با این دولت هم تعامل خواهد داشت یا چون رییس‌جمهور جدید با رای اردوگاه رقیب به پیروزی رسیده، بخشی از اصولگرایان منتظر فرصتی برای به چالش کشیدن دولت هستند؟
اینکه مجلس چه می‌کند، مقدار زیادی به این بستگی دارد که آقای روحانی چگونه عمل خواهد کرد. کابینه نخستین آزمایش ایشان است که الحمدلله ایشان اعلام کرده که در روز تحلیف، کابینه خود را اعلام خواهد کرد. این کار بسیار زیبایی است و معنایش این است که ایشان از روز اول اهتمام به انجام کار دارد. چون این یک ماه خیلی روزهای تعیین‌کننده‌یی است. برداشت من هم این است که گروهی در مجلس وجود ندارد که عزم مخالفت با آقای روحانی را داشته باشد.

حتی همان اقلیتی که حامیان اصلی آقای احمدی‌نژاد هستند و جزو همان کسانی هستند که به گفته شما خودشان را معیار حق می‌دانند؟
آنها که تعدادشان خیلی اندک است.

ولی همان‌طور که شما هم گفتید گاهی اوقات با وجود تعداد کم، تاثیرگذاری زیادی دارند. در جریان همین انتخابات هم وقتی علیه آقای هاشمی امضا جمع کردند یا قبل‌تر وقتی در مقابل سوال از رییس‌جمهور موضع مخالف گرفتند، تعداد زیادی را با خود همراه کردند.

اینها نماینده‌های محترمی هستند و عقیده‌شان هم محترم است. اما موارد و موضوعات مختلف با هم تفاوت دارد و افراد همیشه یک جور برخورد نمی‌کنند. خود این انتخابات و شخصیت آقای روحانی برای مجلس هم پیام داشت. مردم به همه پیام دادند که اگر شما رفتار «الف» را انجام دهید انتظار نداشته باشید نتیجه «ب» حاصل شود. این پیام روی مجلس هم تاثیر دارد. ضمن اینکه مجلسی که از قانون‌شکنی و دهن‌کجی و بی‌اعتنایی به قانون خسته شده، حتما از کسی که در این زمینه‌ها رفتار مطلوب داشته باشد، رضایت خاطر پیدا خواهد کرد. آقای روحانی هم علی‌الاصول به همین دسته مربوط است و ریشه تاریخی و شخصیت او را برخاسته از اصولگرایان نشان می‌دهد. اما حالا در این انتخابات مورد حمایت اصلاح‌طلبان قرار گرفته چون آنها فکر کرده‌اند که او می‌تواند تغییرات مورد نظرشان را ایجاد کند. ولی این دلیلی برای مخالفت اصولگرایان با آقای روحانی نیست.

در مجموع من فکر نمی‌کنم که مجلس بد برخورد کند و البته به شرایط خود دولت هم بستگی دارد. من خودم آرزو می‌کنم که ایشان موفق شود و در این راه هر کمکی هم بتوانم انجام می‌دهم. بعد از انتخابات هم به دیدن ایشان رفتم و مسائلی را که به نظرم می‌رسید لازم است، بیان کردم. اما در عین حال به عنوان نماینده مردم موضع استقلال خودم را حفظ می‌کنم و به دلیل اینکه می‌خواهم آقای روحانی موفق شود، ممکن است با او مخالفت هم بکنم. چون پیامبر اکرم فرمودند یاور برادرت باش، چه وقتی که مظلوم است و چه وقتی که ظالم است. سوال کردند که وقت مظلومیت می‌دانیم چگونه یاورش باشیم اما وقتی ظالم است چطور باید او را یاری دهیم؟ پیامبر فرمودند جلوی ظلمش را بگیرید.

بنابراین ما این را برادری می‌دانیم که اگر آقای روحانی تصمیم اشتباهی گرفت، زبان به نقد باز کنیم. ولی به قول آقا نقد دلسوزانه و طبیبانه. البته هم ما و هم خود آقای روحانی می‌دانیم که نمی‌شود انتظار داشت همه طبیب باشند. بالاخره برخی‌ها هم ممکن است زخم زبان بزنند و این هم از هزینه‌های آزادی است. وقتی رییس‌جمهور می‌گوید من از آزادی دفاع می‌کنم، همه آزادی این نیست که از آدم تعریف کنند. بلکه برخی‌ها هم در فضای آزاد، آدم را تکذیب می‌کنند و بعضی از این تکذیب‌ها منصفانه هم نیست اما باید همدیگر را تحمل کنیم. شما رسانه‌یی هستید و من هم رسانه‌یی هستم و هر دو در عالم سیاست کار می‌کنیم. الان فرصتی فراهم شده که کشور نفسی بکشد و امیدوارم نتایج کار در مسیر خوب باشد و ما خوب حکومت کنیم.

یک سوال هم خارج از موضوع این گفت‌وگو دارم. شما گفتید به عنوان نماینده مردم استقلال خود را حفظ می‌کنید. می‌خواستم بدانم به عنوان کسی که پیگیر برکناری آقای مرتضوی از ریاست تامین اجتماعی بودید و در این مسیر بارها بر تخلف و ظلمی که در کهریزک نسبت به مردم و نظام شد سخن گفتید، آیا از جایگاه نماینده مردم تهران که طبیعتا نماینده خانواده‌های آسیب دیده هم محسوب می‌شوید، رای صادر شده برای ایشان و معاونانش را منصفانه می‌دانید؟
محکوم شدن دادستان قدرتمند تهران به بی‌صلاحیتی مادام‌العمر از قضاوت کم مجازاتی نیست. به این قاضی پایتخت کشور که گاهی یکه‌تازی هم می‌کرد و تا مقام معاونت رییس‌جمهور هم رفته، بگویند یک کارپرداز هم نمی‌توانی باشی کم چیزی است؟ می‌ماند اتهام معاونت در قتل که این اتهام می‌تواند اگر اثبات شود متهم را بالای‌ دار ببرد و اگر قاضی دلایل را کافی نداند آزاد می‌شود و می‌رود خانه‌اش. باید به قاضی اعتماد کرد و از راه قانونی تخطی نکرد.

 

 

تعداد صفحات : 53

درباره ما
Profile Pic
در اول اردیبهشت 1392 با همت جمعی از کارشناسان علوم ارتباطات و اقتصاد و حقوق، پایگاه خبری قدر نیوز با رویکردی سیاسی پا به عرصه فضای مجازی گذاشت. قدر نیوز به هیچ گروه یا حزب و یا شخصیت سیاسی وابسته نیست و در تلاش است در چهارچوب مصالح و منافع ملی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با رعایت اخلاق رسانه ای و با روحیه ای حقیقت طلب و عدالت جو، حقایق سیاسی کشور را در چهارچوب قوانین موضوعه منتشر نماید. قدر نیوز نه تنها هیچ گرایش سیاسی ندارد بلکه هیچ ارتباطی با گروهها و جریان های سیاسی نخواهد داشت. لیکن در چهارچوب منافع و مصالح ملی از آنجائیکه بازار سرمایه متأثر از حوزه های سیاسی خواهد بود لاجرم در امور مرتبط با اقتصاد نیز ورود خواهد داشت. قدر نیوز وظیفه خود می داند دستورات و نظرات قانونی نهادهای ناظر بر فضای مجازی کشور را اجرا نماید. قدر نیوز در راستای اطلاع رسانی اخبار و اطلاعات از کلیه انتقادات و پیشنهادات بازدید کنندگان محترم استقبال نموده و از هرگونه همکاری در این خصوص قدردانی خواهد کرد، آرزوی کلیه دست اندرکاران قدر نیوز رشد و شکوفایی اقتصاد ملی و اقتدار میهن اسلامی می باشد.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    آیا محمود احمدی نژاد را حلال می کنید؟
    به نظر شما رئیس جمهور منتخب موفق خواهد شد به وعده هایی که داده است عمل کند؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 525
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 30
  • بازدید امروز : 15
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 15
  • بازدید ماه : 57
  • بازدید سال : 60
  • بازدید کلی : 5,222